نوشته شده توسط : کاریاب

امروزه واژه بازاریابی یا مارکتینگ (Marketing) به قدری رایج و متداول شده که اگر از کسی بپرسیم که این واژه به چه معنا است و چه مفهومی دارد، توضیحاتی هر چند مختصر به ما خواهد داد چرا که تقریباً همه با این واژه آشنا هستند. این مفهوم نقش مهم و ویژه‌ای در صنایع مختلف دارد. این نکته مهم را بدانید که اگر بازاریابی به درستی و با دقت انجام نشود، ممکن است هیچ کمکی به کسب و کار ما نکند و حتی به بیزینس ما آسیب هم بزند. این در حالی است که بازاریابی درست می‌تواند فروش ما را متحول کند. در این مقاله قصد داریم به صورت کامل و جامع در مورد بازاریابی صحبت کنیم. در صورتی که شما هم می‌خواهید با این مفهوم آشنا شوید و شیوه درست آن را یاد بگیرید، تا پایان این مقاله با ما همراه بمانید.

منظور از مارکتینگ یا بازاریابی چیست ؟

در دنیای امروز بسیاری از افراد، بازاریابی یا مارکتینگ را معادل تبلیغات (Advertising) می‌گیرند، در حالی که مارکتینگ بسیار گسترده‌تر و وسیع‌تر از این صحبت‌ها است. قبل از آنکه بخواهیم بازاریابی را تعریف کنیم، بد نیست که با تاریخچه یا پیشینه آن آشنا شویم؛ زیرا هر علمی را که بخواهیم خیلی خوب تجزیه و تحلیل کنیم، باید ابتدا به ریشه آن پی ببریم.

تاریخچه ای کوتاه از دانش بازاریابی

اگر بخواهیم کاملاً علمی و واقع‌بینانه به قضیه نگاه کنیم، بحث مارکتینگ یا بازاریابی به دوران انقلاب صنعتی برمی‌گردد. پیش از آن دوران هم این مبحث وجود داشت ولی چون عرضه و تقاضا در حالت تعادل قرار داشتند، نیازی به صحبت کردن در مورد مارکتینگ نبود. انقلاب صنعتی تمام معادلات را بر هم زد و باعث شد که مردم به این فکر و اندیشه بیفتند که تولید را به طرز چشمگیری افزایش دهند. وقتی عرضه بیشتر از تقاضا شد، پای استادان مارکتینگ و بازاریابی به میان آمد. همه به این فکر بودند که چگونه این همه محصولی که تولید کرده‌اند را در بازار بفروشند.

اگر تمام طول تاریخ را به دقت بررسی و تجزیه و تحلیل کنید، هر جا عرضه بر تقاضا پیشی گرفته، علم بازاریابی به بهترین شیوه ممکن نقش خودش را ایفا کرده است. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنیم این است که قبل از انقلاب صنعتی هر کالا و محصولی مطابق با میل و نظر مشتری تولید می‌شد ولی امروز داستان فرق کرده است. یک کارخانه 1000 دست کت و شلوار تولید می‌کند و متخصصان بخش فروش و بازاریابی در آن مجموعه باید مشتریان را برای خرید این 1000 دست کت و شلوار متقاعد و راضی کنند.

 

در واقع دانش مارکتینگ به وجود آمد تا پیامدها و مشکلات ناشی از انقلاب صنعتی را برطرف کند. این دانش در دنیای امروز هم نقش مهمی را ایفا می‌کند و می‌تواند فروش کسب و کارها را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. اکنون که با تاریخچه بازاریابی و ریشه آن آشنا شدیم، زمان آن فرارسیده است که تعریفی از این دانش ارائه دهیم.

تعریف دانش بازاریابی از نگاه سازمان ها و متخصصان بزرگ این علم

بزرگان علم بازاریابی در جهان تلاش کرده‌اند تا نظر خودشان را در مورد این علم اعلام کنند. در این بخش از مقاله قصد داریم 7 تعریف مختلف از مارکتینگ را ارائه دهیم. هر کدام از متخصصانی که در ادامه در مورد آن‌ها صحبت می‌شود، افراد شناخته‌شده و مطرحی در زمینه بازاریابی هستند که با یک جستجوی ساده در اینترنت می‌توانید اطلاعات زیادی در مورد آن‌ها کسب کنید.

1. دکتر محمود محمدیان

اولین دانشمندی که نظر او را مطرح می‌کنیم، دکتر محمود محمدیان است که عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی و از اساتید بزرگ بازاریابی و برندسازی در کشورمان است. وی در کتاب «تکنیک‌های بازاریابی در بازار ایران» می‌نویسد:

بازاریابی علمی است که می‌خواهد استاندارد زندگی مردم را بالا ببرد و راه حل ارائه کند. این دانش در مسیر خود، شرکت‌ها را موفق می‌کند و فروش آن‌ها را بالا می‌برد. این علم تغییر دیگری که با خودش به وجود آورد، این بود که تا پیش از آن ابتدا تولید انجام می‌شد و پس از آن به دنبال مشتری می‌رفتند اما مارکتینگ آمد و گفت که اول مشتری را پیدا کنید، نیازسنجی کنید و بعد سراغ تولید بروید.

2. متخصصان انجمن بازاریابی آمریکا

انجمن بازاریابی آمریکا یکی از بزرگ‌ترین و معروف‌‌ترین سازمان‌های جهان است که در زمینه بازاریابی فعالیت می‌کند. این مجموعه کلکسیونی از بزرگ‌ترین دانشمندان این علم را در خود جای داده است. از نگاه این مرکز:

بازاریابی، زنجیره‌ای از اقدامات، روش‌های رایج و فرآیندهایی شامل خلق، برقراری ارتباط و ارائه پیشنهادهایی است که مشتریان، مراجعه‌کنندگان، شریک‌های تجاری و کل جامعه برای آن پیشنهادها ارزش و اهمیت قائل هستند.

3. فیلیپ کاتلر، پدر علم بازاریابی مدرن

فیلیپ کاتلر، پدر علم بازاریابی مدرن به حساب می‌آید و آثار بی‌نظیری در این زمینه به بازار عرضه کرد. بر اساس گزارش‌ها او 34 جلد کتاب و بیش از 100 مقاله در این زمینه به رشته تحریر درآورده است. یکی از این آثار، کتاب «مدیریت بازاریابی» است که اصلی‌ترین مفاهیم در حوزه مارکتینگ در آن آمده و مورد بحث، تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. او در تعریف مارکتینگ می‌نویسد که:

بازاریابی در واقع نوعی علم و هنر کشف، خلق و تولید ارزش برای ایجاد رضایت در بازار هدف است. البته تمرکز این علم بر سودآفرینی است. در واقع مارکتینگ نیازها و خواسته‌های تحقق‌نیافته را شناسایی می‌کند. مارکتینگ می‌کوشد یک بازار شناسایی‌شده را اندازه‌گیری و بزرگی آن را تعیین کند. این دانش، استعداد سوآوری یک بازار را هم به خوبی درک می‌کند. بازاریابی با طراحی و ارتقای خدمات و محصولات متناسب با بازار، نقش‌آفرینی می‌کند.

4. رجیس مک‌کنا، مردی با لقب بازاریاب اسطوره ای

رجیس‌ مک‌کنا همان کسی است که انواع روش‌های مدرن بازاریابی (مبتنی بر فناوری) را به وجود آورد. او تاکنون با شرکت‌های بزرگی مانند اپل و مایکروسافت فعالیت داشته و به همین خاطر لقب «بازاریاب اسطوره‌ای» را به خود اختصاص داده است. استیو جابز شخصاً از او خواهش کرد که بازاریابی اولین کامپیوتر شرکت اپل را بر عهده بگیرد. رجیس مک‌کنا تخصص خودش را به صورت زیر تعریف می‌کند:

بازاریابی همه چیز است.

5. جی کانرد لوینسون، پدر بازاریابی چریکی

در مجامع بازاریابی جهان، جی کانرد لوینسون بسیار معروف است. او یکی از افرادی است که بازاریابی سنتی را کنار زد تا روش جدید خود تحت عنوان «گوریلا مارکتینگ یا همان بازاریابی چریکی» را جایگزین کند. از نگاه لوینسون متقاعدسازی یکی از مهم‌ترین نقش‌هایی است که بازاریاب باید بتوانید به بهترین شکل ایفا کند. در ادامه به تعریف او از مارکتینگ می‌پردازیم:

در واقع بازاریابی هر نوع ارتباط و تعاملی است که کسب و کار شما با دیگران (هر کس در کسب و کار شما نیست) برقرار می‌کند. این دانش وظیفه دارد حقایق را برای مخاطب جذاب کند و طرز فکر مردم را تغییر دهد. این علم فرصتی برای شما به وجود می‌آورد تا از کسب و کار خودتان به سود برسید. مارکتینگ فرصتی برای همکاری با کسب و کارهای دیگر و ایجاد روابط بلندمدت فراهم می‌کند.

6. موسسه بازاریابی چارترد

موسسه بازاریابی چارترد (سی.آی.ام) یکی از موسسات تخصصی بین‌المللی است که در حوزه بازاریابی فعالیت می‌کند. دفتر مرکزی این موسسه در کشور انگلستان قرار دارد و بیش از 35 عضو و دانشجو در آن فعالیت می‌کنند. تعریفی که این مجموعه از فرآیند بازاریابی ارائه می‌دهد، به عنوان یکی از جامع‌ترین و در عین حال ساده‌ترین تعاریف شناخته می‌شود:

بازاریابی یک فرآیند مدیریتی است که کار آن، شناسایی، پیش‌بینی و برآورده کردن نیازهای مشتریان به روشی سودآور است.

7. آن هندلی؛ یکی از سردمداران بازاریابی محتوا در جهان

خانم آن هندلی یکی از بانوان تأثیرگذار جهان است که توانست در دنیای بازاریابی به شهرت و معروفیت برسد. وی یکی از بزرگان و سردمداران بازاریابی محتوا در جهان است. او به روایت داستان علاقه زیادی دارد و بر این باور است که بازاریابی در واقع همان داستانی است که یک برند برای مخاطبان خودش نقل می‌کند. وی می‌گوید:

مارکتینگ هر چیزی است که بسازید یا به اشتراک بگذارید و داستان شما را نقل کند.

در این بخش از مقاله تلاش کردیم تعاریف مختلفی از مارکتینگ یا بازاریابی ارائه دهیم. در گام بعدی قصد داریم در مورد این دانش مهم‌، شفاف‌سازی و ابهام‌زدایی کنیم. متأسفانه در سال‌های اخیر مسائل زیادی با بازاریابی عجین شده و مدیران و صاحبان کسب و کار، درک و بینش‌های مختلفی در مورد بازاریابی دارند.

شفاف ‌سازی و ابهام ‌زدایی در مورد بازاریابی

باورهای نادرستی که در مورد بازارایابی وجود دارد، تیم‌های بازاریابی را با مشکلات زیادی روبرو کرده است. در ادامه این بخش از مقاله می‌خواهیم این باورهای نادرست را اصلاح کنیم. در ادامه ابتدا باور نادرست را بیان می‌کنیم و سپس با چند نکته، این باور را اصلاح خواهیم کرد.

باورهای نادرست در مورد بازاریابی

1. باور نادرست اول

بخش مارکتینگ در سازمان، بخشی است که فقط هزینه می‌تراشد و هیچ سودی هم ندارد. این باور در بسیاری از سازمان‌ها وجود دارد. وقتی تیم مارکتینگ عملکرد درستی نداشته باشد و نتواند از راهکارهای موجود به بهترین شکل ممکن استفاده کند، چنین باوری را در ذهن مدیران و صاحبان کسب و کار ایجاد خواهد کرد.

اصلاح باور نادرست اول

  • اولین نکته‌ای که باید در مورد مارکتینگ بدانید این است که بازاریابی در درازمدت جواب می‌دهد؛ زیرا مارکتینگ یک فرآیند اجتماعی و مدیریتی است و موفقیت در آن نیاز به صبر، کوشش مستمر و اشتیاق دارد.
  • بعضی از مدیران و صاحبان کسب و کار وقتی صحبت از کمبود بودجه و مدیریت هزینه‌ها به میان می‌آید، تصور می‌کنند که باید از سر و ته بخش مارکتینگ بزنند. این که مدیران تلاش‌های کارکنان این بخش را بی‌اثر بدانند و هزینه‌های سازمان در این بخش را تلف شده فرض کنند، کاملا اشتباه است.
  • شرکت‌هایی که می‌خواهند در بلندمدت در بازار باقی بمانند و به یک برند جاودانه و منحصر به فرد تبدیل شوند باید روی بازاریابی سرمایه‌گذاری کنند؛ زیرا مارکتینگ همان عاملی است که به بقای یک کسب و کار کمک می‌کند.

2. باور نادرست دوم

برخی تصور می‌کنند که فرآیند بازاریابی در واقع ایجاد اشتیاق کاذب در مخاطب و بیان مسائل غیرواقع‌بینانه برای مشتری است. این در حالی است که اصلاً چنین تفکری درست نیست. تیم‌های بازاریابی باید بتوانند جنبه‌های درست و منطقی این دانش را به مدیران و صاحبان کسب و کار نشان دهند.

اصلاح باور نادرست دوم

یکی از مهم‌ترین ملاک‌ها و معیارها در این علم، افزایش آگاهی در مردم است. مارکتینگ با بیان حقایق در مورد یک محصول تلاش می‌کند آگاهی مردم را در مورد آن محصول بالا ببرد. زمانی که آگاهی افراد بالا رفت، اگر محصول خوب باشد قطعاً برای خرید آن مشتاق می‌شوند. البته منکر این حقیقت نمی‌شویم که گاهی بازاریاب‌ها با زدن حرف‌های دروغ می‌خواهند فروش محصول را بالا ببرند ولی صحبت ما در مورد متخصصان و کارشناسان این حوزه است نه کسانی که نام بازاریاب را روی خودشان گذاشته‌اند.

3. باور نادرست سوم

برخی از مدیران و صاحبان کسب و کار، بازاریابی را مساوی با تبلیغات در نظر می‌گیرند. این تفکر کاملاً اشتباه است؛ چون تبلیغات تنها بخش کوچکی از بازاریابی است.

اصلاح باور نادرست سوم

یکی از باورهای کاملاً اشتباهی که در مورد دانش مارکتینگ وجود دارد، این است که مارکتینگ همان تبلیغات است. برخی افراد چون تبلیغات تلویزیونی یا تبلیغات موجود در رسانه‌های اجتماعی را می‌بینند تصور می‌کنند که بازاریابی فقط همین است. در حالی که اگر از یک متخصص این حوزه بپرسید که مارکتینگ چیست؟ قطعاً توضیحات مفصلی خواهد داد و متوجه خواهید شد که تبلیغات یکی از بخش‌های جزئی و کوچک مارکتینگ است و بحث‌های تخصصی و تحلیلی زیادی در این زمینه وجود دارد.

4. باور نادرست چهارم

برخی افراد تصور می‌کنند که در سازمان‌ها واحد بازاریابی و فروش با هم هستند و نتیجه می‌گیرند که فروش و بازاریابی یک معنای واحد دارند. یکی از نکاتی که مدیر بازاریابی در هر سازمان باید روی آن کار کند، نهادینه کردن تفاوت فروش و بازاریابی است.

اصلاح باور نادرست چهارم

قطعاً بخش‌های بازاریابی و فروش به یکدیگر وابسته هستند. اگر بخش مارکتینگ به خوبی و به صورت حرفه‌ای کار نکند، قطعاً کارکنان بخش فروش هم بیکار خواهند ماند و نمی‌تواند محصولات و خدمات سازمان یا کسب و کار را به خوبی به فروش برسانند ولی مشکلی که وجود دارد این است که بسیاری از مدیران و صاحبان کسب و کار این دو بخش را یکسان فرض می‌کنند.

بازاریاب بررسی، تحقیق، تجزیه و تحلیل می‌کند تا ببیند محصولی که سازمان روانه بازار کرده با نیاز مشتری سازگاری و مطابقت دارد یا اینکه سازمان باید در محصولات و خدمات خودش تجدید نظر کند. این در حالی است که فروشنده وظیفه دارد انگیزه خرید ایجاد کند. در واقع باید تلاش کند که مشتری را برای خرید محصول متقاعد کند.

5. باور نادرست پنجم

برخی از مدیران می‌گویند که تنها بازاریاب‌های سازمان وظیفه مارکتینگ را بر عهده دارند. این در حالی است که تک تک اعضای سازمان باید برای محصولات و خدمات شرکت بازاریابی کنند.

اصلاح باور نادرست پنجم

تمام اعضای سازمان از مدیرعامل تا پایین‌ترین سطوح سازمان وظیفه بازاریابی برای سازمان را بر عهده دارند. وقتی تمام افراد سازمان بتوانند نماینده خوبی برای سازمان خود باشند، برندسازی به بهترین شکل ممکن صورت می‌گیرد. وقتی برندسازی به خوبی انجام شد، فروش هم به میزان قابل توجهی بیشتر می‌شود.

6. باور نادرست ششم

بازاریاب‌ها افراد سمجی هستند که با پافشاری و اصرار می‌خواهند چیزی به ما بفروشند. برخی از تیم‌های بازاریابی با بی‌تجربگی، آبروی دانش مارکتینگ را می‌برند. به عنوان مثال می‌توان به استفاده نادرست از بازاریابی تلفنی یا بازاریابی پیامکی اشاره کرد. برخی از بازاریاب‌ها از ابزارهای مختلف بازاریابی استفاده نمی‌کنند و همین مسئله باعث می‌شود که مخاطبان احساس کنند که شما قصد آزار آن‌ها را دارید به همین خاطر هم از برند شما فرار می‌کنند.

اصلاح باور نادرست ششم

بازاریاب می‌کوشد نیاز مشتریان را به بهترین شکل ممکن بشناسد و بهترین محصول یا خدمت را با توجه به این نیاز به مشتری عرضه کند. بازاریاب تلاش می‌کند محصولی را به مشتری  عرضه کند که مورد نیاز او باشد و بی‌بروبرگرد آن را خریداری کند. از طرفی بازاریاب سعی می‌کند از روش‌های مختلف بازاریابی استفاده کند تا نزد مخاطبان محبوب بماند.

7. باور نادرست هفتم

بازاریابی امروز به معنای استفاده از سلبریتی‌ها و افراد معروف برای فروش محصول است. برخی از صاحبان کسب و کار تصور می‌کنند که بازاریابی فقط به اینفلوئنسر مارکتینگ خلاصه می‌شود و بازاریابی به کمک افراد تأثیرگذار موثرترین روش برای مارکتینگ است.

اصلاح باور نادرست هفتم

درست است که در جهان امروز سلبریتی‌ها و افراد معروف درآمد زیادی از طریق تبلیغات و مارکتینگ دارند ولی این بدین معنا نیست که مارکتینگ فقط همین است! اینفلوئنسر مارکتینگ یا بازاریابی به کمک افراد تأثیرگذار اهمیت زیادی دارد و یکی از بخش‌های مهم و اثربخش بازاریابی است ولی بازاریابی منحصر به اینفلوئنسر مارکتینگ نیست. بازاریابی به کمک افراد تأثیرگذار بخش کوچکی از مارکتینگ دیجیتال است و نباید آن را تمام بازاریابی دانست. روش‌های مختلفی برای بازاریابی وجود دارد که می‌تواند حتی بیشتر از اینفلوئنسر مارکتینگ موثر باشد.

مزایای بازایابی و مارکتینگ

بازاریابی مزایای زیادی برای کسب و کارهای حضوری و اینترنتی دارد. به عنوان مثال اگر بازاریابی به درستی انجام شود، بدون شک می‌تواند میزان فروش یک کسب و کار را بیشتر کند. بسیاری از متخصصان و کارشناسان حوزه مدیریت کسب و کار بر این باور هستند که وقتی یک کسب و کار فروش خوبی ندارد، حتماً باید ریشه این مسئله را در نحوه بازاریابی آن کسب و کار جستجو کرد. بنابراین مارکتینگ درست می‌تواند مزایای زیادی داشته باشد و حتی یک بیزینس را از مرگ نجات دهد. در ادامه این بخش به چند مورد از مهم‌ترین مزایای بازاریابی می‌پردازیم.

مزایای بازاریابی

1. درک درست از نیازها و خواسته های مشتریان

یکی از مهم‌ترین مزایای بازاریابی این است که به کمک آن به نیازها و خواسته‌های مشتریان پی می‌برید. به عنوان مثال بازاریابی در اینستاگرام را در نظر بگیرید که از طریق استوری و پست می‌توانید نظرها، پیشنهادها و خواسته‌های مخاطبان خود را کشف کنید. درک درست نسبت به نیازها و خواسته‌های مشتریان اهمیت زیادی دارد. بنابراین اگر ما طبق خواسته‌های مشتریان و مخاطبان احتمالی خودمان رفتار نکنیم، خیلی زود به مشکل می‌خوریم؛ چون ما این کسب و کار را برای خدمت به مشتریان راه اندازی کرده‌ایم و به همین خاطر باید بدانیم مشتریان چه نیازی دارند و سپس این نیاز را به بهترین شکل ممکن برآورده کنیم.

از طرفی وقتی بازاریابی می‌کنیم به مسائلی پی می‌بریم که پیش از این از آن‌ها اطلاع نداشتیم. به عنوان مثال متوجه می‌شویم که مشتریان به یک محصول یا ویژگی خاص علاقه دارند و دوست دارند که ما آن ویژگی خاص را به محصولات خودمان اضافه کنیم. بنابراین اگر بازاریابی نکنیم، چگونه می‌توانیم از این نیاز مخاطبان خود باخبر شویم؟ از طرفی از طریق مارکتینگ می‌توانیم محصولات جدید بیشتری را بفروشیم. از این رو گفته می‌شود که بازاریابی، بازار هدف ما را گسترش می‌دهد و به ما این امکان را می‌دهد که محصولات بیشتری بفروشیم و به سود بیشتری دست پیدا کنیم.

برخی از تولیدکنندگان سؤال می‌کنند که بازاریابی چه سودی برای تولیدکننده دارد؟ در پاسخ باید گفت که بازاریابی به نفع تولیدکنندگان هم هست چرا که به آن‌ها این امکان را می‌دهد که محصولات بیشتری تولید کنند و بتوانند نیاز جامعه بزرگ‌تری از مشتریان را برآورده سازند. وقتی نیاز مشتریان بیشتری برآورده شود، قطعاً سود بیشتری هم نصیب تولیدکننده خواهد شد.

2. اطلاع پیدا کردن بازار هدف از محصولات و خدمات شما

یکی دیگر از نکات مهم و اساسی که باید مد نظر قرار دهیم، اطلاع پیدا کردن بازار هدف از محصولات و خدمات شما است. فرض کنید که شما یک فروشگاه پوشاک در بخشی از شهر راه اندازی می‌کنید و بوتیک خود را با محصولات عالی و درجه یک با قیمت مناسب پر می‌کنید. از نظر خودتان همه چیز عالی است و مشتریان باید به فروشگاه شما هجوم بیاورند و محصولاتتان را خریداری کنند. از خودتان این سوال را بپرسید که مشتریان چگونه باید از محصولات و خدمات شما اطلاع پیدا کنند تا برای خرید از شما هجوم بیاورند؟ پاسخ واضح است: بازاریابی! رمز موفقیت شما در بازاریابی یا مارکتینگ است. شما از این طریق می‌توانید با بازار هدف خود ارتباط برقرار کنید و به آن‌ها بگویید که چه محصولات و خدماتی دارید.

هیچ راهی غیر از بازاریابی برای شناخت مشتریان از شما وجود ندارد. حتی در دوران قدیم هم بازاریابی موجب شناخته شدن کسب و کارها و افزایش فروش آن‌ها می‌شد. در گذشته این کار از طریق بازاریابی دهان به دهان صورت می‌گرفت. امروزه هم بازاریابی ویروسی مثل بازاریابی دهان به دهان در قدیم عمل می‌کند. در صورتی که خدمات و محصولات خوبی داشته باشید، به مرور زمان بین مشتریان و بازار هدف خود معروف می‌شوید ولی اگر بتوانید از ابزارهای مدرن مثل وب‌سایت و رسانه‌های اجتماعی کمک بگیرید، خیلی زودتر از آنچه فکرش را بکنید به یک برند شناخته‌شده و معروف تبدیل خواهید شد.

3. برندسازی و معروف شدن بین مشتریان

یکی دیگر از مزایای مهم بازاریابی این است که شما را به یک برند معروف و نام‌آشنا تبدیل می‌کند و باعث می‌شود که مشتریان خیلی راحت‌تر به شما اعتماد و از شما خرید کنند. یکی از ارزشمندترین دارایی‌های یک سازمان یا کسب و کار، برند آن است. مطالعات تخصصی و روانشناسی نشان داده است که اگر مشتریان حتی یک بار اسم برند شما را شنیده باشند، خیلی راحت‌تر به شما اعتماد می‌کنند و حاضر می‌شوند که از شما خرید کنند.

برندینگ در جهان امروز اهمیت زیادی دارد. ما باید تمام تلاش خود را بکنیم که برندمان معروف شود و در حوزه تخصصی خودمان معروف شویم. بازاریابی این امکان را برای ما و کسب و کارمان فراهم می‌کند که خیلی راحت‌تر با مشتریان خودمان ارتباط برقرار کنیم و نام خود را سر زبان‌ها بیندازیم. در گذشته فرایند برندینگ خیلی زمان‌بر و دشوار بود ولی امروز به لطف ابزارها و پلتفرم‌های آنلاین این کار خیلی راحت و در سریع‌ترین زمان ممکن انجام می‌شود. تنها کاری که باید انجام دهید این است که روش برندینگ را یاد بگیرید.

4. سرعت بخشیدن به سایر فعالیت ها

همان طور که پیش از این بیان کردیم بازاریابی، فرایند فروش محصول را سرعت می‌بخشد. وقتی فروش محصول به سرعت انجام شود، تولیدکننده هم مجبور می‌شود که محصولات را با سرعت بیشتری تولید کند. از طرفی شرکت حمل و نقل هم باید محصولات را با سرعت بیشتری منتقل کند. شرکت بیمه هم باید محصولاتی که قرار است منتقل شود را با سرعت بیشتری بیمه کند. در نتیجه بازاریابی به تمام کارها و فعالیت‌های دیگر سرعت می‌بخشد و باعث می‌شود که کسب و کارهای مختلف با سرعت بالاتری رشد و پیشرفت کنند.

5. تقویت تولید داخلی یک کشور

در همین ایران خودمان بعضی محصولات نسبت به محصول مشابه خارجی، کیفیت بالاتر و قیمت مناسب‌تری دارد ولی چون محصولات خارجی برندسازی و بازاریابی می‌کنند، مصرف کنندگان ایرانی ترجیح می‌دهد که قیمت بالاتری بپردازند و محصولی با کیفیت پایین‌ را خریداری کنند. این در حالی است که اگر شرکت‌ها و تولیدکنندگان ایرانی روش درست و اساسی مارکتینگ را یاد بگیرند، می‌توانند خیلی بهتر و هوشمندانه‌تر محصولات خود را بفروشند و کل بازار را از آنِ خود کنند.

از این جهت بازاریابی می‌تواند ورق را به نفع تولید ملی کشورها برگرداند. تنها کاری که شرکت‌ها باید یاد بگیرند، روش درست بازاریابی است. شرکتی که بازاریابی را بلد باشد، محصول خود را خیلی بهتر به مشتری معرفی می‌کند و مشتری را متقاعد می‌کند که محصول او را خریداری کند. البته شرکت‌ها باید تلاش کنند که کیفیت محصول خود را بالا ببرند و دنبال راه‌هایی برای کاهش قیمت محصولات خود باشند.

6. افزایش آگاهی، دانش و ارتقای استاندارد زندگی مشتریان و مخاطبان بالقوه

بازاریابی به شما و کسب و کارتان کمک می‌کند که مخاطبان و مشتریان خود را آگاه‌تر کنید. یکی از مهم‌ترین و ظریف‌ترین اهداف بازاریابی محتوایی این است که مشتریان با موضوعات و مسائل مختلف آشنا شوند و بتوانند انتخاب‌های بهتر و هوشمندانه‌تری داشته باشند. فرض کنید یک شرکت دارویی تصمیم می‌گیرد که مارکتینگ محتوایی انجام دهد و از طریق موتورهای جستجو (خصوصاً گوگل) کاربران و مخاطبان علاقمند را جذب کند. این شرکت باید روی کلمات کلیدی مختلف در صنعت خودش کار کند تا بتواند مخاطبان مختلف را وارد سایت خود کند و از این راه ترافیک سایت خود را بالا ببرد. اگر این سایت بخواهد در زمینه بازاریابی محتوایی موفق باشد، چاره‌ای جز تولید محتوای ناب و درجه یک ندارد.

وقتی مخاطب محتوای خوب، باکیفیت و دست اول بخواند، دانش و اطلاعات او بیشتر می‎‌شود. به همین خاطر است که می‌گوییم بازاریابی می‌تواند دانش و اطلاعات تخصصی مخاطبان را افزایش دهد. در صورتی که شما می‌خواهید بازاریابی محتوا انجام دهید، باید سعی کنید که در مقالات خود به تمام سوالات احتمالی مخاطبان پاسخ دهید و هدفتان افزایش دانش و آگاهی مخاطبان باشد. وقتی دانش و آگاهی مخاطبان بیشتر شود، استاندارد زندگی آن‌ها هم ارتقا پیدا می‌کند. به عنوان مثال (در سایت دارویی) وقتی مخاطب وارد سایت شما می‌شود و می‌فهمد که چه روش‌ها و موادی برای حفاظت از پوست او وجود دارد، قطعاً سعی می‌کند که از این روش‌ها و مواد استفاده کند و در نتیجه استاندارد زندگی او بالاتر می‌رود.

از طرفی با بازاریابی محتوایی می‌توانید محصولات باکیفیت خود را به مشتری معرفی کنید و وقتی مشتری متقاعد شود که محصول شما به دردش می‌خورد، محصول را خریداری می‌کند و درنهایت با استفاده از محصول، میزان رضایتش از زندگی بیشتر می‌شود و می‌تواند زندگی بهتری و شادتری را تجربه کند. از این رو بازاریابی، از همه جهات به نفع بشریت است و می‌تواند استاندارد زندگی تمام انسان‌ها را ارتقا دهد.

7. افزایش تعداد مشاغل در جهان

یکی از مهم‌ترین مزایای بازاریابی، رشد و توسعه کسب و کارها و افزایش سودآوری آن‌ها است. وقتی کسب و کارها بدانند که با توسعه به سود بیشتری می‌رسند، حتماً اقدامات لازم را انجام می‌‎دهند. بسیاری از کسب و کارها برای رشد و توسعه نیاز به نیروی انسانی کارآمد و حرفه‌ای دارند. در نتیجه میزان مشاغل بیشتر شده و موقعیت‌های شغلی زیادی در جهان ایجاد می‌شود. افزایش موقعیت‌های شغلی باعث می‌شود که انسان‌ها قدرت انتخاب بیشتری داشته باشند، مشغول به کار شوند، به درآمد برسند و سطح زندگی آن‌ها ارتقا پیدا کند.

حال بیایید از یک زاویه دیگر به این مسئله نگاه کنیم. فرض کنید که یک کسب و کار فرایند بازاریابی را شروع می‌کند و برند خودش را می‌سازد. وقتی این برند با محصولات عالی ساخته شد، افراد مختلف در تمامی سطوح جامعه به آن علاقمند می‌شود و دوست دارند که در این مجموعه مشغول کار و فعالیت شوند. وقتی یک برند عالی تصمیم می‌گیرد که کسب و کار خودش را توسعه دهد، بهترین افراد برای حضور در این مجموعه درخواست می‌دهند و در آن مشغول به کار می‌شوند. به همین خاطر مجموعه‌ها و کسب و کارهای خوب می‌توانند از طریق بازاریابی روز به روز بهتر شوند و روند رشد و پیشرفت را با سرعت بیشتری طی کنند.

8. تثبیت و تحکیم شرایط اقتصادی کشور

وقتی یک کسب و کار محصولات خوب و باکیفیت تولید کند، این محصولات را با قیمت مناسب به بازار عرضه کند و سپس تلاش کند که از طریق مارکتینگ این محصولات را بفروشد، مشتریان زیادی را جذب می‌کند. پس از مدتی این کسب و کار به خاطر فروش بالا به فکر رشد و توسعه میفتد. این بیزینس برای رشد و توسعه نیاز به نیروی انسانی دارد و در نهایت کارکنان مورد نظر خودش را استخدام می‌کند.

وقتی یک کسب و کار چنین فرایندی را طی می‌کند هم باعث شده که یک سری افراد به درآمد برسند و هم محصولات خوب به بازار عرضه می‌کند. اگر کسب و کارهای یک کشور چنین کاری انجام دهند، پس از مدتی شرایط اقتصاد آن کشور به ثبات می‌رسند و تمام مردم از یک رفاه و آسایش نسبی برخوردار می‌شوند. از این رو است که می‌گوییم بازاریابی باعث می‌شود که شرایط اقتصادی یک کشور تثبیت و بدنه اقتصادی کشور مستحکم‌تر شود.

9. دستیابی به سهم بیشتر در بازار هدف

در حال حاضر بسیاری از کسب و کارها می‌کوشند که به هر شکل ممکن بر رقبای خود پیروز شوند تا بتوانند سهم بیشتری از بازار هدف را از آن خودشان کنند. یکی از مهم‎ترین کارهایی که سهم شما را در بازار بیشتر می‌کند، بازاریابی است. اگر واقعاً می‌خواهید سهم بیشتری از بازار را از آن خودتان کنید، باید این کار را از طریق مارکتینگ انجام دهید. امروزه بازاریابی دیجیتال، رسانه‌های اجتماعی و دانش سئو مهیا است تا به شما کمک کند سهم بیشتری از بازار به دست بیاورید.

10. ایجاد منابع ماندگار برای کسب و کار

وقتی یک کسب و کار فرایند مارکتینگ را آغاز می‌کند، در واقع در حال ساخت منابعی برای خودش است که این منابع کاملاً ماندگار هستند. منظور از منابع ماندگار چیست؟ جلب اعتماد مشتری یکی از این منابع ماندگار است. وقتی دارید بازاریابی می‌کنید، در واقع دارید تلاش می‌کنید که اعتماد مشتری را جلب و او را برای خرید محصول خود متقاعد کنید، اگر موفق شدید و اعتماد او را جلب کردید، این اعتماد یک منبع ماندگار است و تا زمانی که خودتان آن را از بین نبرید ماندگار خواهد بود.

یکی دیگر از منابع هر کسب و کار، برند آن است. مارکتینگ برای شما برندسازی می‌کند و این برند در ذهن مشتری خواهد ماند. همین که مشتری اسم برند شما را بشنود، احتمال خرید او از شما بیشتر می‌شود. بنابراین حتماً تلاش کنید که یک برند خوب ثبت کنید و کاری کنید که مشتریان به خوبی از شما یاد کنند؛ چون این مورد یکی از منابع و دارایی‌های ماندگار شماست.

مارکتینگ در هر کسب و کاری کاربرد دارد پس آن را یاد بگیرید

دنیای امروز، دنیای رقابت است و ما هر روز شاهد طیف وسیعی از کسب و کارها هستیم که وارد دنیای تجارت می‌شوند و می‌خواهند محصولات و خدمات خودشان را به مشتریان عرضه کنند. در این میان تنها کسانی برنده می‌شوند که دانش مارکتینگ را درک کنند و بتوانند بهترین استفاده را از ابزارهای آن ببرند. امروزه دیجیتال مارکتینگ یکی از داغ‌ترین شاخه‌های بازاریابی است که با استفاده از آن می‌توانید یک فروش فوق‌العاده را تجربه کنید.

باید گفت که مرزهای بازاریابی خیلی وسعت پیدا کرده و تقریباً تمام مسائل زندگی ما را دربرگرفته است. سازمانی که می‌خواهد در بازار موفق شود، باید بفهمد که مارکتینگ یک فرآیند اجتماعی و مدیریتی است و باید در تمامی ابعاد سازمان اعمال شود. پای این دانش به کسب و کارهای شخصی و کوچک هم باز شده است. به عنوان مثال گاهی می‌گوییم یک معلم دانش خوبی دارد ولی بیانش خوب نیست. معنای دیگر این صحبت آن است که معلم مورد بحث، بازاریابی بلد نیست. نمونه دیگری از کاربرد بازاریابی در بحث فروش در اینستاگرام است که برای رسیدن به فروش بالا لازم است در بحث بازاریابی اطلاعات کافی داشته باشید تا بتوانید مخاطبان را متقاعد کنید.



:: برچسب‌ها: بازاریابی , مارکتینگ , ,
:: بازدید از این مطلب : 20
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 25 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

بازاریابی (marketing) چیست؟

مقدمه:

حضور بازاریابی در عرصه تجارت از زمان مبادلات پایاپای وجود داشته و در طول قرن ها با رشد و پیشرفت تجارت مفهوم مارکتینگ و فعالیت های مارکتینگ نیز کاملتر شده است. مارکتینگ به عنوان یک علم در طی چند قرن اخیر دو بار دستخوش تحولات پایه ای و اساسی شده : یکبار با ظهور انقلاب صنعتی و بار دوم با ظهور علم فناوری اطلاعات در عرصه تجارت که در نهایت منجر به شکل گیری مفهومدیجیتال مارکتینگ (Digital Marketing) شد.

یادمان باشد که دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی اینترنتی بر اساس اصول قواعد و استراتژی های بازاریابی بنا شده و به منظور پیشبرد هرچه بهتر فعالیت های بازاریابی بکار برده می شود.

امروزه بازاریابی متاسفانه یا خوشبختانه به نوعی با زندگی انسانها و بیشتر تصمیماتی که می گیرند، از انتخاب محل زندگی و دانشگاه گرفته تا سبک زندگی و حتی کتابی که می خوانند، عجین شده که خود نشات گرفته از مفاهیم جدیدی است که در این علم تعریف می شوند و معنا می یابند. مثل بازاریابی پارتیزانی ، بازاریابی مویرگی، بازاریابی حسی، و بازاریابی قطره ای که همگی از جمله مفاهیم جدید در مارکتینگ محسوب می شوند.

بازاریابی با تمام جنبه های مختلف کسب و کار مرتبط است، از توسعه و تولید محصول گرفته تا روش های مختلف توزیع محصول و خدمات، قیمت گذاری، استراتژی های فروش، تبلیغات، روابط عمومی و خدمات پس از فروش به مشتریان.

یادتان باشد که در مارکتینگ مشتریان شما تنها به افرادی که محصول شما را از قفسه­ ها خریداری می ­کنند یا از خدماتتان استفاده می کنند، محدود نمی­ شوند بلکه سرمایه گذاران، توزیع­ کنندگان، خرده ­فروشان و دیگر ذینفعان نیز به نوعی مشتریان شما هستند، که تنها نحوه تعاملشان با برند شما متفاوت است.
گاهی مارکتینگ (Marketing) به اشتباه مترادف با تبلیغات (Advertising) در نظر گرفته می شود، در صورتی که اگر بازاریابی را یکی از چرخ دنده های اصلی کسب وکار بدانیم، تبلیغات تنها جزئی از این چرخ دنده است.

بازاریابی چیست؟ بررسی مفهوم بازاریابی

به همان اندازه که در تاریخچه بازاریابی، شاهد تغییر و تحول بوده و هستیم، تعریف مارکتینگ و بازاریابی هم، پیوسته دچار تحول و دگرگونی شده است.

در اینجا پنج تعریف را با هم مرور می‌کنیم

  1. فرایندی که به‌وسیله آن شرکت‌ها مشتری را درگیر می‌کنند و به ساخت روابط مستحکم با مشتری و آفرینش ارزش برای او در مقابل کسب ارزش از او می‌پردازند.  فیلیپ کاتلر (Philip Kotler)
  2. بازاریابی اجرای فعالیت‌هایی در فضای کسب و کار است که جریان کالا و خدمات را از تولیدکننده به سمت مصرف‌کننده هدایت می‌کند.  (انجمن بازاریابی آمریکا – ۱۹35)
  3. بازاریابی یکی از وظایف سازمانی و مجموعه‌ای از فرایندهای مرتبط با خلق ارزش، اطلاع‌رسانی درباره‌ی آن ارزش و تحویل آن به مشتریان است.بازاریابی هم‌چنین مدیریت ارتباط با مشتریان را، به شکلی که منافع سازمان و ذی‌نفعان آن را تأمین کند، شامل می‌شود.  (انجمن بازاریابی آمریکا – ۱۹۸۵)
  4. بازاریابی فرایند برنامه ریزی و اجرای فعالیت‌های مربوط به شکل‌گیری، قیمت گذاری، ترویج و توزیع ایده‌ها، کالاها و خدمات است؛به شکلی که در تبادلات انجام شده، اهداف فردی و سازمانی تأمین شوند.  (انجمن بازاریابی آمریکا – ۲۰۰۴)
  5. بازاریابی مجموعه‌ی نهادها، فعالیت‌ها و فرایندهایی است که به خلق، ارتباط [اطلاع‌رسانی و کسب اطلاع]، تحویل و تبادل پیشنهادها (Offerings) مربوطند.مبادله‌هایی که برای مشتریان، کارفرما، شرکا و در مقیاس بزرگتر، جامعه، ارزشمند محسوب می‌شوند.  (انجمن بازاریابی آمریکا – ۲۰۱۳)

ترکیب بازاریابی و چهار «P» بازاریابی:

یکی از شناخته‌شده‌ترین عبارات بازاریابی، مفهومی با نام «Marketing Mix» است که به عباراتی مانند «آمیزه بازاریابی» یا «آمیخته بازاریابی»، «ترکیب عناصر بازاریابی» و «ترکیب بازاریابی» ترجمه شده است. این مفهوم در دنیای بازاریابی بیشتر با عنوان «چهار P» معروف است؛ چرا که نام انگلیسی هر یک از چهار مؤلفه تشکیل دهنده ترکیب بازاریابی با حرف P آغاز می‌شود. ترکیب بازاریابی از گذشته آمیزه‌ای بوده است از محصول (Product)، قیمت (Price)، ترویج (Promotion) و مکان عرضه و توزیع (Place). اساساً بازاریابی حول محور این چهار مؤلفه انجام می‌شود. در واقع، تاکتیک‌ها و کانال‌های بازاریابی همواره در حال تغییر و تحول هستند، اما این مؤلفه‌ها اصولی هستند که هرگز تغییر نمی‌کنند و تمامی اقدامات بازاریابی با محوریت آن‌ها انجام می‌شود.

البته مدل‌های دیگری (از جمله مدل هفت P) هم وجود دارد، اما همین چهار مورد برای درک نحوه کارکرد بازاریابی کفایت خواهد کرد. 

انواع بازاریابی:

بازاریابی را می‌توان با توجه به شاخص‌های مختلف به انواع متفاوتی تقسیم بندی کرد؛ به عنوان نمونه، بازاریابی سنتی و مدرن یا بازاریابی آنلاین و آفلاین. در این بخش به برخی از مهم‌ترین انواع بازاریابی اشاره می‌کنیم.

بازاریابی B2B و بازاریابی B2C: منظور از بازاریابی B2B (بنگاه به بنگاه، تجارت با تجارت، بیزنس با بیزنس، شرکت با شرکت یا صنعتی) بازاریابی محصولات شرکت برای فروش به شرکت‌های دیگر است. از طرف دیگر، هدف بازاریابی B2C (تجارت با مصرف کننده یا بازاریابی مصرفی) مصرف کننده معمولی است. 

بازاریابی آفلاین و بازاریابی آنلاین: با توجه به استفاده از اینترنت یا عدم استفاده از آن، می‌توان بازاریابی را به دو نوع آنلاین (با استفاده از اینترنت) و آفلاین (بدون استفاده از اینترنت) تقسیم بندی کرد. در اینجا مروری خواهیم داشت بر انواع هر یک از این دو مدل بازاریابی: 

 انواع بازاریابی آنلاین:

امروزه رشد روزافزون اینترنت و توسعه بازاریابی آنلاین بسیاری از روش‌های سنتی بازاریابی را منسوخ یا به‌روز کرده و ارتقا داده است. 9 مورد زیر متداول‌ترین انواع بازاریابی آنلاین هستند که در کسب‌وکارهای مختلف می‌توان از آن‌ها استفاده و بهره برداری کرد:

  1. بازاریابی محتوایی:هر سال بازار بازاریابی محتوایی نسبت به سال گذشته داغ‌تر می‌شود که البته این بی‌دلیل نیست: مردم بیشتر از آنکه به دنبال آن باشند که چیزی به آن‌ها بفروشید یا با تبلیغات گاه و بیگاهتان مزاحم کارشان شوید، تمایل دارند که به آن‌ها کمک کنید و اطلاعات بیشتر، متناسب‌تر و باکیفیت‌تری را در اختیارشان قرار بدهید. هدف اصلی بازاریابی محتوایی تولید محتوایی است که به مخاطب و حل مشکلات وی کمک می‌کند. از این طریق چند هدف مهم محقق می‌شود؛ به‌این‌ترتیب که به‌تدریج جامعه‌ای از مخاطبان متناسب برای کسب‌وکار شکل می‌گیرد و اعتبار کسب‌وکار و در نهایت مقدار فروش آن افزایش پیدا می‌کند. «محتوا»ی بازاریابی محتوایی می‌تواند هر چیزی باشد؛ از وبلاگ نویسی و انتشار محتوای متنی در وب‌سایت گرفته تا ایمیل، شبکه‌های اجتماعی، ویدئو، کتاب‌های الکترونیکی یا هر محتوای دیجیتال دیگری که بتوان از آن با اهداف بازاریابی استفاده کرد. آیتم‌های چاپی مانند بروشورها یا مجلات را نیز می‌توان به عنوان نوع سنتی بازاریابی محتوایی قلمداد کرد.
  2.  بازاریابی ایمیلی:شاید تصور کنید که ایمیل منسوخ شده و به تاریخ پیوسته است، اما آمار و ارقام چیز دیگری را نشان می‌دهد. در واقع، آمارهای مختلف حاکی از آن است که میزان بازگشت سرمایه (ROI) بازاریابی ایمیلی (یا ایمیل مارکتینگ)چیزی بین 3800 تا 4200 درصد متغیر است؛ به این معنی که در ازای هر ریالی که هزینه می‌کنید، 38 تا 42 ریال درآمد خواهید داشت.
  3. بازاریابی شبکه‌های اجتماعی: انسان به عنوان یک موجود اجتماعی با حضور در شبکه‌های اجتماعی اینترنتی تلاش می‌کند تا پاسخگوی نیازهای اجتماعی خود باشد. با بهره برداری از این نیاز و علاقه می‌توانید آگاهی مردم نسبت به برند خود را تقویت کنید، یک اجتماع فعال و علاقه‌مند از مشتریان بالقوه و بالفعل تشکیل بدهید و محتوا و محصولات خود را در برابر افراد جدیدی قرار بدهید.
  4. تبلیغات آنلاین و کلیکی: تبلیغات کلیکی (PPC) همان تبلیغاتی هستند که در بالای نتایج جستجو مشاهده می‌کنید. مزیت این نوع از تبلیغات و اکثر تبلیغات اینترنتی مشابه این است که هدفمند هستند و به‌علاوه، آمار دقیقی از وضعیت کلیک‌ها و کلیک کنندگان را در اختیار تبلیغ‌کننده قرار می‌دهند که می‌توانید از آن برای پیشبرد بهتر اهداف بازاریابی خود کمک بگیرید.
  5. سئو یا بهینه سازی برای موتورهای جستجو: یکی از مؤثرترین روش‌های بازاریابی و جذب ترافیک، سئو (SEO) یا بهینه سازی برای موتورهای جستجو است. در طول فرآیند بهینه سازی، با سازمان‌دهی محتوا و انجام سایر اقدامات مرتبط با سئوی کلاه‌سفید (به معنی استفاده از راهکارهای استاندارد و تخطی نکردن از اصول) مخاطب متناسبی را جذب می‌کنید که به موضوعات وب‌سایت شما و تولیدات شرکتتان علاقه‌مند است و در نتیجه، احتمال تبدیل شدن وی به مشتری بالفعل بیشتر است.
  6. روابط عمومی: حتی در روزگاری که کانال‌ها و تاکتیک‌های مدرن و پر زرق و برقی در دسترس کسب‌وکارها و مردم قرار دارد، هنوز هم شکل دادن به رابطه‌ها به سبک و سیاق قدیم برای بازاریابی کارآمد ضروری است. از طریق روابط عمومی یا PR در جهت مدیریت رابطه‌ها تلاش می‌کنیم تا تصور مردم نسبت به برند ما همواره مثبت باقی بماند.
  7.  اینفلوئنسر مارکتینگ: کمک گرفتن از افراد تأثیرگذار یا «اینفلوئنسر» در حوزه‌های مختلف یکی از روش‌های مؤثر برای بازاریابی و تبلیغات است. در روش اینفلوئنسر مارکتینگ با تکیه بر شهرت یک شخص شناخته شده یا تأثیرگذار و علاقه‌مندان و دنبال کنندگان وی می‌توانید مردم را نسبت به خرید محصول خود متقاعد کنید.
  8. بازاریابی مشارکتی:بازاریابی مشارکتی (Affiliate Marketing) که با عناوین «بازاریابی پورسانتی»، «سیستم همکاری در فروش» و «بازاریابی رابطه‌ای» نیز شناخته می‌شود، به زبان ساده به معنای کمک گرفتن از دیگران در فروش و پرداخت درصدی از فروش به عنوان حق‌الزحمه یا پورسانت به آن‌هاست.
  9.  بازاریابی ویروسی: منظور از بازاریابی ویروسی، استفاده از یک آیتم محتوایی (متن، تصویر یا ویدئو) تأثیرگذار در راستای اهداف بازاریابی است. این محتوا باید به قدری جالب یا عجیب و به طور کلی تأثیرگذار باشد که کاربران اینترنت نتوانند در برابر به اشتراک گذاشتن آن با دیگران مقاومت کنند.

 انواع بازاریابی آفلاین:

امروزه کمک گرفتن از اینترنت در بازاریابی نه‌تنها ممکن و مفید است، بلکه اینترنت چنان با زندگی ما درآمیخته است که استفاده از انواع بازاریابی آنلاین به یک ضرورت تبدیل شده است. در عین حال، بسیاری از روش‌های آفلاین یا سنتی هنوز به تاریخ نپیوسته‌اند و استفاده از آن‌ها خالی لطف نخواهد بود. در اینجا به چند مورد از رایج‌ترین روش‌های بازاریابی آفلاین اشاره می‌کنیم:

  • تبلیغات رادیویی، تلویزیونی یا تبلیغ در نشریات
  • بازاریابی دهان به دهان: به‌این‌ترتیب که یک مشتری تجربه مثبت خود را به مشتری دیگر انتقال می‌دهد، آن شخص مشتری شما می‌شود و او هم تجربه مثبت خود را به فرد دیگری انتقال می‌دهد و این زنجیره ادامه پیدا می‌کند. لازم به ذکر است که امروزه معمولاً بیشتر از اینترنت و ابزارهای مرتبط با آن برای انتقال این تجربه‌ها استفاده می‌شود.
  • علائم، تابلوها و تبلیغات محیطی
  • ارائه رایگان محصولات یا پاداش‌های جانبی
  • اسپانسر شدن در رویدادهای بشردوستانه، ورزشی و موارد مشابه
  • فلایرها و تراکت‌های تبلیغاتی
  • حضور در نمایشگاه‌های محلی و تجاری
  • بازاریابی درون‌گرا و بازاریابی برونگرا

انواع مختلف بازاریابی را می‌توان در یکی از دو گروه «بازاریابی درون‌گرا» و «بازاریابی برونگرا» گنجاند. بازاریابی برونگرا (Outbound marketing) هنگامی اتفاق می‌افتد که بازاریاب به سراغ مشتری بالقوه می‌رود. از جمله تاکتیک‌های بازاریابی برونگرا می‌توان به تبلیغ در موتورهای جستجو یا وب‌سایت‌ها، پیام‌های بازرگانی تلویزیونی و استفاده از بازاریابی ایمیلی اشاره کرد. از طرف دیگر، در بازاریابی درون‌گرا (Inbound marketing) که با عناوین «بازاریابی ربایشی» و «بازاریابی کششی» نیز شناخته می‌شود، به جای آنکه ما به سراغ مشتری برویم به او کمک می‌کنیم تا ما را پیدا کند. بازاریابی محتوایی و سئو از جمله مهم‌ترین تاکتیک‌های بازاریابی درون‌گرا محسوب می‌شوند.

سایر انواع بازاریابی:

علاوه بر انواعی از بازاریابی که در بالا ذکر شد، انواع و گونه‌های متعدد دیگری نیز وجود دارند که یا محبوبیت و کاربرد آن‌ها کمتر است؛ یا اینکه دقیقاً و کاملاً در یکی از دسته‌بندی‌های بالا نمی‌گنجند. در اینجا به طور خلاصه به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

  • بازاریابی سببی (Cause Marketing): استفاده از انگیزه‌های آرمانی و نوع دوستانه در راستای بازاریابی؛ به عنوان مثال، با خرید هر جفت کفش، یک جفت کفش به یک نیازمند اهدا می‌شود.
  • بازاریابی بُرد نزدیک (Close Range): استفاده از وای فای یا بلوتوث برای ارسال پیام‌های تبلیغاتی به گوشی و تبلت مشتریانی که در نزدیکی محل مورد نظر حضور دارند.
  • بازاریابی رابطه‌ای: تلاش در جهت ایجاد رابطه نزدیک و صادقانه و ایجاد علاقه مشتری نسبت به برند.
  • بازاریابی تراکنشی (Transactional): بازاریابی با هدف فروش بیشتر بدون توجه زیاد به مشتری و ارزش او.
  • بازاریابی کمیابی (Scarcity Marketing): ایجاد انگیزه در مخاطب با تأکید بر محدودیت موجودی و زمان.
  • بازاریابی تنوع گرا (Diversity): تدوین استراتژی بازاریابی با دسته بندی مشتریان با توجه به سلایق، نیازها، جهان بینی و ویژگی‌هایشان.
  • بازاریابی پنهانی (undercover یا stealth): معرفی محصول به نحوی که مانند تبلیغ به نظر نرسد.
  • بازاریابی انبوه (Mass Marketing): بازاریابی عمومی برای کل مشتریان بالقوه.
  • بازاریابی فصلی: بازاریابی برای فرصت‌هایی مانند تغییرات آب و هوایی و تعطیلات.
  • بازاریابی بشارتی (Evangelism Marketing): نوع پیشرفته‌تر بازاریابی دهان به دهان که طی آن، مشتریان بسیار علاقه‌مندی را ایجاد می‌کنید (عاشقان برند) که به سفیران برند شما تبدیل می‌شوند.
  • بازاریابی رویدادی: بازاریابی در گردهمایی‌ها و رویدادهای مختلف.
  • بازاریابی مستقیم: بازاریابی از طریق ارتباط مستقیم با مشتریان بالقوه از طریق پست، ایمیل، فلایر و موارد مشابه. بازاریابی مستقیم یک مفهوم نسبتاً گسترده است که انواع مختلفی از بازاریابی را در بر می‌گیرد.
  • بازاریابی اشانتیون (Freebie Marketing): ارائه محصول با قیمت کمتر یا رایگان با هدف فروش بیشتر سایر محصولات مرتبط.
  • بازاریابی جاویژه (Niche Marketing): انتخاب یک بازار کوچک و تخصصی‌تر به عنوان بازار هدف.
  • بازاریابی قطره‌ای (Drip Marketing): ارسال خودکار و تدریجی پیام‌های بازاریابی در موقعیت‌ها و زمان‌های مختلف.
  • بازاریابی چندرسانه‌ای (Cross-Media Marketing): ارائه اطلاعات به مشتری از طریق کانال‌های مختلف بازاریابی برای ترویج گسترده محصول.
  • بازاریابی ترویجی (Promotional Marketing): استفاده از هر نوع پیشنهاد خاص برای تقویت علاقه مشتری و ترغیب به خرید.
  • بازاریابی کمینی یا غافلگیرانه (Ambush Marketing): هجمه به کمپین بازاریابی یک شرکت دیگر برای یک رویداد، بدون اسپانسر شدن برای آن.
  • بازاریابی موبایلی (Mobile Marketing): بازاریابی با تکیه بر دستگاه‌های همراه مانند تبلت و گوشی‌های هوشمند.
  • بازاریابی مشارکتی (Affinity Marketing): همکاری کسب‌وکارهای مکمل در بازاریابی.
  • بازاریابی ائتلافی (Alliance Marketing): اتحاد بین دو یا چند کسب‌وکار برای استفاده از منابع بازاریابی.
  • بازاریابی معکوس (Reverse Marketing): انواعی از بازاریابی که از طریق آن‌ها به جای تلاش در جهت فروش محصول، مشتری ترغیب می‌شود تا به سراغ شرکت یا محصول مورد نظر برود.
  • بازاریابی تلفنی (تلِمارکتینگ): استفاده از تلفن برای بازاریابی.
  • بازاریابی با نمونه رایگان (Free Sample Marketing): ارائه نمونه رایگانی از محصول برای ترغیب مشتری به خرید.
  • بازاریابی پایگاه داده (Database Marketing): یکی از انواع بازاریابی مستقیم که از اطلاعات مشتریان به منظور تولید و ارائه پیام‌های شخصی‌سازی‌شده برای بازاریابی محصول استفاده می‌کند.
  • بازاریابی شخصی‌سازی‌شده (Personalized Marketing) یا یک به یک (One to One) یا فردی (Individual): استفاده از اطلاعات تحلیلی و فناوری‌های دیجیتال برای ارائه پیشنهادات و پیام‌های متناسب به مخاطب.
  • بازاریابی فرقه-فرهنگی (Cult-tural Marketing): توجه به دنباله‌روی‌های فرقه‌ای و فرهنگی که با توجه به مؤلفه‌های روانشناسی و رفتاری پشتوانه آن‌ها می‌توان برای اهداف بازاریابی از آن‌ها استفاده کرد.
  • بازاریابی بر اساس نیاز انسانی (Humanistic Marketing): بازاریابی با توجه به نیازهای اجتماعی، فردی، جسمانی و موارد مشابه.
  • بازاریابی چریکی یا پارتیزانی (Guerrilla Marketing): استراتژی‌های تبلیغاتی «نامتعارف» برای دریافت بیشترین بازده در قبال کمترین هزینه.

سخن آخر

در بازاریابی (Marketing) آنچه که حائز اهمیت است، اطمینان از این موضوع است که مشتری در مرکز همه تصمیم گیری های کلان کسب و کارهای بزرگ و کوچک قرار دارد ونیاز ها و خواسته هایش توسط هر یک از کارکنان برند درک و برآورده می شود. هر شخصی که به نوعی با کسب و کار در تعامل است، باید بداند بازاریابی چیست و چگونه می تواند از مفاهیم و استراتژی های بازاریابی به منظور پیشبرد اهداف کسب وکارش استفاده نماید.

 



:: برچسب‌ها: بازاریابی ,
:: بازدید از این مطلب : 14
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

تفاوت بازاریابی و فروش

بازاریابی و فروش از ارکان اصلی کسب و کارها هستند که تعاریف نزدیکی دارند که برداشت‌های نادرستی از هریک صورت می‌گیرد. تعریف بازاریابی وسیع‌تر و پویاتر از تعریف فروش است. فروش کار خود را از محصولات و مشتریان فعلی کسب و کار و افزایش فروش کالا و خدمات به مشتریان آغاز می‌کند در حالی که بازاریابی علاوه بر تمرکز بر مشتریان، محصولات و خدمات فعلی دیدگاهی بلندمدت-تری برای کشف نیازهای بیشتری از مشتریان دارد و شامل مجموعه‌ای از فعالیت‌ها قبل و بعد از فروش و ایجاد آگاهی در مورد یک کسب و کار است. در ادامه به جزئیات هریک می‌پردازیم:

تعریف بازاریابی (Marketing definition):

اقداماتی که منجر به فروش محصولات یا خدمات، از جمله تحقیقات بازار و تبلیغات می‌شود. بازاریابی از ابتدا تا انتهای چرخه کسب و کارها جریان دارد و بسیاری معتقدند کسب و کارها باید بر اساس این خط متمرکز شوند و اقدامات بازاریابی بر کسب و کار تاثیرگذار است. بخش بازاریابی یک کسب و کار تضمین می‌کند که اطلاعات صحیح در مورد محصولات یا خدمات در دسترس مشتریان باشد و به کاوش، ایجاد و ارائه ارزش برای برآوردن نیازهای یک بازار هدف می‌پردازد. انتخاب ویژگی‌ها یا مضامین برای تاکید در تبلیغات، اجرای کمپین‌های تبلیغاتی، حضور در نمایشگاه‌های تجاری و رویدادهای عمومی، طراحی محصولات و بسته بندی برای مشتریان از دیگر وظایف بخش بازاریابی است.

تعریف فروش (Sales definition):

مجموعه فعالیت‌هایی که منجر به توافق بین دو یا چندین طرفین شامل مبادله کالاها، خدمات یا دارایی‌های مشهود یا نامشهود در مقابل یک ارزش (معمولا پول) است. در بازارهای مالی، فروش به توافقی که خریدار و فروشنده در مورد اوراق بهادار مالی نیز می‌گردد. صرف نظر از زمینه، اقدامی که بین فروشنده یک کالا یا خدمت و خریدار که مایل به پرداخت برای آن کالا یا خدمات است. به طور خلاصه فروش مبادله پول برای کالاها، خدمات یا سایر موارد است. فروش در سه مدل فروش مستقیم، فروش غیرمستقیم (واسطه‌ای) و سیستم همکاری جریان دارد.

 

یکپارچگی بازاریابی و فروش (Integrity of marketing and sales)

بازاریابی و فروش در یک کسب و کار رابطه تنگاتنگی دارند و یکپارچه محسوب می‌شوند. هماهنگی تیم‌های بازاریابی و فروش باعث بهبود عملکرد سازمان می‌شود به عنوان مثال بخش بازاریابی باید هنگام اجرای کمپین‌های تبلیغاتی به بخش فروش اطلاع دهد تا بخش فروش بتواند تلاش خود را به حداکثر برساند. به طور مشابه بخش فروش باید نیازهای مشتریان را در اختیار بخش بازاریابی بگذارد تا استراتژی‌های بخش بازاریابی براساس نیاز مشتریان تهیه و تدوین شود.
برای بررسی شباهات بازاریابی و فروش به بررسی عناصر اصلی هر بخش می‌پردازیم.

فرآیندهای بازاریابی و فروش (Marketing and sales process)

هر دو فرآیندهای بازاریابی و فروش شامل جزئیاتی در مورد فلسفه کسب و کار و اهداف کلی آن هستند و سپس فرآیند‌ها به جنبه‌هایی اختصاصی از دو موضوع می‌پردازند. بازاریابی مشخص می‌کند که محصول چیست، قیمت چقدر باشد، به چه کسی فروخته می‌شود و کجا فروخته خواهدشد. سپس فرآیندهای بازاریابی تعیین می‌شوند، کانال‌های بازاریابی انتخاب می‌شوند و بودجه‌ برای کمپین‌هایی که تیم بازاریابی قصد دارد دنبال کند، در نظر گرفته می‌شود. فرآیندهای فروش شامل جزئیاتی در مورد ساختار تیم، بازار هدف و اهداف فروش (Target) است. در ضمن ابزارها و منابعی که برای هدف قرار دادن این موارد استفاده قرار خواهند گرفت، مشخص می‌شوند.

 

اهداف بازاریابی و فروش (Marketing and sales goals)

اهداف بازاریابی و فروش متمرکز بر کسب درآمد برای کسب و کار است. هدف اصلی بازاریابی معرفی و تبلیغ کسب و کار، محصول یا خدمات و برندینگ است. بازاریابی قیمت‌گذاری محصولات و اطلاع‌رسانی چگونگی رفع نیازها و خواسته‌های مشتریان توسط محصول را انجام می‌دهد و اهداف آن اغلب طولانی‌مدت است و می‌توانند در طول چندین ماه ادامه داشته باشند. فروش متمرکز بر رسیدن به افزایش فروش و تارگت فروش است و معمولا کوتاه مدت است. اهداف فروش اغلب ماه به ماه اندازه گیری می شوند و براساس مدل کسب و کار فروش متفاوت است.

استراتژی‌های بازاریابی و فروش (Sales and marketing strategies)

بخش بازاریابی براساس نوع کمپین و مشتریان مورد نظرشان می‌توانند رویکردهای استراتژیک متفاوتی را اتخاذ کنند. استراتژی‌های بازاریابی رایج عبارتند از:

  • بازاریابی اینترنتی
  • بازاریابی وبلاگی
  • بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی
  • بازاریابی ویدئویی
  • بازاریابی حضوری

استراتژی‌های فروش براساس نوع محصولات، بازار و مشتریان متفاوت است. برخی از رایج ترین روش‌های فروش عبارتند از:

  • فروش مفهومی
  • فروش مشتری محور
  • فروش چرخشی
  • سیستم سندلر 

 

ابزارها و منابع بازاریابی و فروش (marketing and sale tools and resources)

در نهایت به ابزارهای رایج در بازاریابی و فروش می پردازیم. 

ابزارهای فروش:

  • سیستم مدیریت ارتباط با مشتری (CRM): از مهم ترین ابزارهایی است که توسط بازاریابی و فروش به طور مشترک مورد استفاده قرار می‌گیرد. این سیستم به هر دو بخش کمک می‌کند تا وضعیت مشتریان را در هر مرحله‌ای از فرآیند مشتریان مورد بررسی قرار دهند.
  • شبکه‌های اجتماعی: از شبکه‌های اجتماعی می‌توان به عنوان ابزارهای ارتباطی با مشتریان استفاده کرد. 
  • نرم افزارهای مرتبط برای مدیریت سرنخ‌ها 
  • نرم افزارهای مدیریت موجودی و سفارشات است.

ابزارهای بازاریابی:

  • شبکه‌های اجتماعی: برای بازاریابی می‌توان از رسانه‌های اجتماعی برای تبلیغ محتوا و اطلاع‌رسانی در مورد کسب و کار استفاده نمود. بنابراین شبکه‌های اجتماعی می‌توانند توسط هر دو واحد بازاریابی و فروش مورد استفاده قرار گیرند.
  • ابزارهای مناسب تولید محتوا
  • ابزارهای بهینه سازی موتور جستجو (SEO)
  • نرم افزارهای گزارش‌دهی

تمامی مطالب ذکر شده را می‌توان به صورت خلاصه در جدول زیر ملاحظه نمود:

مفاهیم

فروش

بازاریابی

تعریف

مبادله پول برای کالاها، خدمات یا سایر موارد است.

بازاریابی درصدد ارضای نیازهای مشتریان تلاش می کند.

اهداف

هدف اصلی بخش فروش کسب و کارها، فروش و افزایش میزان درآمد کسب و کار است. فروش هدف کسب و کار است.

مجموعه ای از فعالیت ­ها در راستای فروش، معرفی و تبلیغ کسب و کار، محصول یا خدمات و برندینگ است. مشتریان هدف کسب و کار است.

استراتژی

بخش فروش متمرکز بر فروش و افزایش درآمد است و درصدد ارضای نیازهای مشتریان فعلی است. به عبارت دیگر به چگونگی فروش می­ پردازد.

بخش بازاریابی علاوه بر تمرکز بر مشتریان، محصولات و خدمات فعلی دیدگاهی بلندمدت­ تری برای کشف نیازهای بیشتری از مشتریان دارد. بازاریابی معتقد به یکپارچگی در بازاریابی و فروش است.

دیدگاه­های بازاریابی و فروش

اولویت فروشندگان برای میزان فروش عامل موثری است. بخش فروش در مرکز ساختار کسب و کار است.

مشتریان چارچوب کلی رویه بازاریابی را مشخص می­ کنند و مشتریان در مرکز ساختار کسب و کار هستند.

محصولات و خدمات

بخش فروش به نحوه چگونگی فروش محصولات و خدمات به مشتریان می­ پردازد.

بخش بازاریابی نیازهای مشتریان را رصد می­ کند تا محصولات و خدمات براساس خواسته­ های مشتریان برنامه­ ریزی شود.

تکنولوژی و ابزارها

اصرار بر تکنولوژی و ابزارهای موجود برای کاهش هزینه­ ها و افزایش اثربخشی.

ابداع تکنولوژی و ابزارهای جدید در راستای ایجاد ارزش برای مشتریان و اثربخشی به فرآیندهای کسب و کار.

دوره فعالیت

معمولا منحصر به دوره فروش است.

بخش بازاریابی قبل و بعد از فروش فعالیت دارد.

هزینه­‌ها

اجرای فرآیندهای فروش نیازمند هزینه‌­های بسیاری است و بخشی است که برای کسب و کار درآمدزایی می ­کند.

هر عملکرد بازاریابی از تبلیغات تا تدارکات هزینه دارد.

 

 




:: برچسب‌ها: بازاریابی , فروش , درآمد ,
:: بازدید از این مطلب : 21
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 18 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

چهره بازاریابی در سال‌های گذشته به ویژه در یک دهه فعلی به‌ شدت تغییر کرده است. رشد روز افزودن دیجیتالی شدن، افزایش ابزارهای تکنولوژیک و سونامی AI و حتی رخداد پاندمی کرونا، تغییرات عظیمی را در چند سال گذشته در بازاریابی به‌وجود آورده است. به نوعی شاید وارد بازاریابیِ آینده شده‌ایم.

با وجود این‌ تغییرات اساسی که در سرتاسر جهان رخ می‌دهند، بازاریابان باید انعطاف‌پذیری را بیاموزند، به دانش‌های جدید مجهز شوند و در استراتژی، پلن و تاکتیک، تن به تغییرات و دگرگونی بدهند.

در طول تاریخ و به ویژه در این تکانش شدید بازاریابی، رفتار مصرف‌کننده هرگز به یک صورت نخواهد بود. مدام تغییر خواهد کرد و در بسیاری مواقع شما را غافلگیر می‌کند.

به همین خاطر، کارشناسان بازاریابی در سراسر جهان به دنبال پیش‌بینی و محاسبه حدودی تغییرات آتی در بازاریابی هستند. پیش‌بینی بازاریابی در آینده کار همانند تمام پیش‌بینی ها و پیشگویی‌ها کار ساده‌ای نیست و باید عوامل زیادی را در نظر گرفت. اما آنچه مسلم است، تغییر است و لزوم آماده‌شدن برای تغییر.

چطور برای تغییرات پیش‌رو آماده شوید؟

بازاریابی در آینده به انواع تغییرات رخ داده در دنیای آنلاین و چگونگی تغییر تعامل با مشتریان بالقوه وابسته است. در آیندۀ بازاریابی، شخصی‌سازی تجربه مشتری، انتقال سریع داده‌ها، تجزیه و تحلیل داده‌ها، وفاداری مشتری، آشنایی با نسل Z و جذب آن‌ها و بسیاری موارد دیگر، موفقیت برندها را تضمین می‌کنند.

هوش مصنوعی، مانند تمام بخش‌های دیگر، بازاریابی دیجیتال را هم متحول کرده و برندها به ناچار باید به این سمت پیش بروند. از طرفی داده‌ها نقش پُررنگ‌تری در تجزیه و تحلیل رفتار مصرف‌کننده دارند چون مصرف‌کننده آینده رفتاری بسیار پیچیده‌تر در زمان خرید خواهد داشت.

تنها حضوری به‌موقع، قدرتمند و هوشمندانه در بازار، می‌تواند موفقیت شما را تضمین کند.

به منظور آمادگی برای تغییرات پیش‌رو در آینده بازاریابی باید تمرکز بیشتری روی رفتار مصرف‌کننده داشت و از ابزارهای به‌روز مانند واقعیت مجازی – Virtual Reality، واقعیت افزوده – Augmented Reality، موسیقی، جستجوی صوتی، هوش مصنوعی – Artificial intelligence و بسیاری دیگر استفاده کرد. 

در تمام این تغییرات اما یک چیز هنوز ثابت است: تنها حضوری به‌موقع، قدرتمند و هوشمندانه در بازار، می‌تواند موفقیت شما را تضمین کند.

چرا مصرف‌کنندگان امروزی تا این حد مستعد تغییر هستند؟

مصرف‌کننده امروزی انتظار دارد که برند به نیازهای عاطفی او پاسخ دهد، از یک هدف و ایده‌های عالی حمایت کرده و به جوامع محلی و بین‌المللی کمک کند.

برندها نه تنها باید در سطحی عمیق‌تر و احساسی‌تر به مشتری دست‌ پیدا کنند، بلکه باید مطمئن شوند که در هر مرحله، مصرف‌کننده تجربه‌ای منحصربه‌فرد خواهد داشت. با وجود اینکه این محصول است که بیشترین اهمیت را دارد، اما داستان‌ها، ارزش‌های عالی و دلایل مصرف‌کننده برای خرید را نباید نادیده گرفت.

وقتی مصرف‌کننده از تعامل با برندی احساس خُشنودی و رضایت‌مندی نداشته باشد، قطعا در کوتاه‌ترین زمان ممکن برند را عوض خواهد کرد. وقتی محصولی از سطح انتظارات مصرف‌کننده خارج شود، او در چشم‌برهم‌زدنی، گزینه بهتری، یعنی رقبای شما را انتخاب خواهد کرد.

آینده بازاریابی: خلاقا‌نه‌تر و مشتری‌محورتر

بدون شک حرکت‌های شرکت‌های فناوری موج بعدی گرایش‌های بازاریابی را هدایت خواهد کرد. همین حالا گوگل اعلام کرده که پشتیبانی نهایی از کوکی‌ها را تا سال ۲۰۲۳ لغو خواهد کرد. اپل ویژگی جدید محافظت از ایمیل را در جدیدترین سیستم عامل خود راه‌اندازی کرده است. موتورهای جستجو، روش‌های جدید برای ارائه اطلاعات دقیق‌تر و شخصی‌سازی‌شده به کاربران را دنبال می‌کنند.

برای هر کسی که ممکن است مسئول تبلیغات دیجیتال، بازاریابی ایمیلی، بهینه‌سازی وب یا حوزه‌های دیگر بازاریابی در آینده باشد، این تغییرات می‌تواند به ایجاد یک رویکرد استراتژیک متفاوت منجر شود. این رویکرد استراتژیک به صورت مستقیم روی برنامه‌ریزی بازاریابی در سال‌های آینده نیز تاثیر خواهد گذاشت.

یک مساله واضح است، آینده بازاریابی متعلق به برندهایی خواهد بود که متعهد به ارائه یک تجربه کامل و بهینه برای مشتری‌اند.

اتفاقی به وضوح آیینه 

یک مساله واضح است، آینده بازاریابی متعلق به برندهایی خواهد بود که متعهد به ارائه یک تجربه کامل و بهینه برای مشتری‌اند.

 تجارت Omnichannel، پشتیبانی از مشتری مبتنی بر هوش مصنوعی و ارتباطات شخصی‌سازی شده، تنها تعدادی از راه‌هایی هستند که برندها، سطح بازی و حضور خود را در مورد تجربه مشتری ارتقا داده‌اند.

به همین خاطر است که طبق آمار:

 ۸۶ درصد از خریداران حاضرند برای تجربه بهتر مشتری، هزینه بیشتری بپردازند.
۷۷% از برندها ترجیح می‌دهند با اینفلوئنسرهای خُرد کار کنند زیرا آنها بسیار بیشتر با مخاطبان خود درگیر هستند و ارتباط برقرار می‌کنند.

به یک موضوع مهم دقت کنید

با اینکه میکرو اینفلوئنسرها در همه پلتفرم‌ها حضور دارند، امّا هیچ کجا بیشتر از TikTok در سال‌های اخیر اثرگذار نبوده است. دقیقا آن جایی که تبلیغات محصولات به‌طور یکپارچه در محتوای ویدیویی به روش‌های واقعی ادغام می‌شوند.

پس در دنیایی که کاربران آنلاین، می‌توانند یک آگهی را تنها در چند ثانیه ببینند، واضح است که چرا برندها برای رویکردی جدید به اینفلوئنسرهای خرد و به مشتریان آنلاین متکی هستند.

در نهایت، بازاریابان دیجیتال باید مهارت‌های خود را با تحولات دنیا و خواسته‌های مشتریان هماهنگ کنند. کسب‌وکارها نیز ملزم به استخدام افراد خلاق یا همکاری با آژانس‌هایی با قابلیت‌های خلاقانه‌اند زیرا درک سفر مشتری بر اساس پرسونای مخاطب باید اولین قدم شما برای ایجاد محتوای خلاقانه باشد.

آمیخته بازاریابی 4Ps را فراموش کنید، به 4Es خوش آمدید!

اگر سال‌ها برای آموختن تئوری‌های بازاریابی تلاش کرده‌اید، پس باید بدانید که با رشد سریع فناوری و تغییرات رخ داده در رفتار مصرف‌کننده، بازاریابی در آینده، بسیار متفاوت و متمایز از آنچه امروز می‌شناسیم خواهد بود. در حال حاضر تقریبا همه کسب‌وکارها به دنبال تعیین استراتژی بر اساس آمیخته بازاریابی 4P هستند تا برنامه‌های بازاریابی و استراتژی‌های بازاریابی خود را تدوین کنند. اما آنچه که در آینده نزدیک بر بازاریابی حکمرانی می‌کند، آمیخته بازاریابی 4P نخواهد بود.

به آمیخته بازاریابی 4E خوش‌آمد بگویید! 

آنچه که در آینده نزدیک بر بازاریابی حکمرانی می‌کند، آمیخته بازاریابی 4P نخواهد بود.

این آمیخته بازاریابی رویکردی جدید به ارزش پیشنهادی مشتری است، که شامل تعامل (Engagement)، تجربه (Experience)، انحصار (Exclusivity) و احساسات (Emotion) خواهد‌بود. مصرف‌کنندگان آینده در عوض محصول (Product)، قیمت (Price)، ترغیب (Promotion) و مکان توزیع (Place)، تجربه و احساسات را از شما می‌خرند.

بنابراین کسب‌وکارها باید به این موضوع فکر کنند که چطور و چگونه «چه چیزی را بفروشم؟» یا «چگونه باید بفروشم؟» را به «چرا باید بفروشم؟» تغییر دهند. برندسازی احساسی همان‌چیزی است که بازاریابی در آینده را برای یک کسب‌وکار را متمایز می‌کند.

دایره طلایی سایمون سینک را به‌خاطر دارید؟ دایره‌ای که متشکل از چرا؟ و چگونه؟ و چطور؟ است.

اگر دیده باشید، Why در مرکز دایره قرار گرفته و مهم‌ترین عنصری است که در آینده بازاریابی باید به آن توجه می‌شود. حتی امروز نیز موفق‌ترین برندها فقط محصولات یا خدمات فیزیکی ارائه نمی‌دهند، آن‌ها احساسات، تجربیات و داستان‌های عالی را به مشتری ارائه می‌کنند. 

کوکاکولا و دیزنی‌لند بهترین مثال در این مورد هستند، این برندها به شما محصولات خود را نمی‌فروشند، آن‌ها به شما و به احساسات شما، خوشبختی و شادی می‌فروشند. برند آدیداس و نایک، کفش های سری رانینگ و واکینگ نمی‌فروشند، آن‌ها به شما شهامت می‌دهند تا رویاهایتان را دنبال کنید. این چیزی است که بازاریابی باید به آن نگاهی ویژه داشته‌باشد.

همه آنچه بازاریابی را تکان خواهد داد!

بازاریابی به سرعت در حال رشد است و درک روندهای بازاریابی در آینده و نحوه اجرای آن‌ها در استراتژی‌های بازاریابی برای حفظ جایگاه برند و Top of Mind بودن، بسیار مهم است. روندهای بازاریابی در آینده می‌تواند برای کسب‌وکارهای مختلفی مورد استفاده قرار بگیرد. اینکه بدانید هر کدام از این روندها چه نقش مهمی در استراتژی بازاریابی شما در زمان حرکت رو به جلو دارند، بسیار حائز اهمیت است.

هوش مصنوعی در بازاریابی در آینده

هوش مصنوعی به سرعت در حال تبدیل شدن به یکی از روندهای برجسته بازاریابی در آینده است. این روند در بخش‌های مختلف بازاریابی بسیار محبوب خواهد بود. هوش مصنوعی نه تنها در تجزیه و تحلیل داده‌ها برای شناسایی روندها و پیش‌بینی آن‌ها مفید واقع می‌شود، بلکه در حوزه‌هایی مانند تبلیغ‌نویسی و طراحی گرافیک نیز مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
به تازگی با هوش مصنوعی Chat GPT آشنا شده‌اید و همه جا نام آن را می شنوید. هوش مصنوعی توانایی تولید متون و طرح‌های گرافیکی را دارد. یک دریچه تازه و ابتدایی برای آنچه در آینده خواهیم دید.

طبق آمار به دست آمده از تحقیقات روی چندین کسب‌وکار، مشخص شد که ۸۳% از کسب‌وکارهای بین‌المللی در حال حاضر ادعا می‌کنند هوش مصنوعی برای آن‌ها در اولویت قرار دارد و با این روند رو‌به‌رشد بازاریابی در آینده و هوش مصنوعی پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۲۶ بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار صرف بازار هوش مصنوعی شود.

همه آنچه بازاریابی را تکان خواهد داد!

اما اگر شما هم می‌خواهید با هوش مصنوعی در حوزه بازاریابی آینده به‌روز بمانید باید با اصطلاحی به‌نام Martech آشنا شوید.

Martech چیست؟

 Martech به ارتباط بین فناوری و بازاریابی اشاره دارد. مواجهه با توسعه فناوری، جدای از نقش خلاقانه بازاریابان، نیازمند دانش و تسلط بر ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی است. حقیقت تلخ اینجاست که اکثر مصرف‌کنندگان اصلا اهمیتی نمی‌دهند که 73% از برندها برای همیشه ناپدید شوند. برای همین اجازه ندهید عدم آشنایی و تسلط بر هوش مصنوعی روی بازاریابی در آینده کسب‌وکار شما تاثیر بگذارد.

اگر مصرف‌کنندگان در مقطعی از برندی ناراضی باشند، به راحتی به برند دیگری روی می‌آورند. به هر حال، برندهای دیگری وجود دارند که می‌توانند شکاف بین کسب‌وکار شما و مصرف‌کننده‌ها را پُر کنند. برای همین باید از همین حالا به فکر پرکردن شکافی باشید که هوش مصنوعی بین شما و نیاز مصرف‌کننده شما ایجاد خواهد‌کرد.

داستان‌های معنی‌دار درباره انسان‌های واقعی

مخاطبان همیشه هوس داستان‌های معنی‌دار درباره انسان‌های واقعی را در سر می‌پرورانند. همه ما در معرض تصویری از جهان قرار گرفته‌ایم که بر اساس واقعیت مصنوعی یا ساختگی (Artificial Reality) ساخته شده است. در این تصویر، رسانه‌ها تصاویر کاملی از بازیگران و افراد مشهور با به ما نشان می‌دهند. ما دوست داریم آن‌ها را تماشا کرده و سر از داستان زندگی‌شان در آوریم. اما در مقابل، هوس دنیایی را داریم که به دنیای ما نزدیک‌تر است. ما می‌خواهیم کسانی را ببینیم که در کار خود اصیل و صادق بوده و مهم‌تر از همه، دقیقا مثل ما هستند.

شاید به همین دلیل است که وقتی یک نوجوان بدون پیشینه‌ای حرفه‌ای در اتاقش از خودش فیلم می‌گیرد و در یوتیوب می‌گذارد، مخاطبان بیشتری در مقایسه با برندها دارد. این نوجوان به زبان جامعه صحبت‌ کرده و پیامی مستقیم را ارائه می‌دهد که افراد زیادی با آن ارتباط برقرار می‌کنند.

نقش موسیقی در موفقیت بازاریابی در آینده

موسیقی در به رسمیت شناختن برند و وفاداری مشتری، کمک می‌کند.

اگر همین حالا به کمپینی موفق فکر کنید، احتمالا یک موسیقی خوب در آن نقش داشته است. موسیقی یکی از قدرتمندترین ابزارهای بازاریابی در آینده خواهد بود. موسیقی به برندها کمک می‌کند تا در ذهن مردم ماندگار شوند چون آن‌ها با موسیقی تبلیغات شما ارتباط عاطفی برقرار کرده‌اند پس پیوندی قوی بین مخاطبان و کمپین تبلیغاتی ایجاد می‌شود. این موضوع به رسمیت شناختن برند و وفاداری مشتری، کمک می‌کند. موسیقی تاثیری فوق‌العاده شگرف و عمیق روی روحیه و احساسات افراد داشته و وجود آن در کمپین‌های تبلیغاتی بازاریابی در آینده ضروری است.

شناخت و تعامل با مصرف‌کننده فردا؛ نسل آلفا

مارک مک‌کریندل، نسلی که بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۵ متولد شده‌اند را «نسل آلفا» می‌نامد. این نسل، فناوری‌محورترین و ثروتمندترین نسل از لحاظ اطلاعات در تاریخ خواهد بود. مطمئنا نسل آلفا اولین نسلی است که کاملا در دنیای فناوری متولد شده است. قرار گرفتن در معرض انواع فناوری‌های روز در طول سال‌ها از آن‌ها افرادی ساخته که دارای سواد دیجیتال، انتظارات بالا و دامنه توجه کم هستند. این نسل دنیای مجازی را به دنیای واقعی ترجیح داده و فناوری را در اختیار خود می‌دانند.

گفته می‌شود که نسل آلفا با وجود پیشرفت‌های روزافزون فناوری مانند هوش مصنوعی و راه‌حل‌هایی دیگر، توجه بیشتری به رفاه، علایق و سایر جنبه‌های شخصی خود نشان می‌دهد. قدیمی‌ترین آلفاها در حال حاضر ۱۲ یا ۱۳ ساله هستند و هنوز برای پیش‌بینی رفتار آن‌ها و چگونگی جلب اعتمادشان زود است. اما بازاریابی در آینده وابسته به آن‌ها خواهد بود، چون این نسل، عمده‌ترین مشتریان آینده کسب‌وکارها هستند.

محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC)

هیچ بخشی از بازاریابی در آینده واقعی‌تر از بازاریابی توسط مشتریان نخواهد بود. مشتریان راضی معمولا به تولید محتوایی برای برند مورد علاقه‌شان می‌پردازند که به آن محتوای تولید شده توسط کاربر یا User Generated Content می‌گویند. مشتریان وفادار به یک برند و یا کارمندان یک کسب‌وکار پست‌های مثبتی در مورد یک شرکت تولید می‌کنند. این نوع تبلیغات، ارزان اما بسیار کارآمد است و تاثیر فوق‌العاده‌ای روی آگاهی از برند خواهد داشت.

محتوای تولید شده توسط کاربر، اصالتی بیشتر از انواع روش‌های تبلیغات در بازاریابی در آینده خواهد داشت. یک مطالعه نشان می‌دهد که 80% از مخاطبان ادعا می‌کنند که UGC روی تصمیمات خرید آن‌ها تاثیر بسیار زیادی دارد.

محتوای تولید شده توسط کاربر، اصالتی بیشتر از انواع روش‌های تبلیغات در بازاریابی در آینده خواهد داشت.

میکرو اینفلوئنسر مارکتینگ و کاربردهای جدید رسانه‌های اجتماعی

رسانه‌های اجتماعی در حال تکامل هستند. با معرفی پلتفرم‌های جدید، تسلط کاربران و شرکت‌ها روی پلتفرم‌های قدیمی را بیشتر کرده و کسب‌وکارها و البته تیم بازاریابی را به ارزیابی مداوم استراتژی‌ها وادار می‌کند. همان‌طور که خرید کردن مشتریان به نظرات دیگر کاربران و نحوه فعالیت‌ در انواع شبکه‌های اجتماعی وابسته‌تر می‌شود، اینفلوئنسر مارکتینگ ارزش بیشتری پیدا می‌کند. همه افراد تقریبا با شیوه کار اینفلوئنسرها آشنا هستند بنابراین می‌دانید که اگر مخاطبان یک اینفلوئنسر به او اعتماد داشته باشند با چشمان بسته، محصول و خدمتی را که معرفی می‌کند، خریداری خواهند کرد.

متاورس – MetaVerse

متاورس که از سال پیش مورد بحث قرار گرفته، به نظر چالشی دائمی برای بازاریابی در آینده خواهد بود. در سال‌های آینده، بحث در مورد چگونگی استفاده برندها از این فضای دیجیتال در بازاریابی ارزشمندتر از قبل خواهد شد. این فناوری در حال حاضر به شکوفایی رسیده و کسب‌وکارهایی که در این مسیر قدم برداشته‌اند در آینده بازاریابی بسیار موفق خواهند بود چون در متاورس، هر چیزی به معنای واقعی کلمه، ممکن خواهد بود.

نقش NFT یا None Fungible Token

توکن‌های غیرقابل تعویض ( NFT) در واقع دارایی‌هایی دیجیتال هستند که می‌توان آن‌ها را معامله کرد. NFT یک نماد منحصر‌به‌فرد است که دنیای هنر و فناوری را متحول کرده‌ و شروع به نفوذ در دنیای بازاریابی در آینده کرده‌ است. بسیاری از هنرمندان ایرانی نیز از این روش برای بازاریابی استفاده کرده‌اند و کسب‌وکارها نیز می‌توانند به این سمت پیش بروند.

بهینه‌سازی جستجوی صوتی

بر اساس یک مطالعه مشخص شد که ۵۵% از نوجوانان هر روز از جستجوی صوتی استفاده می‌کنند. این جوانان مشتریان آینده بازاریابی شما هستند و باید روش‌های بازاریابی در کسب‌وکار خود را با آن‌ها همسو کنید. جستجوی صوتی در آینده بسیار محبوب خواهد بود و به یکی از ترندهای اصلی تبدیل خواهد شد.

استفاده از فناوری برای ادامه همسویی فروش و بازاریابی در آینده

همسویی بازاریابی و فروش یک هدف مهم و ثابت برای رهبران کسب‌وکارها است. این ۲ حوزه در یک رابطه همزیستی قرار دارند که در آن یکی دیگری را تغذیه می‌کند و حتی بالعکس آن هم اتفاق می‌افتد. اگر بخش‌های بازاریابی و فروش به طور موثر با هم کار نکنند، هر دو بخش اثربخشی کمتری خواهند داشت. کسب‌وکارهایی که در آن‌ها تیم‌های فروش و بازاریابی هماهنگ عمل می‌کنند، معمولا شانس بیشتری برای فراتر رفتن از اهداف درآمدی خواهند داشت.

فناوری همیشه در حال تغییر است و همسو شدن بازاریابی در آینده با فناوری، اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. ابزارهای ارتباطات، پایگاه‌های داده، فناوری ابری، هوش مصنوعی و دسترسی آزاد به داده‌ها همگی روی تصمیمات استراتژیک کسب‌وکارها تاثیر می‌گذارند.

استفاده از واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR)

واقعیت مجازی و واقعیت افزوده (به ترتیب Virtual Reality و Augmented Reality) مدت زیادی است که به‌عنوان فناوری‌های نوین استفاده می‌شوند. این فناوری‌ها مدتی در حال تکامل بودند اما اخیرا به مرحله پذیرش رسیده‌اند. اکنون بسیاری از کسب‌وکارها از واقعیت مجازی و واقعیت افزوده برای ایجاد تجربیات به‌یادماندنی و منحصربه‌فرد استفاده می‌کنند. ایجاد تجربیات شبیه‌سازی شده که مشتریان و مصرف‌کنندگان می‌توانند در خانه و محل کار خود یا در یک رویداد داشته باشند، فرصتی عالی برای شکوفا شدن خلاقیت تیم بازاریابی در آینده خواهد بود.

Virtual Reality و Augmented Reality

محتوای تعاملی

تقریبا اکثر بازاریابان موافق هستند که محتوای تعاملی تاثیرات مثبت عمده‌ای بر بازاریابی در آینده خواهد داشت. نرخ جذب مخاطب بالاتر، وفاداری بیشتر به برند، افزایش تولید سرنخ و تجربه کاربری بهتر تنها برخی از مزایای ایجاد تعامل در استراتژی‌های محتوای کسب‌وکارها خواهد بود. انواع محتوا‌های خلاقانه به کسب‌وکارها کمک می‌کنند که در مقابل رقبا برجسته‌تر شوند، به این ترتیب می‌توانند محتوایی به‌یادماندنی ارائه کنند. انواع محتوای بازاریابی تعاملی شامل موارد زیر است.

  • آزمون‌ها
  • اینفوگرافیک‌های تعاملی
  • نظرسنجی‌ها
  • ارزیابی‌ها
  • بازی‌ها
  • فیلم‌ها

بازاریابی در آینده: یک دنیا نگرانی‌ برای حفظ حریم خصوصی

اکنون بازاریابان بیشتر از هر زمان دیگری از داده‌ها استفاده می‌کنند. اما گاهی فراموش می‌کنند که برای به‌دست آوردن این داده‌ها، کاربران و مخاطبان باید با کمال‌میل آن‌ها را در اختیار تیم بازاریابی و کسب‌وکارها قرار دهند. عنصر انسانی در جمع‌آوری داده‌ها چیزی نیست که به فراموشی سپرده شود.

از آنجایی که حریم خصوصی مهم‌ترین موضوع برای کاربران و مخاطبان یک کسب‌وکار است، بنابراین تیم‌ بازاریابی در آینده باید استراتژی‌ها و موضع‌گیری‌های جمع‌آوری داده‌ها را ارزیابی کرده و آن‌ها را برای مخاطبان خود به خوبی روشن کند. ضعف در حریم خصوصی و داده و یا حتی سوءاستفاده از داده‌های موجود می‌تواند تاثیری به شدت منفی روی تجربه کاربران داشته باشد. طبق مطالعه‌ای مشخص شده‌است که یک تجربه بد از حریم خصوصی یا به‌عبارتی نقض حریم خصوصی توسط برخی از کسب‌وکارها می‌تواند نظر حداقل ۴۳% از مخاطبان در مورد یک برند را به طور کلی تغییر دهد.

نقض حریم خصوصی توسط برخی از کسب‌وکارها می‌تواند نظر حداقل ۴۳% از مخاطبان در مورد یک برند را به طور کلی تغییر دهد.

ترندهای موثر روی بازاریابی در آینده

تلاش برای پیش‌بینی آینده همیشه کار پُرخطری خواهد بود. بسیاری از کارشناسان بازاریابی به دنبال روشی برای پیش‌بینی آینده بازاریابی هستند تا برای تغییرات احتمالی آماده باشند. اما همه ما می‌دانیم که این کار بسیار دشوار و در برخی موارد نشدنی است. در این بخش ترندهای موثر روی بازاریابی در آینده را بررسی خواهیم کرد که می‌توانند روی تصمیم‌گیری در مورد برنامه‌های بازاریابی موثر باشند.

پیچیدگی فزاینده در تصمیمات خرید مصرف‌کننده‌ها

مصرف‌کننده‌ها از انواع رسانه‌های موجود برای تصمیم‌گیری خرید استفاده می‌کنند. قرار دادن کسانی که محصولات خاصی را خریداری می‌کنند در یک دسته، سخت‌تر از قبل خواهد شد، چون تنوع‌طلبی در میان مصرف‌کننده‌ها افزایش پیدا می‌کند. به عبارتی ساده‌تر شاید نتوان مانند گذشته مشتریان را به دسته‌های مختلف، بخش‌بندی کرد. به‌عنوان‌مثال، یک مشتری می‌تواند یک محصول با کیفیت بالا و یک محصول ارزان قیمت را به‌طور همزمان خرید کند. مشتریان با ترکیبی نامتعادل از احساسات و منطق، می‌خواهند محصولات مورد نیازشان را بخرند.

رواج شخصی‌سازی در طراحی محصول و ارتباطات

این روزها کسب‌وکارهای بیشتری در حال یادگیری چگونگی ارائه محصولات و طرح‌های سفارشی هستند.

به لطف رسانه‌های اجتماعی، تولید انعطاف‌پذیر و داده‌های کلان، کسب‌وکارهای بیشتری در حال یادگیری چگونگی ارائه محصولات و طرح‌های سفارشی هستند. این روند سرعت فزاینده‌ای داشته و حتی به حوزه بهداشت و درمان نیز خواهد رسید. نکته جالب اینکه به‌زودی به سمت شخصی‌سازی داروهای مصرفی بر اساس تفاوت‌هایی مانند سن، وزن، جنسیت و سابقه پزشکی خواهیم رفت. بنابراین در حوزه بازاریابی در آینده و تولید، نیاز به انعطاف بیشتر و شخصی‌سازی محصول و خدمات خواهد بود.

تبدیل ارتباطات به مرکز بازاریابی

مدتی پیش در مطبوعات سر و صداهایی مبنی بر اینکه واتس‌اپ شماره تماس کاربران خود را برای ارائه تبلیغات هدفمند به فیس‌بوک داده بوجود آمد. هر چند که ممکن است دریافت یک پیام متنی در مورد تبلیغات یک محصول یا خدمت بدون اجازه شما، آزاردهنده به نظر برسد اما این شیوه هنوز مورد استفاده کسب‌وکارهای مختلف است. اینجاست که ارتباطات به مرکزی برای بازاریابی تبدیل خواهد شد.

شفافیت روابط برند و مشتری

کسب‌وکارها دیگر متوجه شده‌اند که راه فراری در مقابل شفاف‌سازی‌های رسانه‌ها ندارند. بسیاری از شرکت‌های بزرگ مانند فولکس‌واگن هم دچار رسوایی‌هایی شده‌اند. در این میان شرکت‌های بیشتری درس گرفته‌اند که در حوزه فعالیت خود شفاف باشند تا مورد حمله رسانه‌ها قرار نگیرند وگرنه بهای آن را خواهند پرداخت. این رسوایی و عدم شفافیت نه تنها جریمه‌های سنگین از سوی مقامات را به همراه دارد بلکه باعث از دست رفتن وفاداری مشتریان نیز خواهد شد.

دوستانه‌تر شدن بازاریابی مبتنی بر داده‌های شخصی

به لطف وجود داده‌ها، کسب‌وکارها می‌توانند اطلاعات زیادی در مورد مشتریان به‌دست آورند. اینکه آن‌ها چه کسانی هستند و به چه چیزی علاقه دارند. به این ترتیب هر شرکتی می‌تواند در هدف قرار دادن مشتری و برقراری ارتباط با او به موثرترین روش بسته به اینکه مشتری چه کسی است و چه عادات و نیازها و خواسته‌هایی دارد، موفق‌تر عمل کند. هرگز پیام‌ شرکت خود را به صورت انبوه ارسال نکنید، گاهی لازم است از داده‌های شخصی به‌دست آمده برای دوستانه‌تر شدن فرایند بازاریابی استفاده کنید.

گاهی لازم است از داده‌های شخصی به‌دست آمده برای دوستانه‌تر شدن فرایند بازاریابی استفاده کنید.

ظهور معیارها و پارامترهای دقیق‌تر

تا همین اواخر، اندازه‌گیری و توجیه تاثیر تصمیمات مشتریان، یک چالش بزرگ برای کسب‌وکارها بود. اما حالا راه‌های زیادی برای این کار وجود دارد. لایک‌ها، کلیک‌ها، ذخیره‌ها، ثبت‌نام، دانلود و بسیاری موارد دیگر مفهوم خاصی دارند. این اندازه‌گیری معیارها هرگز به‌صورت دقیق انجام نخواهد شد اما فناوری دیجیتال به بهبود آن کمک می‌کند. بازاریابی رویایی در سر دارد، اینکه مشتری پس از دیدن تبلیغات برای خرید اقدام کند. آیا این رویا در آینده به واقعیت می‌پیوندد؟

تیم‌های یکپارچه در بازاریابی

شاید هنوز هم کسب‌وکارهایی باشند که تیم دیجیتال و تیم بازاریابی آن‌ها دو بخش کاملا جداگانه هستند. اما این موضوع نمی‌تواند در آینده ادامه داشته باشد. برای موفقیت بازاریابی در آینده باید این دو تیم به صورت یکپارچه کار کنند. از طرفی کسب‌وکارها تنها به یک استراتژی دیجیتال نیاز نخواهند داشت، چیزی که آن‌ها نیاز دارند این است که چطور جزء دیجیتال را به فرایند پیچیده نحوه تصمیم مشتری برای خرید متصل کنند.

سخن پایانی

غیر از داشتن ذهنی خلاق و تحلیلی، بازاریاب‌ها باید دائما همراه با چشم‌اندازهای در حال تغییر بازاریابی به‌روز و هماهنگ شوند. اگر صاحب یک کسب و کار هستید، حواستان باشد که ارتباط با مصرف‌کننده در آینده، می‌تواند پیچیده‌تر از همیشه باشد.

برقراری ارتباط مناسب بین تیم بازاریابی با مصرف‌کننده در آینده، مستلزم استفاده‌ دقیق و هوشمندانه از فناوری‌های نوظهور است. اول بودن یا یکی از اولین‌ها بودن، مزیت بی‌نظیر رقابتی در مقابل رقبا است که هر کسب‌وکاری نمی‌تواند به آن دست پیدا کند. برای همین امیدواریم شما نیز هر چه زودتر در این مسیر قدم بگذارید.


آینده چشم به راه شما است، اما منتظر نخواهد ماند!



:: برچسب‌ها: بازاریابی ,
:: بازدید از این مطلب : 26
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 17 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

بازاریابی چیست؟ اکثر مردم بر این باورند که بیشتر فرایندی تجربی بوده که میتوانند آنرا براحتی بدست آورند.اما سالهاست که بصورت علم در دانشگاه های معتبر جهان نیز از پر متقاضی ترین رشته های دانشگاهی است.زیرا این علم سبب تنوع شغلی برای فارغ التحصیلان آن شده است.

گسترش این علم و مشاغل مربوط به آن منجر به ایجاد انجمن بازاریابی آمریکا American Marketing Association  (AMA) شد که یک مرکز حرفه‌ای متشکل از اساتید بازاریابی است.از نظر فیلیپ کارتر (پدر بازاریابی مدرن و از اساتید انجمن AMA):«علم و هنرِ جستجو، ساخت و عرضه ارزش برای برطرف کردن نیازهای یک هدف خاص و در نتیجه دستیابی به بهره است»

 

جدیدترین تعریف بازاریابی از نظر انجمن بازاریابی آمریکا که در سال 2007 ارائه شد و در سال 2013 با بازنگری هم چنان مورد اتفاق نظر است:«بازاریابی مجموعه ی نهادها، فعالیت ها و فرایندهایی است که به خلق، ارتباط (اطلاع رسانی و کسب اطلاع)،تحویل و تبادل پیشنهادها مربوطند.مبادله هایی که برای مشتریان، شرکا و در مقیاس بزرگتر،جامعه، ارزشمند محسوب می شوند.»

 

تاریخچه بازاریابی

بازاریابی از آن دست شاخه هایی می باشد که افراد بزرگی از جمله احمد روستا در ان فعالیت داشته اند. تکامل مرحله به مرحله ی آن سبب شده است امروزه به یکی از قدرتمند ترین زمینه ها برای فروش باشد، تا جایی که در حال حاضر هر کسی که محصولی دارد باید این علم را بداند.

قدمت این علم به قامت تمدن بشر می باشد. شما ممکن است فیلم هایی را در خصوص تاریخ یونان باستان یا روم دیده باشید که دارای تصاویری از غرفه هایی شلوغ و کاسبانی فعال می باشد که درگیر خرید و فروش هستند. مطمئناً این کاسبان، فعالیت های خود را بازاریابی نمی نامیدند.

اصطلاح “بازاریابی یا مارکتینگ”، برای توصیف فعالیت های تجاری که درگیر خرید و فروش محصولات یا خدمات هستند استفاده می شود و در اواخر قرن نوزدهم مورد استفاده عموم قرار گرفت و همچنین مطالعه تاریخچه و خود بازاریابی به عنوان یک رشته دانشگاهی در اوایل قرن بیستم در مجامع علمی مطرح شد و مورد بررسی قرار گرفت.

بازاریابی به فعالیت هایی گفته می شود که شرکت ها برای افزایش خرید یا فروش محصولات یا خدمات خود انجام می دهند. مارکتینگ شامل فعالیت هایی مانند تبلیغات، فروش و تحویل محصولات یا خدمات به مصرف کنندگان یا مشاغل دیگر می باشد. متخصصانی که در بخش های مختلف یک شرکت فعالیت می کنند، به دنبال جلب توجه مشتریان خود از راه های مختلفی، از جمله تبلیغات هستند.

پس اگر از شما پرسیده شود که بازاریابی چیست با این مقاله می توانید پاسخ دقیق آن را بدهید. Marketing در هر کسب و کاری مهم است. زیرا کمک می کند که محصولات یا خدمات خود را بفروشید.

هدف نهایی تمام مشاغل، کسب درآمد است و این، کانال بسیار مهمی برای رسیدن به این هدف می باشد. در واقع بدون مارکتینگ بسیاری از مشاغل وجود نخواهند داشت!

بازاریابی، برطرف کردن نیاز مشتری با ایجاد سود است. فیلیپ کاتلر (پدر بازاریابی مدرن)

اصول بازاریابی

اصول بازاریابی، چندین رشته تجاری را شامل می شود. مارکتینگ از چهار اصل تشکیل شده است که به عنوان قلب استراتژیک هر فعالیت تجاری مطرح می شود.

این اصول که به عنوان 4P شناخته می شوند عبارتند از: محصول(product)، قیمت(price)، مکان(place)، تبلیغ(promotion). در واقع، بازاریابی در تمام فعالیت های مربوط به انتقال محصولات یا خدمات از تولید کننده (یا فروشنده) به مصرف کننده (یا خریدار) درگیر می باشد. از جمله این فعالیت ها می توان تبلیغات، حمل و نقل، انبارداری و فروش را نام برد.

نوین  نظر کاتلردر مورد اهمیت 4p اینگونه بیان میکند:

با این وجود، آقای فیلیپ کاتلر (Philip Kotler) که خیلی‌ها او را به‌عنوان پدر علم بازاریابی می‌شناسند، عقیده دارد که با وجود گسترش تکنولوژی و ورود شبکه‌های اجتماعی به بطن زندگی مردم، هنوز هم 4P آمیخته بازاریابی پادشاه است!

به طور خلاصه، بازاریابی تمام فعالیت هایی است که به آماده سازی محصول برای فروش انجام می شوند. در گذشته، بازاریابی بصورت مستقیم انجام می شد و فقط مسافران و رهگذران را درگیر می کرد، اما در دوران مدرن، مارکتینگ از طریق تلویزیون، اینترنت و سایر رسانه ها نیز انجام می شود.

مراحل بازاریابی

6 مرحله برای ایجاد یک برنامه بازاریابی عبارتند از:

مرحله 1: تجارت خود را بشناسید

هیچ شخصی، کسب و کار شما را به اندازه خودتان، خوب نمی شناسد،.زیرا ماموریت و اهدافی که به واسطه کسب و کارتان میخواهید محقق کنید فقط برای شما کاملا واضح و شفاف هستند. در این مرحله سعی کنید تا عملکرد کلی کسب و کار خود را مجددا بازنگری کنید. سوالاتی که می توانید در این مرحله از خود بپرسید عبارتند از:

  • ساختار کلی کسب و کار شما چیست؟
  • تجارت را بصورت آنلاین یا از طریق فروشگاه خود انجام می دهید؟
  • انواع محصولات و خدماتی که ارائه می دهید چیست؟
  • از چه کانالهایی برای فروش خدمات یا محصولات خود استفاده می کنید؟ و غیره.

برخی شرکت ها در این مرحله شروع به تجزیه و تحلیل کسب و کار خود می کنند تا نقاط قوت و ضعف سازمان و همچنین فرصت های رشد و تهدیداتی را که می تواند مانع پیشرفت آنها شود، پیدا کنند.

مرحله 2: تعیین بازار هدف

تعیین “بازار هدفمند“، عنصر اصلی در هر کسب و کاری می باشد. با تعیین بازار هدف می توانید استراتژی های بازاریابی موثر و موفق تری را در کسب و کار خود پیاده سازی کنید.بازار هدف به گروه مشخصی از مردم گفته می شود که قصد داریم پیام تبلیغاتی یا معرفی محصول را به گوششان برسانیم.

در این مرحله شما باید هر چیزی که درباره مشتری ایده آل خود می دانید ذکر کنید. مثلا اطلاعات دموگرافیک مشتریان خود را جمع اوری کنید؛ از جمله جنسیت، سن و اطلاعاتی مانند رفتارها و تصمیمات آنها را نیز عمیق تر بررسی کنید.

دلیل شناسایی مشتری ،اصل پارتو است:80 درصد کسب وکار شما از 20 درصد مشتریان شما حاصل می شود.البته این اصل برای تک تک محصولاتتان متفاوت است اما قانون پارتو در کل کسب و کارتان دست نخورده باقی مانده می ماند.

سوالاتی که می توانند در تعیین بازار هدف به شما کمک کنند :

  • چرا آنها از شما خرید می کنند؟
  •  چه مشکلی را برای آنها حل می کنید؟
  •  وقت آزاد خود را چگونه سپری می کنند؟
  • آنها اطلاعات مورد نیاز خود را از کجا بدست می آورند؟

مرحله 3: رقبا را تحلیل کنید

اگر نگران این باشید که آیا رقبای شما مشتریانتان را سرقت می کنند یا خیر، کسب و کارتان در آینده دچار مشکلات بسیاری خواهد شد و متأسفانه کسب و کارتان با این روش رشد نخواهد کرد.

احتمالاً شرکت هایی وجود دارند که در حال انجام کارهایی هستند که مشابه با کسب و کار شما است و این یعنی شما باید سخت تر و هوشمندانه تر تلاش کنید.

بنابراین در این مرحله باید به دنبال راه هایی برای متمایز کردن خودتان از رقبا باشید.درواقع باید یک برنامه بازاریابی داشته باشید، در ابتدا محصولات یا خدمات خود را بررسی کنید. سپس، محصولات یا خدمات خود را با رقبا مقایسه کنید. اینجاست که برگ برنده شما می تواند بازار رقیب را نیز از آن شما کند.

اما چه چیزی باعث ایجاد تمایز بین شما و رقبایتان می شود؟

ست گادین در کتاب گاو بنفش خود چنین توصیه می کند که خالق گاو بنفش با پذیرش خطر شکست ، مورد تمسخر قرار گرفتن، یا عدم تحقق رویاها ،وقتی کار را درست انجام دهد ، پاداش کلانی می گیرد.برای موفقیت در خلق گاو بنفش لازم است به 4 مرحله آگاهی داشته باشید :

  1. همیشه مشتریانتان را که با محصول خود تحت تاثیر قرار دادید در دفعات بعد با ویژگی های بهتر محصول غافل گیر کنید.
  2. به بازاریابانی که استخدام می کنید داستان و ابزار کافی بدهید تا ایده محصول شما را به درستی بفروشند.
  3. اگر محصولی به طور چشم گیر به سود آوری رسید ،تیم متفاوتی را برای کار روی محصولتان بگذارید.و سعی کنید گونه های متعدد آن محصول رو بوجود آورید.
  4. تماما تلاش کنید بعد از خلق یک گاو بنفش ،گاو بنفش دیگری نیز تولید کنید.

در نهایت می توانید از این تمایز، برای بهره برداری هرچه بیشتر در کسب و کارتان استفاده کنید. بررسی رقبا ممکن است برای شما ناامید کننده باشد، بخصوص زمانی که کسب و کارشان پررونق باشد، اما این یک گام مهم برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز شما است.

مرحله 4: اهداف بازاریابی خود را تنظیم کنید

اهداف بازاریابی نتیجه مستقیمی بروی اهداف فروش شما دارند.پس مسئله مهمی پیش می آید، آیا تفاوت بازاریابی و فروش را میدانید؟ می خواهید به چه اهدافی در بازاریابی خود دست پیدا کنید؟

آیا اهداف خاصی وجود دارد که می خواهید آنها را در اولویت قرار دهید؟ بسته به وضعیت فعلی و جاه طلبی های شما، اهداف می توانند بلندمدت (مانند دو برابر شدن فروش یا افزایش سهم بازار در یک سال) و یا کوتاه مدت(مانند گرفتن 100 دنبال کننده جدید در اینستاگرام) باشند.

شما میتوانید از اهداف کوتاه مدت به عنوان پله هایی برای تحقق اهداف بلند مدت خود استفاده نموده و نتایج شگرفی را برای کسب و کار خود رقم بزنید.

یکتانت کاتلر این موضوع را به این شکل شرح می‌دهد:

بازاریاب کسی است که به‌دنبال یک پاسخ (مثلاً توجه، خرید، رای یا کمک مالی) از طرف دیگر ماجرا (مشتری بالقوه) است

مرحله 5: طراحی استراتژی بازاریابی

بعد از اینکه اهداف خود را بطور دقیق مشخص کردید، وقت آن است که استراتژی های بازاریابی را برای رسیدن به این اهداف تعیین کنید. در ابتدا اهداف خود را یادداشت کرده و سپس بطور کاملا مجزا بررسی کنید.

انجام این کار به شما کمک می کند تا دقیق تر متوجه شوید که برای هر هدف چه کارهایی باید انجام شود و سعی کنید آن کار را دقیق تر انجام دهید. همچنین از این طریق متوجه می شوید که آیا هدف شما واقع بینانه است و یا نیاز به کمی تغییر دارد.اهداف باید به شما انگیزه لازم را برای ادامه راه بدهند و نباید چنان دشوار باشند که شما را دلسرد کنند.

به عنوان مثال هدف زیر را در نظر بگیرید:

کسب حداقل 1000 دنبال کننده جدید در حساب اینستاگرام شرکت XYZ، تا 30 فروردین 1400.

مواردی که باید انجام شود:

  1. هر هفته، حداقل سه پست جدید در اینستاگرام ارسال شود.
  2. با پاسخ دادن به نظراتی که در زیر پست ها ارسال می شود، با کاربران درگیر شویم.
  3. از هشتگ های مرتبط با کسب و کارتان در زیر پست ها استفاده کنید تا ترافیک ارگانیک بیشتری به سمت پیج هدایت کنید.
  4. هر ماه برای دنبال کنندگان تان، مسابقه اینستاگرامی برگذار کنید.

مرحله 6: تعیین بودجه بازاریابی

برنامه ی مالی کسب و کار خود را در این مرحله کاملا شرح دهید و در قسمت بازاریابی، صرفاً روی فعالیت های مرتبط با مارکتینگ متمرکز شوید. در سال آینده قصد دارید چه مقدار برای بازاریابی هزینه کنید و آیتم های عملیاتی که در مثال بالا ذکر شد، چقدر هزینه خواهند داشت؟ مهمتر از همه، این بودجه از کجا تامین می شود؟

 

انواع بازاریابی

از نگاه کاتلر ده مورد وجود دارد که میتوان برای آنها بازاریابی کرد: 1)کالاها 2)خدمات 3)تجارب 4)رویدادها 5)افراد 6)مکانها 7)اموال 8)سازمانها 9)اطلاعات 10)ایده ها

اما این ده مورد به تنهایی انواع بازاریابی را ایجاد نمی کنند،بلکه اصول و نحوه انجام آن ها نیز باعث میشود که بازاریابی متنوعی بوجود بیاید که برای شما چند مورد مهم و کاربردی را به شرح زیر آورده ایم:

  • بازاریابی اجتماعی

بازاریابی اجتماعی، از اصول بازاریابی تجاری است که برای دستیابی به یک خدمت اجتماعی استفاده می شود. هدف اصلی بازاریابی اجتماعی کسب سود اقتصادی نیست، بلکه هدف اصلی، ایجاد تغییر رفتاری انسان ها، در جهت منافع اجتماعی می باشد.

این اهداف می تواند شامل ترویج استفاده از کمربند ایمنی هنگام رانندگی، ترویج معاینات منظم بهداشتی، ترغیب افراد به واکسیناسیون فرزندانشان، درخواست از مردم برای ترک مصرف دخانیات و غیره باشد.

  • بازاریابی خدمات

بازاریابی خدمات، بازاریابی مبتنی بر رابطه و ارزش می باشد و درواقع در این نوع از مارکتینگ، چیزی را به مشتری ارائه می دهیم که بیشتر ارزش است تا یک جسم عینی.

خدمات را نمی توان دید یا لمس کرد، بلکه فقط می تواند تجربه شوند. نمونه هایی از خدمات عبارتند از: بانکداری، بازاریابی بیمه، پذیرایی، خدمات پزشکی و غیره می باشند. ارائه خدمات بسیار متفاوت از ارائه محصولات هستند و به همین دلیل، برای موفقیت در بازار به استراتژی های متفاوتی احتیاج دارند.

  • بازاریابی سبز

طبق گفته انجمن بازاریابی آمریکا، “بازاریابی سبز، بازاریابی محصولاتی است که فرض می شود به محیط زیست آسیبی نرساند.” این نوع از مارکتینگ، شامل کلیه فعالیت هایی است که برای تولید و تسهیل هرگونه مبادله در جهت رفع نیازها یا خواسته های انسان طراحی شده باشد. به گونه ای که ارضای این نیازها و خواسته ها با حداقل تأثیر منفی بر محیط زیست ایجاد شوند.

فرض بازاریابی سبز این است که مصرف کنندگان بالقوه، “سبز بودن” محصول یا خدمات را به عنوان یک مزیت مشاهده می کنند و تصمیم خرید خود را براساس آن پایه گذاری می کنند.

حتی اگر برای محصولات سبز هزینه بیشتری بپردازند. بازاریابی سبز فقط شامل کالاها و خدماتی می باشد که سازگار با محیط زیست می باشند و این مهمترین مزیت رقابتی آن نسبت به سایر بنگاه هایی است که کالاهایی با ویژگی هایی غیر سازگار با محیط زیست تولید می کنند. برای مثال سیم شارژر موبایل های اپل که قابل تجزیه و بازیافت هستند، نمونه ای از بازاریابی سبز(Green Marketing) می باشد.

 

investopedia  بازاریابی سبز را اینگونه تعریف می کند:

Green marketing refers to the practice of developing and advertising products based on their real or perceived environmental sustainability

بازاریابی سبز به تمرین توسعه و تبلیغ محصولات بر اساس پایداری محیطی واقعی یا درک شده آنها اشاره دارد.

 

  • بازاریابی کل نگر

در دنیای مدرن مارکتینگ، سازمانها به دنبال چشم اندازی فراتر از بازاریابی سنتی هستند و بازاریابی را به عنوان یک فرایند جامع و یک مؤلفه مهم اقتصادی در نظر می گیرند.

بازاریابی کل نگر شرکت را قادر می سازد که تلاشهای مارکتینگ خود را به عنوان یک “کل” مشاهده کرده و یک برنامه بازاریابی کامل تهیه کند. بازاریابی کل نگر تصدیق می کند که وقتی صحبت از مارکتینگ می شود، “همه چیز مهم است” و لازم است یک چشم انداز یکپارچه و گسترده نسبت به همه جنبه های بازاریابی وجود داشته باشد.

  • بازاریابی مستقیم

به فروش کالاها و خدمات که بصورت مستقیم انجام شود، بازاریابی مستقیم می گویند. شرکت های درگیر در بازاریابی مستقیم از طریق تکنیک های تبلیغاتی خاص، با مشتریان هدف خود، ارتباط مستقیم برقرار می کنند.

این نوع بازاریابی کمک می کند تا بتوانیم در تجارت روابط بهتری با مشتری برقرار کنیم. بازاریابی مستقیم، برتر از سایر انواع Marketing است زیرا به شرکت اجازه می دهد تا بصورت متمرکز، به بازارهای هدف خاصی دست پیدا کند.

با تبلیغات در رسانه های جمعی مثل تلویزیون، می توان به مخاطبان زیادی دست پیدا کرد، اما ممکن است که بخش عمده این مخاطبان،  به محصولات شما علاقه ای نداشته باشند. بازاریابی مستقیم در اینجا یک مزیت بسیار مهم را دارا می باشد: فقط با آن افرادی تماس گرفته می شود که واقعاً به محصول شما علاقه مند هستند.

  • بازاریابی ویروسی | Viral Marketing

در بازاریابی ویروسی، مصرف کنندگان تشویق می شوند تا اطلاعات مربوط به کالاها یا خدمات شرکت را از طریق اینترنت به اشتراک بگذارند. معمولا محتوای ویروسی، دارای یک استراتژی جذاب می باشد، اما تا حدودی به شانس و خلاقیت نیز مرتبط است.

بازاریابی ویروسی عبارت است از فروش بالقوه کالاها یا خدمات از طریق محتواهایی که مانند ویروس، از فردی به فرد دیگر و سریع گسترش می یابند. ایده اصلی در بازاریابی ویروسی این است که خود کاربران برای به اشتراک گذاشتن محتوا، تصمیم می گیرند. شبکه های اجتماعی به دلیل سرعت و سهولت در اشتراک گذاری اطلاعات، مکانی مناسب برای این نوع بازاریابی محسوب می شوند.

از متداول ترین محتواهایی که اخیرا بصورت ویروسی گسترش پیدا کردند را می توان به فیلم های احساسی، شگفت آور، خنده دار در یوتیوب و اینستاگرام اشاره کرد، که سپس در فیس بوک، توییتر و کانال های دیگر به اشتراک گذاشته شدند.

بازاریابی ویروسی یک استراتژی مناسب برای کسب و کارهای است که از شبکه های اجتماعی برای تبلیغ یک محصول استفاده می کند و دقیقاً به همان روشی  انجام می شود که یک ویروس از یک شخص به شخصی دیگر انتقال می یابد.

  • بازاریابی دیجیتال | Digital Marketing

بازاریابی همواره به این مساله میپردازد که چگونه در زمان مناسب و مکان مناسب با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید. یعنی شما باید جایی به سراغ مخاطبان بروید که اکثر وقت خود را در آنجا سپری می کنند.

با توجه به نفوذی که این روز ها اینترنت در زندگی ما پیدا کرده است و بسته به شرایطی که بر جامعه حکم فرما است از قبیل کرونا و محدودیت های ترددی و … استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی و همچنین خرید از این بستر های آنلاین، روز به روز و بیش از پیش در حال گسترش می باشد.

دیجیتال مارکتینگ به هر شکلی از بازاریابی اشاره دارد که در بستر دیجیتال صورت می پذیرد و کسب ‌و کارها از کانال ‌های دیجیتالی نظیر موتورهای جستجو، شبکه ‌های اجتماعی، ایمیل و وب‌سایت ‌ها و اپلیکیشن ‌های دیگر برای برقراری ارتباط با مشتریان فعلی و آتی خود استفاده می‌کنند.

  • بازاریابی عصبی | Neuromarketing

بازاریابی عصبی، پیوند تکنولوژی‌های حوزه پزشکی با دنیای مارکتینگ و کسب و کار می باشد.

محققان از عکس برداری مغزی استفاده می کنند تا دلایل و چگونگی تصمیم مشتریان در مورد محرک ها را بفهمند و بدانند کدوم قسمت مغز آنها را تحریک به اقدام مورد نظر خود می کند. آنها با استفاده از تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی (FMRI) تشخیص می‌دهند که مغز چطور نسبت به یک محصول واکنش نشان می‌دهد. اما FRMI چیست؟ NBML تصویرسازی تشدید مغناطیسی را این گونه توضیح می دهد.

اکسیژن توسط هموگلوبین به نورون‏ها تحویل داده می‌شود. وقتی فعالیت نورونی افزایش می‌یابد، تقاضا برای اکسیژن توسط نورون ها بالا می رود، در نتیجه جریان خون در محل فعالیت نورون‏ها افزایش می یابد. هموگلوبین حاوی اکسیژن خاصیت مغناطیسی دارد. این ویژگی خون باعث ایجاد تفاوت کوچک در سیگنال تشدید مغناطیسی (MR) می‌شود. از آنجا که میزان اکسیژن خون بسته به سطح فعالیت نورونی تغییر می کند، می‏توان از این تغییرات برای ثبت فعالیت مغزی استفاده نمود. از آنجا که در این نوع تصویربرداری فعالیت مغزی ثبت می‌شود، به آن تصویر برداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) گفته می‌شود.

به عنوان مثال؛ از بین چند محصول کدام یک مغز را جذب کرده و میل به خرید آن را بیشتر می‌کند. محصولی که مغز دستور خرید آن را می‌دهد، می‌تواند دارای رنگی خاص یا بسته بندی خاصی باشد. هدف بازاریابی عصبی، تعیین این محرک‌ها و اجرای آن‌ها روی محصول، به منظور جذب مشتری می باشد.

  • بازاریابی شبکه ای

بازاریابی شبکه ای، به عنوان بازاریابی چند سطحی نیز شناخته می شود. بازاریابی شبکه ای، یک مدل تجاریست که شامل یک شبکه هرمی از افرادی است که محصولات یک شرکت را می فروشند.

در واقع بازاریابی شبکه ای، یک ساختار هرمی از آدم هایی می باشد که حقوقی دریافت نمی کنند و هر زمان که خود شخص یا شخصی که در زیر مجموعه او در هرم قرار دارد فروشی انجام دهند، پورسانت دریافت می کنند. مشتری ها و فروشنده ها در این هرم معمولا خانواده، دوستان و آشنایان هستند و این چرخه به همین ترتیب ادامه می یابد.

شرکت های ایرانی و خارجی زیادی در زمینه بازاریابی شبکه ای فعالیت می کنند که یکی از شناخته شده ترین آنها در ایران شرکت نفیس می باشد.

اینکه فعالیت های این شرکت قانونی بوده و همچنین دارای مجوز می باشد یا خیر را در مقاله بازاریابی شبکه ای شرکت نفیس می توانید بخوانید.

  • بازاریابی روانشناختی

اگر شما صاحب یک کسب و کار باشید، شاید این سوال برایتان پیش بیاید که مشتریان شما بیشتر به خرید چه چیزی علاقه مند هستند، چگونه خرید می کنند، در فضای آنلاین بر روی چه چیزی کلیک می کنند و یا چه چیزی را به اشتراک میگذارند.

بدانید که رفتار هر فردی نشئت گرفته از تیپ شخصیتی آن فرد می باشد و شما به عنوان یک کسب و کار باید بتوانید با استفاده از آن رفتار ها به بهترین شکل ممکن با مشتری و مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید.

برای این منظور فقط کافی است با حوزه بازاریابی روانشناختی آشنا شده تا بتوانید مخاطبان خود را بهتر بشناسید و علت رفتار و کارهای آنها را در وبسایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی درک کنید.

سایت study در باب اهمیت بازاریابی روانشناختی اینگونه می گوید:

Psychology is important in marketing because it helps marketers better understand their target customers and their motivations. It enables marketers to craft more effective messages, tailored to the needs and wants of their target audiences.

روانشناسی در بازاریابی مهم است زیرا به بازاریابان کمک می کند تا مشتریان هدف و انگیزه های آنها را بهتر درک کنند. بازاریابان را قادر می‌سازد تا پیام‌های مؤثرتری را متناسب با نیازها و خواسته‌های مخاطبان هدف خود ایجاد کنند.

اهداف بازاریابی

برنامه های بازاریابی، بر اساس پایه ای از اهداف ایجاد می شوند تا مهمترین نیازهای تجاری شرکت را نشان دهند. این اهداف می توانند موارد زیر باشند:

  • برای افزایش آگاهی از برند

  • هر برند، مانند انسان دارای شخصیت می باشد. اگر هدف شما بالا بردن سطح آگاهی از برند باشد، باید قبل از هر چیز بفهمید که شخصیت برند شما چیست.
  • زمانی که قصد دارید برای رسیدن به این هدف، استراتژی تدوین کنید، باید تمام مکان هایی که مشتریان شما بیشترین وقت خود را در آنجا می گذرانند را مشخص کنید. شبکه های اجتماعی به شما بستری برای ارتباط با مخاطبان هدف را فراهم می کنند. پس می توانید برای حضور در شبکه های اجتماعی استراتژی لازم را تدوین کنید.
  • ایجاد سرنخ های با کیفیت

فروش هر سازمان، به یک جریان مداوم از مشتری های جدید بستگی دارد. بازاریابی، تنها منبع به دست آوردن اطلاعات مشتریان با کیفیت نیست، اما به جرات می توان گفت که حجم فروش شرکت، به کیفیت اطلاعات مشتریان نیز بستگی دارد که وظیفه بدست آوردن این اطلاعات با بازاریابان شرکت می باشد.

این اطلاعات می تواند از وب سایت شرکت ها یا فروشگاه ها و … بدست آیند. یکی از بزرگترین چالش هایی که هر بازاریاب با آن روبروست، بدست آوردن اطلاعات با کیفیت مشتری می باشد که برای فروش مناسب باشند.

  • رشد و حفظ رهبری بازار

فرقی نمی کند که در چه صنفی در حال فعالیت هستید. اینکه به عنوان یک متخصص در حوزه خودتان شناخته شوید، پایه ای ترین نیاز کسب و کار شما برای حضور در بازار محسوب می شود. براساس تحقیقات انجام شده، 60٪ از خریداران گفته اند که حس متخصص بودن که از طریق درست راهنمایی کردن حاصل می شود، آنها را متقاعد می کند که شما در کسب و کارتان بهترین هستید و باعث شده است، محصولی را که حتی برای خرید در نظر نگرفته بودند را خریداری کنند.

  • افزایش ارزش مشتری

مهمترین چیز در هر کسب و کاری این است که مشتریان، از ما خوشحال و راضی باشند، سفر مشتری خوبی داشته باشند و در نهایت همه این عوامل باعث شود که شما را تبلیغ کنند.

ارزش مشتری که به معنای اعتباری بوده که محصولتان برای مشتریان ایجاد کرده است. خریدارانی که راضی باشند، نه تنها دوباره از شما خرید خواهند کرد، بلکه شما را به دوستان و همکارانشان نیز معرفی می کنند.

پس اگر بخواهیم مفهوم ارزش مشتری را به نحوی دیگر بیان کنیم میتوانیم بگوییم که برابر است با سودی که مشتری از خرید محصول می برد منهای هزینه ای که مشتری بابت خریدش می کند.که اگر بخواهید افزایش ارزش مشتری داشته باشید باید سودی که مخاطبتان می برد نیز بیشتر از هزینه هایش باشد.برای رسیدن به این هدف، شما کارهای زیادی می توانید انجام دهید. ولی قبل از هر چیز اطمینان حاصل کنید که اطلاعات کافی و بروز از هر مشتری در اختیار دارید؟

 CLV  (customer lifetime value ) اگر به خوبی پیش رود نتایجی از قبیل داشتن مشتریان وفادار یا جذب بیشتر مشتریان را در بر خواهد داشت.

تمرین ساده برای این مرحله آن است که به عنوان کسی که مشتری کسب وکار شماست ،به فرض اینکه از هیچ استراتژی و برنامه داخلی شرکت و محصولاتتان خبر ندارید وارد عمل شده و ببینید، بر اساس چه معیارهایی به این نتیجه می رسید که شرکت به نفع و رفع نیازتان عمل می کند یا خیر؟

آیا خدمات پس از فروش قوی دارید؟

آیا محصول شما با ویژگی های فرد مخاطب سازگاری دارد؟

آیا پیگیری های استفاده از محصول و نتیجه گیری از محصول را دارید؟

منابع :کتاب ثبت امتیازات از کلایو هامبی و وبسایت جاوید مقدمی

آمیخته بازاریابی چیست؟

منظور از آمیخته، ترکیب اجزای مختلف یک سیستم برای ایجاد یک نگرش در جهت تاثیر گذاری هرچه بیشتر بر روی مشتری است. آمیخته بازاریابی دربرگیرنده تمام فعالیت هایی است، که یک سازمان برای افزایش تقاضای محصولات خود انجام می دهد.

استراتژی بازاریابی چیست؟

استراتژی در لغت به معنی علم اداره کردن امکانات با داشتن برنامه جهت رسیدن به اهداف معین است.که در بازاریابی با دو قدم مهم انجام می شود:ابتدا با درک شرکت خود و دوم درک بازار.

البته این دو اقدام باعث داشتن استراتژی رقابتی کامل و همه چی تمام نیست فقط شمارا در مسیر متمایز و منحصر به فردی رو به سوی موفقیت قرار می دهد.در رابطه با اهمیت انتخاب استراتژی درست به این نکته باید اشاره کرد،که ممکن است یک مسیر غلط محصول عالی شما را ازبین ببرد !پس  حتما از کسانی که در این مرحله تبحر دارند کمک بگیرید.

استراتژی های بازاریابی به تفکر منسجمی نیاز دارند که توانایی و قابلیت های بالفعل و بالقوه را برای برخورد با مشکلات وبهره برداری از فرصت ها بکار گیرد.

هر نوع استراتژی دو بخش عمده دارد : بازارهدف و جایگاه یابی

  • بازار هدف به معنی تقسیم بازارها به بخش بندی های مناسب است که انتخاب درست با دقتی را برای هدف گذاری می طلبد.برای تفهیم بهتر، میوه های یک درخت را در نظر بگیرید که تعدادی رسیده هستند و تعدادی خام (مشابه محصولات شما که ممکن است تعدادی عالی و کارشده قدیمی و تعدادی عالی و تازه وارد بازار شده باشند).تعدادی از میوه ها در شاخ و برگ پایین و تعدادی در بالاترین نقطه این درخت قرار دارند.اکنون افرادی که میخواهند به محصولات این درخت درسترسی داشته باشند میتوانند به این شکل تقسیم بندی شوند: 1)افرادی که فقط به میوه های شاخ وبرگ پایین دسترسی دارند .

2)افرادی که ابزار داشته و به میوه های بالاتر دسترسی دارند.

3)افرادی که میوه های قسمت بالاتر را دوست دارند.

4)افرادی که میوه های تازه را دوست دارند.

5)افرادی که برای کاربرد دیگر از میوه ها استفاده میکنند و…

هرچند که میتوان در بخش تقسیم بندی بازار هدف دسته های زیادی ایجاد کرد اما همانطور که قبلا هم گفته شد بسیار مهم است که این تقسیم بندی با انتخاب درست و با دقتی در راستای هدف گذاری های شما انجام شود.

  • جایگاه یابی به معنی این است که چطور در ذهن بازارهای هدفتان درک می شوید و یا درک خواهید شد؟ ایده آل ترین حالت ممکن در بخش جایگاه یابی،جایی است که مشتری واقعی نیازمند است و رقابت کمی هم وجود دارد.مثال این موضوع، در جایگاه یابی مجدد شرکت اینتل کاملا قابل مشاهده است.او جایگاه «محصولاتی با کیفیت بالا» را به «رهبر و پیشرو در پیشرفت های تکنولوژیک» تغییر داد و محصولات جدیدی را روانه بازار کرد.

در این زمینه استراتژی های رشد، ماتریس انسوف (Ansoff) 4 گزینه برای داشتن رشد بهتر ایجاد کرده است:

  • فروش بیشتر محصول موجود، در بازارهای موجود
  • بازارهای جدید
  • فروش محصول جدید در بازارهای موجود
  • فروش محصولات جدید در بازارهای جدید

 

مدیریت بازاریابی چیست؟

مدیریت مارکتینگ، فرصت های بازار را شناسایی کرده و با تدوین استراتژی های مناسب، سعی در استفاده و سودآوری از آنها را دارد. مدیریت بازاریابی باید برنامه های مارکتینگ سازمان را پیاده سازی کرده و به طور مداوم اثربخشی آنها را ارزیابی کند و نواقص موجود در اجرای برنامه های بازاریابی را حذف کند. در واقع مدیریت بازاریابی با هدف بالابردن کارآیی فعالیتهای مارکتینگ شرکت انجام می شود.

مدیریت بازاریابی، مانند سایر زمینه های مدیریت، شامل عملکرد، برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل است و روند ارائه کالاها و خدمات از فروشنده به خریدار را مدیریت و تسهیل می بخشد.

در واقع مدیریت بازاریابی هر شرکت، فرآیند تصمیم گیری، برنامه ریزی و کنترل جنبه های مختلف بازاریابی یک شرکت را در بر می گیرد. مفهوم بازاریابی شاید ساده باشد اما اجرای آن بسیار دشوار می باشد. اگر یک شرکت بتواند فعالیت های بازاریابی خود را به شکلی مدیریت کند تا ترجیحات مشتریان خود را سریع تر تشخیص داده و برآورده کند، در نتیجه می تواند سریع تر به اهداف خود برسد.

چگونه برنامه بازاریابی داشته باشیم؟

بازاریابان یک جمله معروف دارند: “اگر نمی دانید که به کجا می روید، هر جاده ای شما را به آنجا می برد.” بدون برنامه ریزی و استراتژی صحیح، چگونه می توانید متوجه شوید که به کجا می روید یا برای رسیدن به آنجا چه کارهایی را باید انجام دهید؟

در اینجا پنج مرحله برای تدوین برنامه بازاریابی آورده شده است:

مرحله 1: اهداف تجاری خود را مستند کنید

تیم بازاریابی باید از مدیریت شرکت بخواهد اهداف تجاری خود را برای 1 تا 3 سال آینده تعریف کنند.

اهداف بازاریابی بایدSMART باشند. یعنی مشخص باشند(Specific)، قابل اندازه گیری باشند(Measurable)، در دسترس باشند(Achievable Or Attainable)، مناسب و مرتبط باشند(Relevant) و نهایتا زمان دار باشند(Time bounded).

مثلا اهداف زیر را در نظر بگیرید:

  1. درآمد خط محصول را در مدت 12 ماه به 5 میلیارد تومان افزایش دهید.
  2. طی دوسال آینده، درآمد شرکت از طریق توزیع کننده گان دوبرابر شود.
  3. تا پایان سال سود شرکت از 25 درصد به 30 درصد افزایش یابد.

مرحله 2: SWOT و بودجه خود را مشخص کنید

شما به برنامه مارکتینگ نیاز دارید تا میزان مشخصی از اطلاعات مشتریان جدید را دریافت کرده و با ایجاد فرصت های جدید و رشد کسب و کار، به بخش فروش کمک کنید.

شما باید بتوانید با بودجه محدودی که در اختیار دارید، مخاطبان و مشتریان هدف  خود را راضی نگه دارید. یک قاعده کلی در مشخص کردن بودجه بازاریابی وجود دارد که بیانگر این است که: 6 تا 12 درصد از درآمد ناخالص شرکت شما به بودجه مارکتینگ اختصاص دارد. در این مرحله باید SWOT برنامه بازاریابی خود را مشخص کنید.

یعنی وضعیتی که در آن هستید را مشخص کنید (نقاط قوت(strengths)، نقاط ضعف(weaknesses)) و همچنین فرصت ها (opprtunitiess) و تهدید هایی(threats) که روبروی شما و شرکتتان قرار دارند را تشخیص دهید. راه دستیابی به همه اینها، استفاده از یک رویکرد مارکتینگ هوشمندانه است که یک استراتژی بازاریابی و برنامه اجرایی درست را برای رسیدن به اهداف تجاری شما ایجاد کند.

مرحله 3: پرسونای مشتریان هدف خود را تعریف کنید

شما باید با تعریف پرسونای مشتریان، رویکرد مارکتینگ خود را تعیین کنید. زیرا برای تمام مشتریان نمی توان از یک پیام بازاریابی یکسان استفاده کرد.

پرسونای مشتری، نمایش تخیلی از مشتریان ایده آل شما را براساس داده های جمعیتی، رفتار آنلاین، تحصیلات، انگیزه ها، نگرانی ها و غیره در بر می گیرد. به عنوان مثال، شما ممکن است یک پرسونا از شخصیت یک مدیر اجرایی شرکت را تعریف کنید که به هزینه و پشتیبانی طولانی مدت، اهمیت زیادی می دهد.

اولین قدم برای تدوین پرسونای مشتری، استفاده از طوفان مغزی است. سپس افرادی را که نیازهای مشابه یا نقش های مشابهی دارند شناسایی کرده و آنها را ادغام کنید. هنگامی که طوفان مغزی به پایان رسید، پروسنای واقعی مشتریان بدست می آید.

مرحله 4: اهداف بازاریابی خود را توسعه دهید

با توجه به استراتژی تجاری که تعیین کرده اید و همچنین مشخص شدن فرصت ها و پرسونای مشتریان، اکنون آماده اید تا اهداف بازاریابی خود را توسعه دهید. تنظیم اهداف، برای تمرکز کردن شما بر روی بودجه ی محدودی که در اختیار دارید و مشتریانی که از پتانسیل بیشتری برای خرید برخوردار هستند، بسیار مهم است.

مرحله 5: کمپین های خود را ایجاد کرده و برنامه فعالیت خود را مشخص کنید

اکنون که اهداف بازاریابی خود را ایجاد کرده اید و بودجه مارکتینگ مشخص شده است، آماده اید که برنامه بازاریابی خود را تدوین کنید. موثرترین روش برای تبدیل استراتژی بازاریابی به یک برنامه اجرایی، استفاده از کمپین است. یکی از مهمترین کمپین ها کمپین محتوایی می باشد.

کمپین ها می توانند دامنه وسیعی از اهداف را پوشش دهند. آنها می توانند برای معرفی یک محصول یا برای افزایش سهم بازار یا افزایش ترافیک وب سایت پیاده سازی شوند.

اگر نمی دانید چطور کمپین تشکیل بدهید پیشنهاد می کنیم این کار را به ما بسپارید.

نتیجه گیری

در این مقاله آموختید که بازاریابی(marketing) چیست و انواع بازاریابی را یاد گرفتید. امیدواریم که این مقاله پاسخ کاملی برای سوالات شما بوده باشد. با بیان دیدگاهتان درمورد بازاریابی چیست پایین این مقاله، می توانید به دیگران در مسیر یادگیری کمک کنید.

سوالات متداول

✔ بازاریابی چیست؟ 

بازاریابی مجموعه ی نهادها، فعالیت ها و فرایندهایی است که به خلق، ارتباط (اطلاع رسانی و کسب اطلاع)،تحویل و تبادل پیشنهادها مربوطند.مبادله هایی که برای مشتریان، شرکا و در مقیاس بزرگتر،جامعه، ارزشمند محسوب می شوند.

✔ آمیخته بازاریابی چیست؟

آمیخته بازاریابی دربرگیرنده تمام فعالیت هایی است، که یک سازمان برای افزایش تقاضای محصولات خود انجام می دهد.

✔ استراتژی بازاریابی چیست؟

استراتژی های بازاریابی به تفکر منسجمی نیاز دارند که توانایی و قابلیت های بالفعل و بالقوه را برای برخورد با مشکلات وبهره برداری از فرصت ها بکار گیرد.

✔ مدیریت بازاریابی چیست؟

مدیریت بازاریابی، فرصت های بازار را شناسایی کرده و با تدوین استراتژی های مناسب، سعی در استفاده و سودآوری از آنها را دارد.



:: برچسب‌ها: بازاریابی , مقاله , انواع بازاریابی ,
:: بازدید از این مطلب : 32
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

بازاریابی فرآیندی است که از طریق آن یک شرکت می‌تواند محصولات و خدمات خود را به روشی کارآمد تبلیغ کند و ارتباط خود را با مشتریان بهبود ببخشد. برای دستیابی به این اهداف نیز هر کسب و کاری باید با اصول بازاریابی آشنا باشد و استراتژی‌های ضروری را به کار گیرد. این اصول بر تمامی فعالیت‌های یک شرکت از تولید تا فروش محصول نظارت دارند و توصیه‌های لازم را ارائه می‌دهند. حتی برخی از تکنیک های بازاریابی به شما نکات مهم در نحوه‌ی اندازه‌گیری میزان عملکرد کسب و کار را آموزش می‌دهند و بر کسب رضایت مشتریان تمرکز دارند.

آشنایی با اصول بازاریابی

اصول و استراتژی بازاریابی شامل مهم‌ترین نکات، ترفندها و تکنیک‌ها هستند و به شما در راستای تحقق اهداف کمک می‌کنند. برخی از این اصول بر تبلیغ محصولات و خدمات تمرکز دارند و برخی دیگر روش‌های کارآمد برای ایجاد ارتباط با مشتریان را معرفی می‌کنند. در نتیجه با به کارگیری این اصول می‌توانید بهترین کمپین‌های بازاریابی را تنظیم کنید، با مصرف‌کنندگان تعامل بهتری داشته باشید و اعتبار شرکت خود را افزایش دهید.

اهمیت اصول بازاریابی

بازاریابی نقش مهمی در فرآیند تبلیغات و فروش محصولات یا خدمات هر شرکت ایفا می‌کند. در حقیقت اولین هدف هر کسب و کاری افزایش درآمد حاصل از فروش است و بازاریابی عنصر کلیدی دستیابی به آن شناخته می‌شود. در نتیجه بدون آشنایی با اصول مارکتینگ نمی‌توانید به اهداف تعیین‌شده برای شرکت خود برسید و فروش مناسبی داشته باشید. بنابراین تدوین استراتژی‌ها، برنامه‌های بازاریابی و ارائه‌ی محصولات و خدمات باید براساس اصول بازاریابی تنظیم شوند که در ادامه‌ی این مطلب آن‌ها را معرفی می‌کنیم.

اصول مهم بازاریابی

در این بخش با مهم‌ترین اصول بازاریابی آشنا می‌شوید که در کتاب فیلیپ کاتلر معرفی شده‌اند. با به کارگیری این ۱۰ اصول می‌توانید کمپین‌های بازاریابی هدفمند ایجاد کنید، میزان اثربخشی استراتژی‌ها را بررسی نمایید و در نهایت کسب و کار خود را رونق دهید.

اصل اول: ارائه‌ی پیشنهاد برای محصولات و خدمات

اولین اصل از اصول بازاریابی، ارائه‌ی پیشنهادات شما به مخاطبان بازار هدف برای محصولات و خدمات است. به عبارتی دیگر، شما باید در کسب و کار خود محصولات و خدماتی که به مشتریان ارائه می‌دهید را تفکیک کنید. به عنوان مثال اگر محصولات شما فروش لوازم جانبی موبایل، لپ تاپ، رایانه و غیره هستند؛ خدمات شما می‌توانند پشتیبانی آنلاین و حضوری برای تعمیرات لوازم باشند. پس توجه داشته باشید که پیشنهادات شما به مشتریان فقط شامل خرید محصولات نیست و خدماتی را که ارائه می‌دهید نیز شامل می‌شود. ارائه‌ی این پیشنهادات در اصول بازاریابی باید دارای برخی ویژگی‌های مهم باشد که در زیر به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • پیشنهادات شما باید نیازها، خواسته‌ها و دغدغه‌های مصرف‌کنندگان را برآورده کند.
  • محصولات و خدمات کسب و کار شما باید نسبت به رقبا جدید یا متمایز باشند. به عنوان مثال ویژگی‌های برجسته داشته باشند و مزایای بهتری را پوشش دهند.

اصل دوم: تحقیقات درباره‌ی مخاطبان بازار هدف

در این مرحله از اصول مارکتینگ باید بر روی بازار هدف کسب و کار خود تحقیق کنید. به عبارتی دیگر، تحقیقات بازار به فرآیند جمع‌آوری اطلاعات در مورد مشتریان یک کسب و کار می‌گویند. این کار به تیم بازاریابی کمک می‌کند تا درک بهتری از موارد زیر داشته باشند:

  • چه کسانی خریداران شما هستند؟
  • مشتریان مورد نظر شما چه سنی دارند؟
  • درآمد آن‌ها چقدر است؟
  • چه جنسیتی دارند؟ چه سلایقی دارند؟
  • سطح تحصیلات آن‌ها چقدر است؟

بنابراین در این مرحله از اصول بازاریابی بینش عمیقی از جمعیت شناسی خواهید داشت و می‌توانید محصولات خود را به روشی ارائه دهید که هیچ کسب و کار دیگری در بازار ارائه نمی‌دهد. همچنین با درک مشکلات و راه‌حل‌های مورد نظر خریداران، می‌توانید به درستی محصولات یا خدمات خود را طراحی کنید که به طور طبیعی برای آن‌ها جذاب باشد. در نتیجه با داشتن چشم‌اندازی بزرگ نسبت به بازار هدف، می‌توانید تصمیمات تجاری بهتری بگیرید و عملکرد موثرتری داشته باشید.

اصل سوم: اختصاصی کردن بازار هدف

پس از شناسایی بازار هدف کسب و کار خود، باید افرادی را که قصد دارید مشتریان شما باشند انتخاب کنید. زیرا تمامی افراد در بازار هدف نمی‌توانند مخاطبان شما باشند و برخی از آن‌ها اصلا به محصولات پیشنهادی شما نیاز ندارند. لذا در این مرحله از اصول بازاریابی، می‌بایست مشتریان واقعی خود را از میان بازار هدف انتخاب کنید. با این کار علاوه‌بر صرفه‌جویی در زمان، هزینه‌های خود را صرف تبلیغات برای افراد مناسبی می‌کنید و سود بیشتری خواهید داشت.

اصل چهارم: شناخت صحیح رفتار مصرف‌کنندگان

چهارمین اصل از اصول بازاریابی، شناخت و تجزیه و تحلیل رفتار مصرف‌کنندگان است. این کار می‌تواند در مورد نحوه‌ی رفتار و تعامل مشتریان با محصول یا برند چیزهای زیادی به شما بیاموزد. برای این پیگیری این روند و دریافت بینش دقیق‌تر می‌توانید از رسانه‌های اجتماعی، نظرسنجی‌ها، انجمن‌ها، وبلاگ‌ها، ویدئوها، پادکست‌ها، بخش‌های نظرات و سایر کانال‌ها استفاده کنید. استخراج و تجزیه و تحلیل داده‌ها از این موارد به شما بینش‌های زیادی برای بهینه‌سازی سفر مشتری می‌دهد. این سفر شامل ۵ مرحله است که در زیر آن‌ها را مشاهده می‌کنید:

  1. ایجاد نیاز به محصول یا خدمات
  2. جستجوی اطلاعات برای رفع نیاز
  3. مقایسه میان گزینه‌های موجود در بازار
  4. انتخاب گزینه مورد نظر و خرید محصول یا خدمات
  5. ارزیابی پس از خرید

توجه داشته باشید که رفتار مشتریان همواره در حال تغییر است و کسب و کار شما باید درک صحیحی از این رفتار داشته باشد تا بتواند به طور موثر با مصرف‌کنندگانی که تصمیم به خرید دارند ارتباط برقرار کند. بنابراین یکی از تکنیک های بازاریابی بهینه‌سازی سفرهای مشتریان است که شامل ۵ مرحله‌ی ذکر شده می‌شود. در نتیجه باید برای هر کدام از این مراحل استراتژی‌هایی را به کار گیرید تا مشتریان در میان بازارهای رقابتی برند شما را انتخاب کنند و از خرید خود راضی باشند.

اصل پنجم: طراحی برنامه‌ی بازاریابی

تدوین برنامه‌ی بازاریابی (marketing plan) پنجمین اصل از اصول بازاریابی است و طراحی صحیح آن اهمیت ویژه‌ای دارد. این برنامه باید روند کمپین‌های تبلیغاتی و فعالیت‌های بازاریابی را در یک بازه‌ی زمانی معین (معمولا 12 ماهه) مشخص کند. به عبارتی دیگر برنامه‌ی بازاریابی باید بر اساس دستیابی شرکت به اهداف تجاری خود تنظیم شود و در آن همه‌ی راه‌حل‌ها و تکنیک‌هایی که در نظر دارید آورده شود. همچنین می‌بایست با برنامه‌های استراتژیک شما منطبق باشد و جهت کلی کسب و کار را برای سه تا پنج سال آینده تعیین نماید. در زیر با مراحل تدوین این برنامه بیشتر آشنا می‌شوید:

  1. تجزیه و تحلیل ماتریس SWOT: نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای کسب و کار خود را شناسایی کنید.
  2. شناسایی مشتریان و تقسیم‌بندی آن‌ها: مشتریان فعلی خود را به سه یا چهار گروه اصلی سازماندهی کنید و یک تصویر دقیق از آ‌نها ترسیم نمایید. به عنوان مثال می‌توانیم به بررسی ویژگی‌هایی مانند سن، جنسیت، شغل، سطح درآمد، تحصیلات و موقعیت جغرافیایی اشاره کنیم. همچنین مهم است که درباره‌ی انگیزه‌ها، دغدغه‌ها، علاقه‌مندی‌ها و مواردی که ممکن است آن‌ها را از رقبا دور کند اطلاعات داشته باشید.
  3. تعیین اهداف: در برنامه‌ی خود باید اهداف قابل دستیابی و واقع‌بینانه را تعیین کنید. به عنوان مثال معمولا این اهداف شامل افزایش فروش و سهم بازار، تعداد کل مشتریان و نرخ حفظ مشتری و میانگین حجم خرید می‌شوند. توجه کنید که همه‌ی اهداف نباید مالی باشند و می‌بایست برندسازی، اعتمادسازی، بهبود تعامل با مشتریان و غیره را نیز دربرگیرند.
  4. تعیین 4ps: در بخش بعد به طور کامل این مرحله را شرح می‌دهیم.
  5. مدیریت بودجه: هزینه‌ی اجرای هر کدام از کمپین تبلیغاتی، استراتژی بازاریابی، طراحی‌های گرافیکی، کپی رایتینگ و… را در نظر بگیرید.

اصل ششم: تعیین کردن 4PS

اصل ششم از اصول بازاریابی تعیین 4PS است که بر 4 کلمه که همه‌ی آن‌ها با حرف P شروع می‌شوند، دلالت دارد. این کلمات را محصول، قیمت، مکان و پروموشن تشکیل می‌دهند که در زیر به معرفی آن‌ها می‌پردازیم.

محصول (Product)

بدون تردید این مرحله از اصول مارکتینگ بسیار مهم است؛ زیرا بدون محصولات یا خدمات، کسب و کاری نخواهید داشت. شما باید استراتژی بازاریابی بخش محصول را نه فقط بر روی کیفیت، بلکه بر تناسب آن در بازار و میزان تقاضا برای آن تنظیم کنید. برای این کار باید تحقیقت بازار را شروع کنید و سپس از مصاحبه و نظرسنجی با مشتریان کمک بگیرید. در نهایت پس از درک خواسته‌ها و ترجیحات مشتریان، محصولات و خدمات خود را بر این اساس طراحی و روانه‌ی بازار کنید.

قیمت (Price)

در این مرحله از اصول بازاریابی باید یک استراتژی صحیح برای قیمت‌گذاری محصولات و خدمات خود داشته باشید و هزینه‌های کسب و کار را با توجه به آن بهینه کنید. فراموش نکنید همواره عناصر غیرقابل پیش‌بینی مختلفی وجود خواهند داشت که بر قیمت‌گذاری شما تأثیر می‌گذارند. به عنوان مثال می‌توانیم به ظهور رقبای جدید و نرخ تورم در بازار اشاره کنیم.

مکان (Place)

در این بخش از اصول بازاریابی باید به پرسش‌هایی همچون موارد زیر پاسخ دهید:

  1. مشتریان کجا محصول یا خدمات شما را جستجو می‌کنند؟
  2. در چه مکان‌هایی احتمال خرید مشتریان بیشتر است؟

توجه داشته باشید که «مکان» فقط برای کسب و کارهای حضوری و فیزیکی نیست، بلکه وب‌سایت‌ها و رسانه‌های اجتماعی را نیز شامل می‌شود. به عنوان مثال اگر کسب و کار شما اینترنتی است، باید استراتژی بازاریابی را در جهت گسترش مکان فروش خود در نظر بگیرید تا به مخاطبان بیشتری دسترسی داشته باشید. در مقابل، اگر فروش حضوری دارید، برای گسترش مشتریان بهتر است از روش‌های آنلاین و مشارکت در نمایشگاه‌های تجاری نیز استفاده کنید.

 

تبلیغات یا پروموشن (Promotion)

در این بخش از اصول مارکتینگ باید از روش‌های تبلیغاتی هدفمند استفاده کنید. این کار در فروشگاه‌های فیزیکی می‌تواند شامل نمایشگاه‌ها، آگهی‌ها، رویدادها و تبلیغات در بازار و مناطق عمومی باشد. در فروشگاه‌های آنلاین نیز شامل انتشار محتوای اختصاصی در وبلاگ ها، پادکست‌ها، ویدیوها و رسانه‌های اجتماعی باشد. از دیگر روش‌های پروموشن در تکنیک های بازاریابی نیز می‌توانیم به  تبلیغات پولی از طریق Google Ads و بازاریابی ایمیلی اشاره کنیم.

 

اصل هفتم: شبکه‌های اجتماعی و روابط عمومی

در میان انواع استراتژی بازاریابی، یکی از مهم‌ترین آن‌ها نفوذ کافی در شبکه‌های اجتماعی و داشتن روابط عمومی با مخاطبان بازار هدف است. این کار به کسب و کارها کمک می‌کند تا تعامل بیشتری با مشتریان داشته باشند و برندسازی کنند. یک راه خوب برای انجام این روند، انتشار یک وبلاگ یا یک پست در انواع رسانه‌های اجتماعی است که به مطالب شما پیوند دارد. همچنین می‌توانید برای افزایش شهرت برند خود، از پست‌های مهمان در رسانه‌های معروف استفاده کنید. با این کار نه تنها می‌توانید دانش، محصولات و خدمات خود را با مخاطبان جدید به اشتراک بگذارید؛ بلکه اعتمادسازی نیز خواهید کرد. ایجاد روابط حرفه‌ای با روزنامه‌نگاران و رسانه‌های محبوب نیز می‌تواند ایده خوبی باشد.

افزون بر این موارد، یکی از بزرگترین مزایای رسانه‌های اجتماعی این است که به شما امکان تعامل و گفتگو با مشتریان را می‌دهد. بنابراین شما باید با تعامل هدفمند، صادقانه و صمیمانه یک جامعه از مشتریان وفادار برای کسب و کار خود ایجاد کنید. همچنین محتواهای مفید، مسابقات و نظرسنجی‌ها را به اشتراک بگذارید و از هشتگ‌ها برای کمپین‌های روابط عمومی کمک بگیرید. خوب است بدانید هشتگ‌ها برای دنبال کردن موضوعات و گفتگوهای پرطرفدار به صورت آنلاین کاربرد زیادی دارند و در صورت استفاده‌ی استراتژیک، می‌توانند راهی عالی برای تبلیغ شرکت شما باشند.

اصل هشتم: تعیین کردن میزان بودجه برای بازاریابی

شما باید برای اجرای اصول بازاریابی، تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی، پروموشن کمپین‌ها و غیره هزینه‌های نسبتا دقیقی را در نظر بگیرید. سپس باید ارزش و اهمیت هر کدام را تعیین کنید و بر این اساس آن‌ها را اولویت‌بندی نمایید. به خاطر داشته باشید مدیریت کردن بودجه و اینکه چقدر باید برای بازاریابی کسب و کار خود هزینه کنید، نیاز به تخصص دارد. پس توصیه می‌کنیم برای تعیین هزینه‌ی اصول مارکتینگ از مدیران بازاریابی و کارشناسانی که مسلط به امور مالی هستند کمک بگیرید.

 

اصل نهم: بررسی و اندازه‌گیری عملکرد

دستیابی به اهداف هر کسب و کار، بدون اندازه‌گیری عملکرد و میزان اثربخشی تکنیک های بازاریابی امکان‌پذیر نیست. بنابراین شما باید جزئیات عملکرد تمامی بخش‌ها از جمله بازاریابی تلفنی، اینترنتی، اس ام اس مارکتینگ، ایمیل مارکتینگ و غیره را بررسی کنید. برای این کار می‌توانید از انواع شاخص‌های کلیدی عملکرد (kpi) مانند نرخ بازگشت سرمایه و نرخ فروش کمک بگیرید. اندازه‌گیری این شاخص‌ها در بازه‌های زمانی معین، می‌تواند وضعیت شرکت شما را به طور واضح نشان دهد.

اصل دهم: ارزیابی میزان رضایت و وفاداری مشتریان

امروزه با توجه به بازارهای رقابتی، همه‌ی فرآیندها از جمله تکنیک های بازاریابی و فروش باید بر محور مشتری ‌مداری قرار گیرند. در این میان نیز باید توجه داشته باشید که کسب رضایت مشتری به خودی خود کافی نخواهد بود و شما باید بر جذب مشتریان وفادار نیز تمرکز داشته باشید. برای این کار می‌توانید تیم پشتیبانی خود را تقویت کنید و تعاملات با مشتریان را از کانال‌های مختلف بهینه نمایید. سپس میزان رضایت‌مندی آن‌ها از محصولات و خدمات خود را بسنجید و ارتباط خود را حفظ کنید.

جمع‌بندی

در نهایت باید بدانید که اصول بازاریابی یکی از مهم‌ترین مسائلی است که باید با آن آشنا باشید تا بتوانید شرکت خود را به اهداف مورد نظر برسانید. این اصول در ابتدا از روند ارائه‌ی پیشنهادات آغاز می‌شوند و تا تکنیک های بازاریابی پس از فروش محصولات نیز ادامه می‌یابند.



:: برچسب‌ها: بازاریابی , اصول بازاریابی ,
:: بازدید از این مطلب : 45
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 6 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

مفهوم بازاریابی اینترنتی و استراتژی بازاریابی آنلاین


زمانی که عبارت « بازاریابی اینترنتی چیست » به گوش‌تان می‌خورد یا آن را جایی می‌بینید، نخستین چیزی که به ذهن‌تان می‌رسد چیست؟ صاحبان مشاغل احتمالا با دیدن آن به یاد وب‌سایت می‌افتند؛ برخی افراد به شبکه‌های اجتماعی فکر می‌کنند و دسته‌ای هم به وبلاگ‌ها. تمامی این‌ها برای منظور تبلیغات قابل قبول هستند و موارد یاد شده، هر یک به‌مانند قطعهٔ پازلی است که در کنار یکدیگر مجموعه‌ای جامع و گسترده به وجود می‌آورند و ما آن را با نام بازاریابی اینترنتی می‌شناسیم. متأسفانه، صاحبان مشاغلی که قصد دارند حضور مؤثری در اینترنت داشته باشند باید قطعه‌های پازل بسیاری را مدیریت کنند.

به هر عنوان بازاریابی اینترنتی از ملزومات هر نوع کسب‌وکاری است؛ حتی اگر چندان بزرگ نباشند و در سطح محلی فعالیت کنند. با داشتن حضوری مؤثر در اینترنت می‌توان تخصص و حوزهٔ کاری خود را به دیگران معرفی کرد، به مشتری‌های راغب (یا لید یا سرنخ، به کسانی اشاره دارد که برای نخستین بار از کسب‌وکاری بخصوص بازدید می‌کنند و امکان خریدشان وجود دارد؛ در ادامهٔ مقاله به ذکر مشتری راغب اکتفا می‌شود) جدید دست یافت و به فروش و عرضهٔ محصولات و خدمات پرداخت؛ این‌ها همه در حالی است که با داشتن اطلاعات کافی و بدون نیاز به کمک افراد متخصص در زمینهٔ بازاریابی می‌توان به تمامی اهداف یاد شده دست یافت.

بازاریابی اینترنتی (آنلاین) چیست؟

تا به حال به گسترش برند، محصول و یا خدمتِ شرکت خود از طریق بستر وب فکر کرده‌اید؟  بازاریابی آنلاین، استفاده از کانال‌های مبتنی بر وب است تا بتوانید یک پیام در مورد برند، محصولات و یا خدمات خود به مشتریان بالقوه‌ برسانید

 

با گسترش فضای وب و استفاده مردم از دنیای اینترنت، کسب‌وکارهای بسیاری از انواع بازاریابی دیجیتال جهت گسترش برند خود استفاده می‌کنند تا از این طریق کاربران بسیاری را با محصول و خدمت خود آشنا می‌کنند. روش‌های زیادی برای به‌کارگیری بازاریابی آنلاین وجود دارد که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به ایمیل مارکتینگ، بهینه‌سازی موتور جستجو، شبکه‌های اجتماعی، تبلیغات آنلاین و … اشاره کرد. هدف این است که وقتی کاربر در حال مطالعه، خرید، جستجو کردن، گپ‌وگفت در شبکه‌های اجتماعی و … در فضای اینترنت است، با کمک بازاریابی آنلاین توجه او را به خود جلب کنید و بازدیدکننده‌ی وب‌سایت خود را به مشتری تبدیل کنید.

 

همان‌طور که می‌دانید بازاریابی آنلاین با بازاریابی سنتی تفاوت‌های اساسی دارد. در واقع بازاریابی سنتی در بیشتر مواقع از بازاریابی برونگرا استفاده می‌کند؛ در صورتی که بازاریابی آنلاین در اکثریت مواقع زیر مجموعه‌ی بازاریابی درونگرا قرار می‌گیرد. پیش از اینکه تا این میزان استفاده از بازاریابی آنلاین همه‌گیر شود، بسیاری از کسب‌وکارها از بازاریابی سنتی از قبیل چاپ بروشور، تبلیغات تلویزیونی و رادیویی، بیلبورد و … استفاده می‌کردند. جالب است که با این همه گسترش تکنولوژی، همچنان کسب‌وکارهای زیادی از این نوع شیوه‌های بازاریابی استفاده و بسیاری از بودجه‌ی خود را صرف تبلیغات سنتی می‌کنند.

تصور کنید محصول شما نوعی شکلات است. برای معرفی محصول خود تبلیغات تلویزیونی و رادیویی انجام می‌دهید و بروشور محصول خود را پخش می‌کنید. طبیعتا اگر تبلیغ شما به دست مخاطبان اصلی‌تان برسد، فروش شما افزایش پیدا می‌کند ولی راه آنالیزی برای تخمین بازده هر کدام از این روش‌ها وجود ندارد. همچنین کنترل خاص و سریعی روی اجرای کمپینِ در حال انجام وجود ندارد. در صورتی که در بازاریابی آنلاین شما می‌توانید با صرف هزینه‌ای بسیار کم، تبلیغات خود را اجرا و محصول خود را معرفی کنید. همچنین می‌توانید در مراحل مختلف، کمپین خود را زیر نظر داشته باشید، بررسی کنید و در هر مرحله آن را تغییر دهید تا به نتیجه‌ی موردنظر خود دست یابید.

 

مزایای بازاریابی آنلاین

  • بررسی و اندازه‌گیری تاثیر کانال‌های مختلف

یکی از مزایای اصلی بازاریابی آنلاین، بررسی کانال‌های مختلف بازاریابی است. شما می‌توانید مسیر حرکت بازدیدکنندگان وب‌سایت خود را دنبال کنید و راه‌هایی مختلفی را که کاربران برای رسیدن به وب‌سایت یا لندینگ شما طی می‌کنند، زیرنظر قرار دهید. همچنین می‌توانید تاثیر کانال‌های مختلف را بررسی کنید، دریابید کدام کانا‌ل‌ها، بازدهی بیشتری دارند و باعث افزایش مشتریان کسب‌وکار شما می‌شوند.

  • بررسی رفتار مشتری

با بررسی رفتار مشتری و ویژگی‌هایی از قبیل سن، جنسیت، موقعیت جغرافیایی و … از طریق ابزارهای بازاریابی دیجیتال، می‌توانید مشتریانی را که پتانسیل بالاتری برای خرید دارند و بیشتر با برند شما درگیر می‌شوند، پیدا کنید، محصولات مرتبط با سلیقه‌ی آن‌ها را در اختیارشان قرار دهید و پیشنهادهای جذابی به آن‌ها ارائه کنید. این ویژگی به شما فرصت می‌دهد، لحظه به لحظه نیازهای مشتریان خود را دنبال کنید و محصولات متناسب به آن‌ها نشان دهید. به طور مثال فرض کنید فردی از شما تلفن همراه خریداری می‌کند. در مراحل بعد احتمالا او به قاب موبایل، هندزفری و … نیاز پیدا می‌کند. می‌توانید از فرصت موجود استفاده و محصولات موجود خود را به او معرفی کنید.

  • دسترسی سریع و راحت

گسترش فضای وب و استفاده از بازاریابی آنلاین سبب می‌شود کاربران بتوانند به راحتی یک کلیک، با محصول شما آشنا شوند و بعد از طی فانل فروش محصول موردنظر را خریداری کنند.

  • هزینه‌های عملیاتی پایین

یکی از مزایای بسیار مهم بازاریابی آنلاین، صرفه‌جویی در زمان، مقرون‌به‌صرفه بودن و حفظ محیط زیست است. به طور مثال فرض کنید قصد دارید بروشورهای تبلیغاتی خود را چاپ و پخش کنید. علاوه بر مصرف کاغذ و هزینه‌های چاپ بسیار، زمان زیادی باید صرف شود تا بروشورها به دست افراد مناسب برسند. در صورتی که در بازاریابی آنلاین، برخلاف روش‌های سنتی، می‌توانید به طور مثال با ارسال ایمیل یا ساختن یک کلیپ و انتشار آن در شبکه‌های اجتماعی پیام خود را در پهنای گسترده‌تری به گوش مخاطبان برسانید.

  • هدف‌گیری دقیق‌تر مشتری

 

در بازاریابی آنلاین شما می‌توانید مشتریان خود را دسته‌بندی کنید و پیشنهادهای مختص هر دسته را در اختیارشان قرار دهید. دسته‌بندی‌هایی از منظر جغرافیایی، سن، تحصیلات، علاقه‌مندی، جنسیت و … ایجاد کنید. یک یا چند دسته‌بندی موردنظر خود را انتخاب کنید؛ سپس تمرکز خود را روی آن‌ها بگذارید، آن‌ها وارد فانل فروش کنید تا بهترین نتیجه را از فرایند بازاریابی خود کسب کنید.

ابزارهای بازاریابی آنلاین (اینترنتی)

برای فعالیت در حوزه‌ی بازاریابی آنلاین، لازم است با ابزارهای مختلف دیجیتال مارکتینگ آشنا باشید و بتوانید با کمک آن‌ها، محصولات یا خدمات خود را به کاربران معرفی کنید. بازاریابی اینترنتی و آنلاین ۷ زیر شاخه اصلی زیر را شامل می شود:

  1. سئو (SEO) یا بهینه سازی برای موتورهای جستجو
  2. بازاریابی موتورهای جستجو یا SEM
  3.  بازاریابی محتوایی
  4. بازاریابی شبکه های اجتماعی
  5. تبلیغات کلیکی یا PPC
  6. بازاریابی وابسته یا همکاری در فروش (Affiliate Marketing)
  7. بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ

 

بازاریابی آنلاین، فرصت‌های زیادی پیش روی شما می‌گذارد و کمک می‌کند حضور خود را در فضای وب موثرتر ادامه دهید و مخاطبان بیشتری را به کسب‌وکار خود دعوت کنید. جهت استفاده‌ی بهینه از بازاریابی آنلاین، لازم است مشتریان خود را به خوبی بشناسید. برای این کار، می‌توانید با استفاده از راه‌های مختلفی همانند مصاحبه با افراد و مشتریان مختلف، نمونه‌گیری و آمار، بررسی بازخورد کاربران و … شناخت نسبی از مشتری خود پیدا کنید؛ سپس از مزایا و ویژگی‌های بازاریابی آنلاین که پیشتر ذکر شد، استفاده و لید و مشتری بیشتری را جذب کنید.

هر قدر فضای اینترنت و کاربران وب بیشتر افزایش پیدا می‌کند، رقابت بین کسب‌وکارهای مختلف در این فضا شدیدتر می‌شود. با وجود این اگر هر کسب‌وکاری مشتری خود را به خوبی بشناسد، با داشتن استراتژی مناسب می‌تواند در فضای وب، بازاریابی آنلاین خود را به صورت موثر انجام دهد و با ارائه‌ی ارزش منحصربه‌فرد، لیدهای مناسب و زیادی جذب کند.

 

مهم‌ترین و پرکاربردترین راه‌های تبلیغاتی مورد استفاده در بازاریابی اینترنتی

 

بازاریابی اینترنتی شامل مفاهیم و مباحث گسترده‌ای می‌شود و اساسا هر فعالیت مرتبط با بازاریابی که در اینترنت انجام بگیرد، به عنوان زیرمجموعه‌ای از آن شناخته می‌شود. البته برای جلوگیری از گمراه شدن شما و درک بهتر چگونگی کارکرد فعالیت‌های مرتبط با بازاریابی آنلاین، بعضی از مهمترین و پرکاربردترین راه‌های تبلیغاتی مورد استفاده در بازاریابی اینترنتی را که کسب‌وکارهای کوچک حتما باید راجع به آن‌ها اطلاعات داشته باشند، به شما معرفی می‌کنیم.

 

بازاریابی موتور جستجو

بازاریابی موتور جستجو (با کلمهٔ اختصاری SEM شناخته می‌شود) به هر فعالیت مرتبط با بازاریابی‌ای اطلاق می‌شود که به منظور دسترسی بیشتر و راحت‌تر کاربران به وب‌سایتِ کسب‌وکاری بخصوص به هنگام جستجو در پلتفرم‌هایی چون گوگل انجام می‌گیرند. بهینه‌سازی موتور جستجو (یا همان سئو) و پلتفرم‌های جستجوی هزینه‌بری چون گوگل ادوردز هر دو به عنوان بخش‌هایی بسیار مهم و اساسی (و البته مجزا از هم) از بازاریابی موتور جستجو شناخته می‌شوند. امروزه دیدن آموزش بهینه سازی سایت برای هر وبمستری بسیار حیاتی است.

شما با به‌کارگیری سئو، وب‌سایتی درست می‌کنید که به منظور داشتن رتبه‌ای خوب در میان سایر سایت‌ها در موتورهای جستجو طراحی شده باشد. سئو که استفاده از آن رایگان است (ولی پیاده‌سازی آن رایگان نیست)، به شما کمک می‌کند تا بدون نیاز پرداخت هزینه به موتورهای جستجو، کاربران آن‌ها وب‌سایت شما را در جستجوهای‌شان ببینند. به منظور داشتن رتبه‌ای خوب و قابل‌قبول در میان سایر وب‌سایت‌ها، باید تحقیقات گسترده‌ای برای شناسایی کلمات کلیدی مهم انجام دهید و از چگونگی نوشتن محتوای با کیفیتی که متمرکز بر کلمات کلیدی شناسایی شده باشند، آگاهی داشته باشید. برای داشتن این آگاهی مطلب اصول سئو بسیار کاربردی است.

به‌علاوه به هنگام استفاده از سئو دربارهٔ چگونگی استفاده از تکنیک‌هایی از قبیل لینک‌سازی هم باید مطلع باشید (این تکنیک‌ها نیز سبب بالا رفتن رتبهٔ وب‌سایت می‌شوند). با وجود اینکه باید به‌طور منظم کلمات کلیدی مورد استفادهٔ خود را مورد بررسی قرار دهید تا مطمئن شوید سئوی وب‌سایت شما در وضعیت خوبی به سر می‌برد، سئوی وب‌سایت اصلی شما، برخلاف سایر پلتفرم‌های بازاریابی به بازبینی و بررسی مداوم احتیاجی ندارد.

 

برای آموزش سئو وردپرس اما ابزارهایی چون یواست سئو (یواست سئو یکی از افزونه‌های رایگانی است که در محیط وردپرس مورد استفاده قرار می‌گیرد و در تصویر بالا می‌توانید محیط آن را مشاهده کنید) وجود دارند که به شما کمک می‌کنند تا وب‌سایت خود را به منظور استفاده از سئو بهینه‌سازی کنید؛ حتی اگر اطلاعات چندانی راجع به سئو نداشته باشید.

 

تبلیغات کلیکی

بازاریابی کلیکی یا پرداخت به ازای کلیک (CPC) نوعی تبلیغات است که در آن بازاریاب‌ها ابتدا تبلیغ مورد نظر خود را طراحی می‌کنند، سپس آن را به منظور معرفی به مخاطبان هدف‌شان با استفاده از پلتفرم تبلیغاتی معرفی می‌کنند و در نهایت بابت نتیجهٔ حاصل شده هزینه‌ای پرداخت می‌کنند. بسته به عواملی از جمله پلتفرمی که برای تبلیغ انتخاب می‌شود، هزینهٔ پرداخت شده در پایان کار ممکن است به ازای کلیک‌های صورت گرفته، تبدیل‌های صورت گرفته، اقدامات صورت گرفته توسط مخاطبان یا تعداد نمایش وب‌سایت در موتورهای جستجو محاسبه شود.

بازاریابی پرداخت به ازای کلیک با دو گونهٔ مختلف از تبلیغات به کار گرفته می‌شود: تبلیغات وابسته به جستجو و تبلیغات نمایشی یا تبلیغات همسان .

در تبلیغات وابسته به جستجو این امکان را خواهید داشت تا تبلیغات در گوگل داشته باشید تا متن‌های تبلیغاتی خود را در معرض دید کاربرانی بگذارید که با استفاده از کلمات کلیدی مورد انتخاب شما اقدام به جستجو می‌کنند. برای نمونه اگر کاربران به دنبال خرید «بلیط هواپیما» باشند و شرکت شما کمپین تبلیغاتی‌ای به منظور فروش بلیط راه انداخته باشد، پس از وارد کردن عبارت جستجو، بسته به قیمت کلیکی که انتخاب کرده‌اید، نخستین وب‌سایت به نمایش در آمده برای آن‌ها متعلق به تبلیغ شما خواهد بود.

سایر پلتفرم‌های تبلیغاتی همگی مربوط به تبلیغات نمایشی هستند: مثل بسیاری از شبکه‌های اجتماعی یا پلتفرم‌هایی که تبلیغات نمایشی را در سایت‌های پربازدید قرار می‌دهند. با استفاده از تبلیغات نمایشی می‌توانید تبلیغات خود را در معرض دید کاربرانی بگذارید که در اینترنت در حال گشت‌زنی هستند. این نوع از تبلیغات در جاهای مختلفی به نمایش درمی‌آیند: برای نمونه ممکن است کاربری در صفحه‌ای از سایت دنیای اقتصاد باشد، با آن‌ها مواجه شود، یا به هنگام سر زدن به صفحهٔ خبرهای خبرگزاری تسنیم. مزیتی که استفاده از این نوع از تبلیغات برای شما دارد این است که امکان معرفی محصولات شما را به کاربرانی فراهم می‌کند که مستقیما به دنبال محصولات شما نمی‌گردند. بزرگترین این پلتفرم‌ها که شبکه نمایش بزرگی در ایران در اختیار دارد، پلتفرم تبلیغات آنلاین یکتانت است که نمونه‌ای از تبلیغات همسان آن را در خبرگزاری تسنیم در زیر می‌بینید. برای آموختن بیشتر این حوزه مطلب تبلیغات کلیکی چیست یا تبلیغات بنری کلیکی را بخوانید.

 

بازاریابی شبکه‌های اجتماعی

 

بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، هم شامل بازاریابی ارگانیک (بدون پرداخت هزینه) می‌شود و هم شامل تبلیغات هزینه‌بر که دستهٔ دوم به وسیلهٔ برنامه‌های تبلیغاتی پرداخت به ازای کلیک همسان پلتفرم مورد نظر صورت می‌گیرد و اغلب در ایران کاربرد چندانی ندارد هم به دلیل گرانی دلار و هم به لیل تحریم‌ها و هم عدم نمایش به مخاطبان ایرانی . اغلب، هدف از راه‌اندازی کمپین‌های بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی، معرفی بیشتر و بهتر برند و برقراری روابط مؤثر با مشتری‌ها است.

محبوب‌ترین پلتفرم مورد استفاده برای بازاریابی در میان شبکه‌های اجتماعی در ایران اینستاگرام و تلگرام هستند. برای موفقیت در بازاریابی در اینستاگرام یا همان اینستاگرام مارکتینگ مطالبی که منتشر می‌کنید در جذب فالوئرها بسیار حیاتی هستند که برای اثرگذاری مطالب نیاز دارید تا نوشتن کپشن اینستاگرام را با عکس تبلیغاتی مناسب همراه کنید.

 

بازاریابی ایمیلی

همانگونه که از نام آن برمی‌آید در بازاریابی ایمیلی سعی بر آن است تا با ارسال ایمیل با مشتری‌ها ارتباط برقرار شود و به این صورت تعداد مشتری‌های راغب و میزان فروش را افزایش داد. در بازاریابی ایمیل، همانند شبکه‌های اجتماعی، هدف، قرار دادن محصولات در معرض دید کاربران است تا به این وسیله شما و کسب‌وکارتان را فراموش نکنند، اما بر خلاف شبکه‌های اجتماعی، صاحبان مشاغل به هنگام استفاده از ایمیل، دستشان در استفاده از تکنیک‌های مرتبط با فروش بازتر است، چراکه در قالب ایمیل می‌توان پیشنهادهای فروش مختلف، اعلان فروش محصولات، فراخوان برای اقدام و دیگر مسائل این چنینی را لحاظ کرد.

چه به هنگام خرید کردن مشتری‌ها و چه پیش از انجام فرایند خرید توسط آن‌ها باید برای ارسال ایمیل به آن‌ها اقداماتی را در نظر داشت. برای نمونه می‌توان برای کسانی که با ذکر آدرس ایمیل خود ثبت‌نام می‌کنند تخفیفی در نظر گرفت تا انگیزه‌شان برای این کار بیشتر شود. به‌علاوه توصیه می‌شود از سرویس‌های مدیریت ایمیلی همچون «میل‌چیمپ یا میرلایت» استفاده کنید؛ کارکرد این سرویس‌ها به این صورت است که متن‌های از پیش طراحی شده توسط شما را در موقعیت‌هایی بخصوص (برای نمونه به هنگام ثبت‌نام کاربر؛ ایمیل خوشامدگویی) به صورت خودکار و در قالب ایمیل ارسال می‌کنند. برای جلوگیری از اشتباه ایمیل مارکتینگ و از دست رفتن هزینه و زمان تیم بازاریابی حتما مطلب آموزش ایمیل مارکتینگ را مطالعه کنید.

بازاریابی محتوا

بازاریابی محتوا به فعالیت‌هایی اشاره دارد که طی آن‌ها محتوایی به منظور جذب مشتری‌های راغب و جلب اعتماد کاربران در اینترنت منتشر می‌شود. محتوای تولیدی شما بسته به فعالیت و نیازهای‌تان ممکن است در قالب یکی از موارد زیر باشد:

  • مطالبی که در وب‌سایت خود منتشر می‌کنید؛
  • مطالبی که به عنوان مهمان برای سایت‌های دیگر منتشر می‌کنید و در آن‌ها به سایت خود لینک می‌دهید؛
  • دیگر انواع محتوایی که به منظور جذب مشتری‌های راغب مورد استفاده قرار می‌دهید (کتاب‌های الکترونیکی، مطالعه‌های موردی و … ). هدف استفاده از این گونه محتواها دریافت اطلاعات مشتری‌های راغب است؛
  • اینفوگراف‌ها یا ویدئوهایی که امکان به‌اشتراک‌گذاری‌شان در پلتفرم‌های مختلف شبکه‌های اجتماعی وجود داشته باشد.

پیش از شروع بازاریابی محتوا باید اهداف مورد نظر خود را مشخص کرده باشید؛ به‌علاوه محتوای منتشر شده باید در هماهنگی با فعالیت‌های مرتبط با بهینه‌سازی موتور جستجو باشد. زمانی که برنامهٔ انتشار محتوا را طرح‌ریزی می‌کنید، به خاطر داشته باشید که محتوا باید به‌طور منظم منتشر شود؛ در غیر این صورت به نتایج مطلوب نخواهید رسید. مطلب بازاریابی محتوایی چیست به شما کمک می‌کند تا بدانید چه مواقعی سراغ سفارش تولید محتوا بروید و چه زمانی خودتان شروع به مثلاً تولید محتوا فروشگاه اینترنتی کنید. به عنوان یک نمونه می‌توانید تولید محتوای بلاگ یکتانت را به عنوان نمونه ببینید.

شبکه‌سازی اینترنتی

فعالیت‌های مرتبط با شبکه‌سازی اینترنتی، اگر با رویکرد درست انجام بگیرند، به شما امکان برقراری ارتباطاتی سودمند را در انجمن‌های گفتگو و گروه‌های اینترنتی می‌دهد که سبب رونق گرفتن کسب‌وکارتان می‌شود. می‌توانید با کسانی که در حوزهٔ کاری شما فعالیت می‌کنند آشنا شده و به منظور انجام پروژه‌ای بخصوص شراکت کنید، یا با به‌اشتراک‌گذاری اطلاعاتی که از حوزهٔ کاری خود دارید نظر تعدادی از مخاطبان هدف‌تان را به خود جلب کنید و به این وسیله برای خود مشتری پیدا کنید. البته فراموش نکنید که هدف اصلی در این نوع از بازاریابی برقراری ارتباط با دیگران است و نه فروش مستقیم.

برخی از بهترین مکان‌هایی که می‌توانید در آن‌ها به دنبال گروه‌های اینترنتی مرتبط با حوزهٔ کاری‌تان بگردید عبارت‌اند از:

  • گروه‌های فیسبوک؛
  • گروه‌های لینکدین (یکی از این گروه‌ها را می‌توانید در تصویر بالا ببینید)؛
  • انجمن‌های گفتگوی صنایع مختلف، مانند گروه‌ۀای تلگرامی مرتبط؛
  • انجمن‌های گفتگوی پرسش و پاسخ، مانند جوابکو.

صرف نظر از اینکه فعالیت‌های مرتبط با شبکه‌سازی اینترنتی را به چه صورتی انجام دهید، روشی است بسیار سودمند برای معرفی کسب‌وکارتان به کاربرانی که امکان تبدیل شدن‌شان به مشتری وجود دارد و نیز برای رونق کسب‌وکار به‌طور کلی؛ این در حالی است که این فعالیت‌ها اغلب هزینه‌ای برای شما ندارد.

گام اول شروع بازاریابی اینترنتی چیست؟

برای شروع فعالیت‌های مرتبط با بازاریابی اینترنتی، نخستین کاری که باید انجام دهید راه‌اندازی وب‌سایتی خوش‌ساخت و حرفه‌ای است. به خدمت گرفتن فردی متخصص برای انجام این کار می‌تواند بسیار سودمند باشد (اگر توان پرداخت هزینه‌اش را داشته باشید)، چراکه آن‌ها با استفاده از تجربهٔ خود می‌توانند وب‌سایت را به‌گونه‌ای طراحی کنند که توجه افراد را جلب کند و نرخ تبدیل بالایی داشته باشد.

بهتر است زمانی که وب‌سایت مراحل ساخت را طی می‌کند و برنامهٔ اولیهٔ آن نوشته می‌شود، تحقیقات گسترده‌ای در زمینهٔ کلمات کلیدی انجام دهید. کلمات کلیدی‌ای که انتخاب می‌کنید، در رتبهٔ نهایی شما در موتورهای جستجو تأثیر بسزایی خواهد داشت، بنابراین طرح‌ریزی برنامه‌ای کارآمد برای کلمات کلیدی یکی از مهمترین فعالیت‌هایی است که به هنگام شروع کار بازاریابی اینترنتی باید انجام دهید.

زمانی که بازدید از وب‌سایت شما آغاز می‌شود، حتما فرمی در قسمتی از صفحهٔ اصلی وب‌سایت قرار دهید که امکان دریافت ایمیل بازدیدکنندگان به وسیلهٔ آن وجود داشته باشد. به‌علاوه ایمیل‌های خوشامدگویی ارسال خودکاری هم از قبل آماده کرده باشید که در اسرع وقت بتوانید با بازدیدکنندگان ارتباط برقرار کنید. پس از آنکه کار طراحی و راه‌اندازی وب‌سایت به پایان رسید، برای بیشتر کسب‌وکارها مرحلهٔ بعدی کار، طرح‌ریزی برنامه‌ای برای حضور مؤثر در شبکه‌های اجتماعی خواهد بود. هر کسب‌وکاری باید دارای صفحهٔ اینستاگرام یا تلگرام یا توئیتری باشد که حاوی اطلاعاتی جامع و مفید دربارهٔ حوزهٔ کاریش باشد. بسته به ویژگی‌های مخاطبان، می‌توان حساب‌های کاربری‌ای هم در دیگر شبکه‌های اجتماعی مهم از جمله لینکدین، آپارات، فیسبوک و پینترست و … درست کرد.

کمی زمان می‌برد تا نتیجهٔ مطلوب از فعالیت‌های انجام گرفته در شبکه‌های اجتماعی حاصل شود و برای این منظور باید مرتباً مطالب قرار گرفته در این شبکه‌ها را به‌روز کرد و مورد بررسی قرار داد، اما نتیجهٔ حاصل شده ارزش این تلاش و زحمت را دارد و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی به عنوان یکی از بهترین روش‌ها برای تشکیل انجمن اینترنتی مرتبط با هر کسب‌وکاری شناخته می‌شود. پس از به پایان رسیدن کار ساخت حساب کاربری در شبکه‌های اجتماعی مد نظر، می‌توانید به صلاح‌دید خود از دیگر انواع فعالیت‌های مرتبط با بازاریابی اینترنتی استفاده کنید. بازاریابی پرداخت به ازای کلیک (چه در تبلیغات شبکه‌های اجتماعی باشد، چه در تبلیغات وابسته به جستجو و چه تبلیغات بنری ) به شما کمک می‌کند تا در کوتاه‌ترین زمان، به شکلی کارآمد به مخاطبان خود دسترسی پیدا کنید و اگر بخواهید دیگران را از تجربه و تخصص خود آگاه کنید، استفاده از فعالیت‌های مرتبط با بازاریابی محتوا هم ایدهٔ بسیار خوبی است.

چگونگی ارزیابی نتایج حاصل شده از فعالیت‌های بازاریابی اینترنتی

فارغ از اینکه کدام پلتفرم‌ها را برای پیشبرد فعالیت‌های بازاریابی اینترنتی به کار گرفته باشید، ابزارهای رایگانی وجود دارند که با استفاده از آن‌ها می‌توانید میزان کارایی بازاریابی اینترنتی خود را ارزیابی کنید.

  • گوگل آنالیتیکس: کانال‌های وارد کنندهٔ ترافیک به سایت شما، کسانی که از وب‌سایت‌تان بازدید می‌کنند، چگونگی فعالیت این افراد در سایت شما و عواملی که به تبدیل، تشویق‌شان می‌کند، از جمله مواردی هستند که با استفاده از آنالیتیکس گوگل می‌توان پیگیری کرد. استفاده از آن هم کار دشواری نیست و با استفاده از چند تگ ساده می‌توانید آن را با وب‌سایت‌تان همگام کنید. تحلیلگر گوگل منبع اطلاعاتی ارزشمندی است که هر وب‌سایتی باید در اختیار داشته باشد؛
  • تحلیلگرهای همسان بر روی پلتفرم: از جمله این تحلیلگرها می‌توان به فیسبوک اینسایتز، تحلیلگر توییتر و اینستاگرام اینسایتز (Insights) اشاره کرد. با استفاده از این تحلیلگرها می‌توان معیارهای بر روی پلتفرم از قبیل لایک‌ها، به‌اشتراک‌گذاری‌ها، ریتوییت‌ها، کامنت‌ها و پیام‌های مستقیم را مورد ارزیابی قرار داد. با استفاده از این اطلاعات می‌توانید ببینید تلاش‌های‌تان در زمینهٔ تشکیل انجمن اینترنتی تا چه حد نتیجه‌بخش بوده است و محتوای‌تان تا چه حد توجه مخاطبان را به خود جلب کرده است.

برآورد هزینهٔ فعالیت‌های بازاریابی اینترنتی (آنلاین)

فعالیت‌های بازاریابی اینترنتی می‌تواند هزینهٔ زیادی به همراه داشته باشد، اما خوشبختانه امکان سازگار کردن هزینه‌ها با تمامی بودجه‌های منظور شده برای بازاریابی وجود دارد. پیش از هر چیز باید بخشی از سرمایهٔ خود را به منظور پرداخت هزینهٔ سالانهٔ هاست و دامین وب‌سایت کنار بگذارید تا از کارکرد مؤثر مهمترین بخش بازاریابی اینترنتی خود کسب اطمینان کنید.

فعالیت در شبکه‌های اجتماعی به خودی خود رایگان است و اگر وظیفهٔ تولید و مدیریت محتوای مورد نیاز را به شخص دیگری نسپارید، آن هم هزینه‌ای نخواهد داشت. تعدادی از پلتفرم‌های بازاریابی ایمیل موجود، برای صد یا هزار مشترک ابتدایی شما هزینه‌ای در نظر نمی‌گیرند و با استفاده از این پلتفرم‌ها می‌توان پس از افزایش نسبی درآمد، اقدام به پرداخت هزینه برای این بخش کرد. به‌علاوه ابزارهای تحقیق کلمات کلیدی رایگانی چون گوگل پلنر (Google Keyword Planner) هم وجود دارند که با استفاده از آن‌ها می‌توانید بدون پرداخت هزینه وب‌سایت خود را بهینه‌سازی کنید و می‌تواند انتخاب ایده‌آلی برای شروع کار باشد.

از بخش‌های یاد شده که بگذریم، تعدادی فعالیت دیگر وجود دارد که توصیه می‌شود از همان ابتدای کار بخشی از سرمایهٔ خود را صرف هزینه‌های مرتبط با آن‌ها کنید. این فعالیت‌ها عبارت‌اند از:

  • استخدام طراحی حرفه‌ای برای ساخت وب‌سایت.
  • استخدام کسی که اصول تبلیغ نویسی را می داند.
  • سرمایه‌گذاری برای راه‌اندازی کمپین‌های پرداخت به ازای کلیک به منظور دست‌یابی به مخاطبان بیشتر و سرعت بخشیدن به فعالیت‌های مرتبط با تولید مشتری راغب. بسته به هدف‌تان در پلتفرم یکتانت می‌توانید از کلیکی ۵۰ تومان داشته باشید تا قیمت‌ها و بودجه‌های بازاریابی بالاتر.

باید به خاطر داشت هر هزینه‌ای که صرف پیشبرد فعالیت‌های مرتبط با بازاریابی اینترنتی می‌شود، نه تنها نوعی سرمایه‌گذاری درآمدزا حساب می‌شود، بلکه در شمار دیگر هزینه‌های لازم برای کسب‌وکار قرار می‌گیرد. به هنگام فرا رسیدن زمان پرداخت مالیات است که هزینه‌های لازم برای کسب‌وکار به کمک شما می‌آیند و ارزش سرمایه‌ای را که در اختیار دارید بیشتر می‌کنند.

جمع‌بندی

ممکن است برداشتن قدم‌های اولیه برای بازاریابی اینترنتی برای‌تان دشوار باشد و به کمی زمان نیاز است تا خود را با شرایط وفق دهید و اطلاعات بیشتری دربارهٔ فعالیت‌های آن پیدا کنید. به هر عنوان، بازاریابی اینترنتی جزء جدایی‌ناپذیر هر نوع کسب‌وکاری است و حتی کسب‌وکارهای کوچک که به منظور خدمت‌رسانی به مشتری‌های محلی راه‌اندازی شده‌اند باید آن را مد نظر قرار دهند تا بتوانند به مرور زمان کارشان را گسترش دهند و به مشتری‌های بیشتری دسترسی پیدا کنند.

خوشبختانه تعداد نسبتا زیاد پلتفرم‌ها و ابزارهای رایگانی که به منظور پیشبرد فعالیت‌های بازاریابی اینترنتی طراحی شده‌اند این امکان را به شما می‌دهند که با هر بودجه‌ای که در اختیار دارید، بتوانید اقدامات عملی در این زمینه صورت دهید. این مسئله باعث می‌شود تا تمامی کسب‌وکارها، فارغ از اینکه تا چه حد بزرگ یا کوچک باشند، بتوانند این فعالیت‌ها را برای خود لحاظ کنند و از سودآوری حاصل از آن‌ها استفاده کنند.

اگر در مورد اطلاعات عنوان شده در این مطلب یا درباره شروع اولین کمپین خود در یکتانت سؤالی داشتید، با کارشناسان ما با شماره‌های زیر در ارتباط باشید.

 

پرسش و پاسخ های متداول

  1. بازاریابی اینترنتی چیست

بازاریابی آنلاین در واقع استفاده از فضای وب و کانال‌های مختلف آن برای معرفی محصولات، خدمات و برند است تا بتوان بفروش بیشتر منجر شود.

  1. انواع بازاریابی اینترنتی چیست

کانال‌های مختلف بازاریابی اینترنتی را می‌توان به ایمیل مارکتینگ، سوشال مدیا مارکتینگ، سئو و بازاریابی محتوا و … اشاره کرد.



:: برچسب‌ها: بازاریابی , بازاریابی آنلاین ,
:: بازدید از این مطلب : 47
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

تعریف بازاریابی ، انواع روش‌ها و کارکردهای مارکتینگ برای معرفی محصول و جذب مشتری

بازاریابی به معنای ایجاد ارتباط بین تولیدکننده و مصرف‌کننده است. اگرچه به دلیل جامع بودن موضوع بازاریابی، ارائه یک تعریف واحد برای آن میسر نیست. به‌طورکلی، در بازاریابی اطلاعاتی ارائه می‌شود که به مشتری کمک می‌کند بتواند خرید بهتری داشته باشد. این اطلاعات می‌تواند دربارۀ معرفی محصول، کاربرد آن، ارزیابی محصول یا بیان برتری‌هاش باشد. بازاریابی کمک می‌کند که ارزش محصول به مخاطب بیشتر نشان داده شود و مشتریان نسبت به خرید یک محصول ترغیب می‌شوند.

بازاریابی چیست و چه هدفی را دنبال می‌کند؟

بازاریابی، مجموعه‌ای از روش‌ها و تکنیک‌هایی است که برای جلب توجه مخاطب به کار می‌روند. بازاریابی با هر یک از روش‌های مرسوم، می‌تواند در راستای معرفی یک برند باشد، می‌تواند آن‌ها را نسبت به خرید محصول ترغیب کند یا می‌تواند برای یک سازمان مشتریان وفادار خلق کند.

بازاریابی با هدف آنالیز همیشگی مشتریان انجام می‌شود. اگر شما برای مشتریان خود مقالات جدید ارسال کنید، اگر به آن‌ها تخفیف بدهید، اگر بر اساس الگوی خریدهای قبلی به آن‌ها پیشنهادهای جذاب بدهید، در واقع دارید از تکنیک‌های بازاریابی استفاده می‌کنید. به کمک این تکنیک‌ها می‌توانید علایق مشتری‌های خود را بهتر بشناسید، چون اصلی‌ترین هدف بازاریابی، ایجاد ارتباط موثر بین خریدار و فروشنده است.

بازاریابی چه انواعی دارد؟

اینکه از چه روشی برای بازاریابی استفاده کنید، بستگی مستقیم به این دارد که مشتریان شما، زمان خود را چگونه سپری می‌کنند. برای اینکه بتوانید مشتریان بیشتری جذب کنید، باید از بهترین نوع بازاریابی استفاده کنید، حتی شاید لازم باشد برای جلب توجه مخاطب از چند شیوۀ بازاریابی به صورت همزمان استفاده کنید.

  • بازاریابی اینترنتی: بازاریابی اینترنتی، آنلاین انجام می‌شود و هدف آن این است که از طریق اینترنت، فروش محصول یا معرفی برند را انجام دهد. بازاریابی ایمیلی، یکی از مهم‌ترین انواع بازاریابی‌های اینترنتی است که می‌تواند به آگاهی از برند کمک‌های ارزنده‌ای بکند.
  • بازاریابی محتوایی: اگر بازاریابی را بر مبنای تولید محتوا در وبسایت‌های خود انجام بدهید، در واقع توجه مخاطبینی را به خود جلب می‌کنید که برای خریدهای خود متکی به گوگل هستند.
  • بازاریابی ویدئویی: امروزه، کسب‌ و کار ها تلاش می‌کنند محتوای ویدئویی خلق کنند تا توجه مخاطبان را جلب و آن‌ها را به خرید ترغیب کند.

استراتژی‌های بازاریابی برای جذب مشتری

با توجه به اینکه انواع مختلفی از بازاریابی برای معرفی برند یا محصول وجود دارد، کسب‌وکارها برای اینکه بتوانند به خوبی دیده شوند، باید استراتژی‌ های صحیحی را برای بازاریابی به کار بگیرند. در ادامه 10 اصل آموزش داده می شود که با به کارگیری آن‌ها می‌توانید بازاریابی بهتری داشته باشید.

  • قدرت شبکه‌های مجازی را جدی بگیرید: شبکه‌های مجازی راه‌های متنوعی برای ارتباط با مخاطب ایجاد می‌کنند. در شبکه‌های مجازی، مخاطبان می‌توانند دربارۀ کسب‌وکار شما اطلاعات مناسبی به دست بیاورند. این اطلاعات می‌تواند مشتریان شما را به مشتری‌ های وفادار تبدیل کند، چون اطلاعاتی که در شبکه‌های مجازی ارائه می‌دهید، می‌تواند خدمات پس از فروش شما را به مشتری عرضه کند.
  • برای وبسایت خود حتما وبلاگ طراحی کنید: اطلاعاتی که در وبسایت‌ها ارائه می‌شوند، می‌توانند به مشتریان کمک کنند خرید بهتری داشته باشند. هرچقدر مشتری دربارۀ محصول اطلاعات بیشتر و شفاف‌تری داشته باشد، با اطمینان خاطر بیشتری خرید می‌کند. وبلاگ‌ها ممکن است به صورت هفتگی، روزانه یا ماهانه به روزرسانی شوند. حتی بعضی از کسب‌ و کار ها وبلاگ‌هایی دارند که آموزش‌های خاصی را در اختیار مشتری و خریدار آن‌ها قرار می‌دهد.
  • تکنیک‌های بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO) را به کار بگیرید: سئوی موثر برای یک کسب‌وکار، نه تنها باعث می‌شود در صفحۀ اول گوگل بهتر دیده شوید، بلکه ابزاری موثر برای پیدا کردن مشتریان هدف هم هست. بهینه‌سازی موتورهای جستجو کمک می‌کند مشتریان، شما را با ویژگی و موضوعات مطلوب خودتان در گوگل پیدا کنند.
  • مخاطب را حتما به واکنش وادار کنید: از مخاطبان خود سوال بپرسید، نظرسنجی کنید، به آن‌ها پیشنهاد بدهید و آن‌ها را پیگیری کنید. به این روش به آن‌ها کمک می‌کنید که بهتر تصمیم بگیرند.
  • با اینفلوئنسرها در ارتباط باشید:  اینفلوئنسرها افرادی هستند که می‌توانند روی مخاطبان تاثیر قابل توجهی داشته باشند. کسب‌وکارهایی که با اینفلوئنسرها در ارتباط هستند، می‌توانند تبلیغات موثرتری انجام دهند. اینفلوئنسر مارکتینگ می‌توانند برای یک محصول ارزش افزوده ایجاد کنند و مخاطبان را به خرید ترغیب کنند.
  • یک لیست برای بازاریابی ایمیلی داشته باشید: بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ، می‌تواند یک راه ارتباطی با مشتری ایجاد کند. به واسطۀ این ارتباط می‌توانید به مخاطبان خود پیشنهادهایی بدهید که نتوانند رد کنند. هر چقدر شناخت شما از مخاطبان‌تان بیشتر باشد، می‌توانید پیشنهادهای مناسب‌تری به آن‌ها ارائه دهید. این کار احتمال خرید آن‌ها را بیشتر می‌کند.
  • یک برنامۀ مشارکت با مخاطبان خود در نظر داشته باشید: اگر می‌توانید برای مخاطبان خود فرصتی فراهم کنید تا محصولات شما را به فروش برسانند. این کار باعث می‌شود افراد نسبت به کسب‌وکار شما مشتاق شوند. هم‌چنین، برند شما برای تعداد بیشتری از افراد در جامعه شناخته می‌شود.
  • با مشتریان خود صحبت کنید:  وقتی مشتریان با شما صحبت می‌کنند، معمولا بازخوردهای خوبی به شما می‌دهند. این بازخوردها می‌تواند شامل نقاط ضعف محصولات، نقاط قوت محصولات (SWOT) و خدمات باشد. هم‌چنین، مشتریان سوالاتی از شما می‌پرسند که به عرضۀ بهتر محصول شما کمک می‌کند.
  • وبینار برگزار کنید: بقای یک سازمان و کسب‌وکار به مشتریان جدید بستگی دارد. یکی از راه‌هایی که می‌توانید مشتریان جدید جذب و برند خود را به افراد جدید معرفی کنید، برگزاری وبینار است. بهتر است در این وبینارها روی یک ویژگی یا یک محصول متمرکز باشید تا تمام حواس و اشتیاق مخاطب را از آن خود کنید.
  • شناخت دقیقی از مشتریان خود به دست بیاورید:  اگر مشتریان خود را به دقت بشناسید، می‌توانید الگوهای خرید آن‌ها را پیش‌بینی کنید. بنابراین، می‌توانید کمپین‌های تبلیغاتی را طراحی و اجرا کنید که فروش بیشتری برای کسب‌وکار شما به ارمغان می‌آورد.

نورومارکتینگ (بازاریابی عصبی)

نورومارکتینگ یا بازاریابی عصبی؛ تلفیقی از سه علم بازاریابی، روانشناسی و عصب‌شناسی است. در نورورمارکتینگ، با استفاده از اسکن مغز، پاسخ افراد به محصولات خاص، بسته‌بندی، تبلیغات و سایر عناصر بازاریابی سنجیده می‌شود.

بازاریابی عصبی، روشی انعطاف‌پذیر برای تعیین ترجیحات مشتری و وفاداری به برند است و تقریبا، برای هر کسی که دربارۀ محصول یا خدمات شما نظر داده قابل اجرا است.

بازاریابی بر ایجاد تاثیرات مثبت و به‌یادماندنی در ذهن مشتری استوار است و بازاریابی عصبی این تاثیرات را اندازه‌گیری می‌کند.

بازاریابی عصبی بر افراد و موضوعات بازاریابی فردی تمرکز دارد.

گوریلا مارکتینگ

حتما نام گوریلا مارکتینگ را شنیده‌اید. مدلی از بازاریابی که با عنوان بازاریابی چریکی یا پارتیزانی هم شناخته می‌شود. اگر به دنبال جلب توجه زیاد مخاطبان هستید، از گوریلا مارکتینگ غافل نشوید.

هدف از گوریلا مارکتینگ به کارگیری روش‌های غیرمتعارف با بودجه اندک، همراه با چاشنی غافل‌گیری است.

چرا گوریلا مارکتینگ برای کسب‌وکار شما اهمیت دارد؟

  • کم‌هزینه و مناسب کسب‌وکارهای کوچک است.
  • بر جذب مشتری جدید متمرکز است.
  • مخاطبان را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و در یادشان ماندگار می‌شود.

انواع مختلف گوریلا مارکتینک

  1. گوریلا مارکتینگ در فضای باز
  2. گوریلا مارکتینک در فضای بسته
  3. گوریلا مارکتینک پنهانی یا به صورت کمین
  4. بازاریابی همهمه‌ای یا وایرال
  5. گوریلا مارکتینگ از طریق جنبش‌های مردمی و ایجاد هیاهو

مثال‌هایی از گوریلا مارکتینگ

بیایید نگاهی به برترین تبلیغات گوریلا مارکتینگ که برندهای بزرگ اجرا کرده‌اند بیندازیم:

  • برگر کینگ: ریسک بزرگی است که در تبلیغات جدایی و از هم پاشیدن زندگی مشترک را هدف بگیرید، اما برگر کینگ با سناریویی جذاب این کار را انجام داده است. در یک پست اینستاگرامی از صبحانه‌ای ایده‌آل گفته است و شخصی در کامنت‌ها نوشته که 20 دقیقه در انتظار همسرش بوده تا این صبحانه را با او صرف کند. اما همسرش روز بعد این کامنت را می‌خواند و برایش می‌نویسد که از کدام صبحانه صبحت می‌کند. در ادامه مشخص می‌شود که مرد کامنت‌گذار با زن دیگری برای صبحانه قرار داشته و در نهایت آشکار شدن این موضوع منجر به جدایی این زوج شد. این اتفاق 1 میلیون دنبال‌کنندۀ برای برگر کینگ به همراه داشت. البته که بسیاری معتقدند این پست، یک‌جور گوریلا مارکتینگ بوده است.
  • یونیسف: مثال جذاب دیگر تبلیغات یونیسف دربارۀ آب معدنی بوده است. خریدن بطری‌های آب‌معدنی، سال‌هاست مورد انتقاد طرفداران محیط زیست بوده و استفاده از قمقمه و بطری‌های شیشه‌ای را جایگزین بهتری برای بطری‌های پلاستیکی می‌دانند. UNICEF در یکی از تبلیغات پارتیزانی خود این موضوع را با این سوال مطرح کرده است:”اگر بطری‌های آبی که می‌خرید از آب آلوده پر شده باشد، باز هم آن‌ها را می‌خرید؟” این سوال برای یادآوری معضل کم‌آبی کشورهای زیادی در دنیا است که بیش از نیمی از جمعیت آن‌ها به آب پاکیزه دسترسی ندارند. یونیسف از مردم خواست به جای خرید بطری‌های آب‌ پلاستیکی به این شرکت در کمک به سایر کشورها برای دسترسی به آب پاکیزه کمک کنند.

بازاریابی مشتری چیست؟

اگر کسب‌وکارتان از محصول و بازار خوبی برخوردار است، حالا وقت آن است که به فکر جذب مشتری باشید. در واقع مشاغل باید این قدرت را داشته باشند که بتوانند مشتریان خود را حساب کنند تا در بازار رقابت پیشرو باشند. کسب‌وکارها با هدف حفظ مشتریان فعلی و کاهش نرخ ریزش آن‌ها، افزایش وفاداری مشتریان، حمایت از برند و مشارکت اجتماعی، روی برنامه‌های بازاریابی مشتری سرمایه‌گذاری‌ می‌کنند.

هدف بازاریابی مشتری؛ شناسایی و بازاریابی محصولات یا خدمات به مشتریان فعلی، حفظ آن‌ها به عنوان مشتری وفادار و توسعه آن‌ها به عنوان حامی برند است.

مزایای بازاریابی مشتری چیست؟

  1.  تمایل بیشتر برای خرید
  2. شناخت مشتریان
  3. حفظ و نگهداری مشتری
  4. حمایت از مشتری

بازاریابی حفظ مشتری به طور کامل بر افزایش نگهداری و کاهش نرخ ریزش مشتریان فعلی متمرکز است.

 استراتژی‌های بازاریابی مشتری

  • بازاریابی برای مشتریان فعلی به جای هدف قرار دادن افراد ناشناس
  • تبدیل سرنخ به مشتری و مشتری به حامی
  • تقویت وفاداری به نام تجاری با ایجاد روابط پایدار با مشتریان برای حفظ ماندگاری
  • شناسایی و ایجاد یک جریان از مشتریان بالقوه برای حمایت از بازاریابی
  • ارائه توصیه‌های شخصی بر اساس سابقه خرید مشتری
  • ارائه پشتیبانی مشتری برای افزایش رضایت مشتری و حفظ ماندگاری

اجرا و پیاده‌سازی دقیق با استفاده از نرم‌ افزار CRM امکان‌پذیر است. ایجاد یکپارچگی در فرآیندهای فروش و بازاریابی، شکل اجرایی سیستماتیک و اتوماسیون شده برای جذب، حفظ، مراقبت و ارائه خدمات پس از فروش به مشتریان امکاناتی است که با استفاده از سی‌آرام می‌توانید به آن‌ها دست یابید.

الگوهای بازاریابی جدید

هم‌زمان با فراگیری کرونا، فضای دیجیتال با سرعت زیادی تغییر کرد. دیگر روش‌های قدیمی پاسخگوی نیازهای بازار نبود و استفاده از دانش، تکنولوژی و الگوهای بازاریابی جدید برای ادامۀ بقای همه کسب‌وکارها لازم بود. به همین دلیل روش‌ها و الگوهای جدیدی برای بازاریابی از سوی مدیران ارشد شرکت‌های بزرگ مطرح شد:

  • رویدادهای مجازی: رویدادهایی است که اینترنتی و آنلاین برگزار می‌شود مانند وبینار. مزیت رویدادهای مجازی تعداد نامحدود شرکت‌کنندگان و زمان برگزاری است.
  • کامیونیتی مارکتینگ: برگزاری اجتماعات آنلاین موضوعی و صمیمی‌. افراد و کارشناسان با کدهای اعتباری دیجیتال می‌توانند به انتقال داده‌ها و اطلاعات خود بپردازند.
  • مشتری‌مداری: مشتری مداری یعنی قراردادن مشتری در مرکز تمام تصمیم‌گیری‌ها از طریق یکپارچگی و همسو بودن تیم‌های بازاریابی، فروش و خدمات پس از فروش متناسب با نیازهای مشتری.
  • بهینه‌سازی سیاست‌ها و انعطاف‌پذیری با رشد بلندمدت
  • استفاده از Machine Learning: با استفاده از ML بازاریابان می‌توانند بهترین نتیجه را بدون A/B  تست دریافت کنند.
  • استفاده از نرم‌افزار CRM: بکارگیری و استقرار سیستم مدیریت ارتباط با مشتری، طبق آنچه از تعرف crm چیست برداشت می شود برای اتخاذ تصمیم‌‌های هوشمندانه و آگاهانه متناسب با بودجه
  • بازاریابی محتوایی: با استفاده از محتواهایی که بر مکالمات واقعی و انسان‌محور استوار باشد.
  • برنامه های تبلیغاتی: استفاده از کانال‌های تبلیغاتی مختلف برای تبلیغات و برگزاری کمپین‌ها

برنامه بازاریابی چیست؟

برنامۀ بازاریابی نقشه راهی استراتژیک است که تیم‌های بازاریابی و تبلیغات کسب‌وکارها، در بازه‌های زمانی مشخص، برای اجرا و پیاده‌سازی برنامه‌ها و استراتژی‌های بازاریابی خود استفاده می‌کنند.

هدف از برنامه بازاریابی استفاده از تکنیک‌ها و استراتژی‌ها به صورت سازمان‌یافته است تا درک بهتری از اهداف بازاریابی داشته باشید.

مزایای برنامه بازاریابی

  • درک بهتر کسب‌وکار
  • هماهنگی اهداف بازاریابی با اهداف تجاری
  • تمرکز بر اهداف
  • اتخاذ تصمیم‌های هوشمندانه

عناصر برنامۀ بازاریابی

  1. اهداف بازاریابی
  2. موقعیت‌یابی بازاریابی فعلی
  3. تحقیقات بازار
  4. طرح کلی بازار هدف
  5. پرسونای خریدار
  6. فعالیت‌های بازاریابی

بازاریابی محیطی چیست؟

بازاریابی محیطی (Ambient Marketing) یا چریکی در آن تبلیغات با محیط طبیعی ادغام می‌شود و توجه مخاطبان را به جایی جلب می‌کند که انتظارش را ندارند. تبلیغات محیطی؛ سرگرم‌کننده، هیجان‌انگیز، هدفمند و جذاب است.

مزیت بازاریابی محیطی نوآوری و خلاقیت است که نقش موثری در جذب مشتریان بالقوه دارد.

 مزایای بازاریابی محیطی:

  1. برندینگ و جلب توجه مخاطبین
  2. ساخت تبلیغات پر بازدید
  3. دسترسی به طیف گسترده‌ مخاطبین
  4. تغییر و تحول یکنواختی تبلیغات سنتی
  5. ایجاد تجربۀ همه‌جانبۀ جدید
  6. انعطاف‌پذیری

دانستن شرایطی که بر بازار، روحیات و خواست مخاطبان کسب‌وکار شما حاکم است، نیازمند بررسی و جمع‌آوری داده و اطلاعات از آن‌هاست. این کار نیازمند برقراری ارتباط با مخاطبان است. تعاملی که هر چه سازنده‌تر و سیستماتیک‌تر باشد، بهره‌وری بالاتری خواهد داشت.

بازاریابی دهان‌به‌دهان

بازاریابی دهان‌به‌دهان یعنی تبلیغات رایگان؛ که توسط مشتریان به اشتراک گذاشته می‌شود و بر اساس رویدادی که مشتری تجربه می‌کند و فراتر از انتظار است، شروع می‌شود.

این نوع بازاریابی زمانی اتفاق می‌افتد که علاقۀ مصرف‌کننده یا مشتری به محصول یا خدمات یک شرکت در گفتگوی روزانه‌اش منعکس می‌شود. در اصل، بازاریابی دهان‌ به‌ دهان تبلیغات رایگانی است که توسط مصرف‌کننده منتشر می‌شود.

نتیجه‌گیری

بازاریابی یکی از مفاهیم گسترده‌ای است که کسب‌وکارها با سرمایه‌گذاری‌های زمانی، مالی، منابع و نیروهای انسانی، می‌توانند اهداف بلندمدتی را که در نقشۀ راه خود تعریف کرده‌اند، پیاده‌سازی کنند. بازاریابی همیشه باید یک قدم جلوتر از تولید محصول باشد تا بتواند نیاز مخاطب را شناسایی و او را به خرید ترغیب کند.



:: برچسب‌ها: بازاریابی ,
:: بازدید از این مطلب : 48
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

انواع بازاریابی : معرفی ۱۴۶ نوع بازاریابی (مارکتینگ)

انواع بازاریابی

انواع بازاریابی در دپارتمان مشاوره بازاریابی در داخل و خارج از کشور برنامه‌ریزی و اجرا می‌گردد. در اقصی نقاط جهان ، انواع بازاریابی مورد استفاده قرار می‌گیرد، که بسیار متفاوت و متمایزند .

شاید سوال این باشد که چرا باید  ”  انواع بازاریابی “وجود داشته باشد . پاسخ آن است که انواع بازاریابی برای انواع اهدف تعریف شده است. ما برای انتخاب یک روش بازاریابی از بین انواع بازاریابی ، ابتدا سازمان از جنبه های متفاوت بررسی و سپس با تحقیقات بازاریابی سعی به درک صحیح بازار هدف خواهم داشت با تحلیل داخل و خارج ، بهترین روش بازاریابی را به کارفرما ارائه نماییم.

بکارگیری انواع بازاریابی باید در سه سطح برنامه ریزی شود : بلندمدت ، میان مدت و کوتاه مدت.  یک نکته حائز اهمیت است و آن اینکه انواع بازاریابی در طول زمان و بر اثر کمبودهای موجود در سازمان از نظر بودجه ، بازار ، وسعت جغرافیایی ، زمان و …. بوجود آمده اند . در ادامه شرح به بیان انواع بازاریابی خواهیم پرداخت.

 

 برای اولین بار در زبان فارسی ، انواع بازاریابی و شرح مختصری در خصوص نحوه عملکرد ” ۱۴۶ نوع بازاریابی “ را فراهم نموده ایم که در ایران قابل اجرا میباشند. 

بازاریابی فردی Account-Based Marketing : بازاریابی از طریق فرد کلیدی در یک سازمان

بازاریابی چابک Agile Marketing : به‌کارگیری متدولوژی توسعه سریع و چابک در بخش بازاریابی

بازاریابی الگوریتمی Algorithmic Marketing : استفاده از نرم‌افزاری برای انجام بازاریابی نیمه‌خودکار (بازاریابی محاسباتی)

بازاریابی کمین Ambush Marketing : انجام بازاریابی در زمان برگزاری کمپین بازاریابی یک شرکت دیگر بدون پرداخت هزینه حمایتی / اسپانسرشیپ

بازاریابی تحلیلی Analytical Marketing : متدها و مدل‌های متعدد بازاریابی

بازاریابی مقاله‌ای Article Marketing : نوشتن مقالات (آنلاین یا آفلاین) برای تبلیغ بیزینس یک نفر

بازاریابی شرکت با شرکت B2B Marketing : بازاریابی یک شرکت در بین سایر شرکت‌ها

بازاریابی شرکت با خریدار B2C Marketing : بازاریابی شرکت در بین خریداران/ مصرف‌کنندگان

بازاریابی شرکت با شخص B2P Marketing : بازاریابی اشخاص برای یک شرکت در شغل و زندگی خود

بازاریابی رفتار Behavioral Marketing : تبلیغات هدفمند و پیشنهاد‌هایی بر اساس رفتار مشتری

بازاریابی تبادل Black Hat Marketing : در وهله اول در (موتور جستجوی بهینه) ، استفاده از برخی ترفندهای غیراخلاقی و تا حدی کلاه‌بردارانه برای در جهت کسب رتبه بالا در رده‌بندی سایت‌ها

بازاریابی برند Brand Marketing : مرتبط با توسعه برند است که اغلب مربوط به بازاریابی مستقیم می‌شود

بازاریابی کلامی Buzz Marketing : مردم را مجبور به حرف زدن در مورد حرفه‌تان بکنید ، مانند انتقال ویروس

بازاریابی مرکز تماس Call Center Marketing : بازاریابی تلفنی خارجی و کنترل کردن تماس‌های مشتری‌های داخلی

بازاریابی محوطه دانشجویان Campus Marketing : بازاریابی توسط دانشجویان و نمایندگان رسمی در دانشگاه

بازاریابی کاتالوگ Catalog Marketing : بازاریابی از طریق کاتالوگ های چاپی و ارسال آن توسط ایمیل

بازاریابی انگیزشی Cause Marketing : همکاری با شرکت غیرانتفاعی در بازاریابی برای رسیدن به سود دوجانبه

بازاریابی اشخاص مشهور Celebrity Marketing : استفاده از اشخاص مشهور به عنوان سخنور برای جلب حمایت عمومی

بازاریابی کانال Channel Marketing : بازاریابی ترویجی از طریق عمده‌فروش‌ها، توزیع‌کننده‌ها و نمایندگان فروش

بازاریابی حلقه بسته Closed Loop Marketing : اندازه‌گیری Roi از طریق محاسبه چرخه اطلاعاتی بازاریابی به فروش و برعکس

بازاریابی ابری Cloud Marketing : استفاده از نرم‌افزار (Saas) به عنوان یک نرم‌افزار سرویس‌دهنده برای بازاریابی

بازاریابی تعاونی Cooperative Marketing : همکاری شرکت‌های در بازاریابی به‌منظور توسعه کالا، خدمات یا برند

بازاریابی همگانی Communal Marketing : جذب افکار عمومی در راستای ترویج کمپین بازاریابی

بازاریابی گروه اجتماعی Community Marketing : بازاریابی از طریق ساخت یک جامعه آنلاین

بازاریابی محاسباتی Computational Marketing : استفاده از قدرت نرم افزارهای تحلیل‌گر برای کمک به برنامه بازاریابی استراتژیک

بازاریابی محتوا Content Marketing : تولید محتوای مفید برای مخاطبتان

بازاریابی مفهومی Contextual Marketing : ارائه پیام‌ها، پیشنهاد‌های بهینه و مربوط، تولید محتوا + هوشمندی و برنامه ریزی برای ارائه، به‌خصوص از طریق آنلاین

بازاریابی بحث‌برانگیز Controversial Marketing : تولید توجه از طریق جدال و مناقشه

بازاریابی مباحثه‌ای Conversational Marketing : برقراری ارتباط فعال و دوطرفه با مصرف‌کنندگان

بازاریابی تبدیلی Conversion (Rate) Marketing : بهینه‌سازی نرخ تبدیل در بازاریابی آنلاین و فروش

بازاریابی تبدیل محتوا Conversion Content Marketing : پیوند میان بازاریابی محتوا و بازاریابی تبدیلی

بازاریابی شرکت‌های بزرگ Corporate Marketing : بازاریابی هدفمند شرکت بسیار بزرگ برای جذب مصرف‌کننده و تحکیم برند در بازار مصرف به‌خصوص در شرکت‌هایی که محصولات تولید آن تنوع فراوانی دارد.

 

بازاریابی متقاطع Cross-Marketing : همکاری در بازاریابی ، بسته‌بندی محصولات ، همکاری در ارائه ترفیعات ، صدور مجوز نمایندگی و غیره

بازاریابی فرهنگی Cultural Marketing : بازاریابی فرهنگی – محتوای برند شده، تقاطع فرهنگ و بازاریابی

بازاریابی داده (تحت وب) Data (Web) Marketing : استفاده از داده‌ها به عنوان کانال بازاریابی. مخصوصا داده‌های بامعنای وب

بازاریابی پایگاه داده Database Marketing : استفاده از پایگاه‌های داده‌ها مثل Crm برای کمک به برنامه‌های بازاریابی

بازاریابی دیجیتال Digital Marketing : بازاریابی از طریق کانال‌های دیجیتال به‌خصوص اینترنت

بازاریابی مستقیم Direct Marketing : بازاریابی مستقیم مخاطبان ، اغلب بدون استفاده از تلویزیون ، رادیو و یا تبلیغات چاپی

بازاریابی پاسخ مستقیم Direct Response Marketing : بازاریابی مستقیم و صریح طراحی‌شده برای دریافت پاسخ

بازاریابی مخرب Disruptive Marketing : استفاده از ابداعات در کالا و خدمات برای ایجاد بازارهای جدید و تخریب بازار رقبا

بازاریابی تنوع Diversity Marketing : بازاریابی گروه‌های مختلف مخاطب بافرهنگ‌های متفاوت

بازاریابی دربه‌در Door-To-Door Marketing : فروشنده‌ها به خانه‌ها می‌روند و در خانه‌ها را می‌زنند

بازاریابی چکه‌ای Drip Marketing : فرستادن پیام‌هایی از پیش برنامه‌ریزی‌شده به مشتری‌ها بر اساس برنامه مشخص

بازاریابی کارآفرینی Entrepreneurial Marketing : بازاریابی در شرکت‌های نوپا (استارتاپ) اغلب به شیوه پارتیزانی

بازاریابی اخلاقی Ethical Marketing : بازاریابی اخلاقی به‌منظور انجام مسئولیت‌های اجتماعی و اخلاقی

بازاریابی رویدادی Event Marketing : به راه انداختن رویدادی مثل ، کنفرانس‌ها ، سمینارها و فستیوال‌ها

بازاریابی اعزامی Expeditionary Marketing : رفتن به بازارهای جدید قبل از رقبای دیگر

بازاریابی تجربی Experiential Marketing : باعث ایجاد تعاملات حسی با برندها می‌شود

بازاریابی فیس‌-بوک Face-book Marketing : بازاریابی از طریق فیس‌بوک و بر روی فیس‌بوک

بازاریابی رشته‌ای Field Marketing : فروش و تبلیغ به صورت فردی در یک محدوده مشخص

بازاریابی مکان محور GeoMarketing : هدف قرار دادن یک مکان برای تاکتیک‌های بازاریابی مثل قیمت ، تبلیغات

بازاریابی جهانی Global Marketing : بازاریابی محصولات و شرکت‌ها در سطح جهانی ، استراتژی‌ها و ساختارهای جهانی

بازاریابی سبز Green Marketing : ترویج محصولاتی که کاملا دوستدار محیط‌زیست هستند

بازاریابی پارتیزانی Guerilla Marketing : بودجه کم ، بازاریابی فشرده ، معمولا همراه با بازاریابی

بازاریابی افقی Horizontal Marketing : پیام مشابه به گروه‌ها / صنایع متفاوت، در تضاد با بازاریابی عمودی

بازاریابی درون‌گرا (بازاریابی ربایشی) Inbound Marketing : جذب خریدارها با محتوا به‌جای تحمیل تبلیغات و یا تماس‌های سرد

بازاریابی صنعتی Industrial marketing : بازاریابی شرکت با شرکت B2B با این تفاوت که مخصوص شرکت‌های عظیم تولیدی است

بازاریابی نفوذی / نفوذکننده Influence(R) Marketing : تمرکز بر متقاعد نمودن افراد صاحب نفوذ در بازار

بازاریابی اطلاعاتی Informational Marketing : ارائه مواد آموزشی و مفید به مخاطبان مثل بازاریابی محتوا

بازاریابی درون بازی In-Game Marketing : تبلیغات درون بازی، که به اسم تبلیغ بازی و تبلیغ درون بازی شناخته‌شده است.

بازاریابی درون مغازه‌ای In-Store Marketing : ترویج در مکان خرده‌فروشی‌ها

بازاریابی یکپارچه Integrated Marketing : هماهنگی و یکپارچه ساختن ابزارهای بازاریابی چندگانه، کانال‌ها و امکانات

بازاریابی تعاملی Interactive Marketing : ارتباط بین فروشنده‌ها و مشتری‌ها که اغلب آنلاین اتفاق می‌افتد

بازاریابی اینترنتی Internet Marketing : مترادف با بازاریابی آنلاین و بازاریابی تحت وب

بازاریابی داخلی Internal Marketing : بازاریابی در بین کارکنان خود برای استانداردسازی تجربه مشتریان در برخورد با برند سازمان . ایجاد انگیزه در کارکنان برای برخورد استاندارد با مشتری

بازاریابی بین‌المللی International Marketing : فروش فرامرزی، مثل بازاریابی جهانی Global Marketing

بازاریابی کلمات کلیدی Keyword Marketing : مطالعه و بهبود کلمات کلیدی در بازاریابی موتور جستجو

بازاریابی سمت چپ مغز Left-Brain Marketing : تقریبا هم‌معنی است با بازاریابی تحلیلی

بازاریابی محلی Local Marketing : ترویج و تبلیغات هدفمند برای حمایت از فروشگاه‌هایی که در دنیای واقعی حضور فیزیکی دارند.

بازاریابی بلندمدت Long Tail Marketing : بازاریابی در تعداد زیادی از بازارهای نیچه‌ای به‌منظور دستیابی به تعداد بسیار زیادی از مخاطبان

بازاریابی وفاداری Loyalty Marketing : تمرکز بر رشد و حفظ مشتری‌ها موجود، مثل برنامه‌های تشویقی

بازاریابی از طریق موبایل Mobile Marketing : بازاریابی از طریق دستگاه‌های موبایل مثل گوشی‌های هوشمند

بازاریابی چندکاناله Multichannel Marketing : استفاده از چند کانال برای رسیدن به مشتری

بازاریابی چند فرهنگی Multicultural Marketing : به دنبال مخاطبان قومی با محصولات ، تبلیغات و تجارب است

بازاریابی چند سطحی Multi-Level Marketing : بازاریابی از طریقبه‌کارگیری دیگران ، یا هرکسی که بیشتر بتواند نیروی انسانی بکار گیرد، مثل طرح هرمی

بازاریابی عصبی (نورومارکتینگ) NeuroMarketing : تقاطع علم شناخت/ مغز و بازاریابی

بازاریابی رسانه نو New Media Marketing : مترادف است با بازاریابی آنلاین

بازاریابی روزنامه‌ای Newsletter Marketing : رساندن خبرنامه به دست مخاطب هدف از طریق ایمیل یا برگه چاپ‌شده

بازاریابی نیش (بازاریابی گوشه / نیش مارکت / بازاریابی جاویژه ) Niche Marketing : هدف قرار دادن مخاطب‌های بسیار خاص در بخش‌های خاص از بازار.

( توضیح : کلمه Niche به تنهایی به صورت “نیچ” تلفظ میگردد، اما زمانی که با کلمه Market می‌آید،  تفلظ آن “نیش مارکت” میگردد)

بازاریابی غیر سنتی Non-Traditional Marketing : روش‌هایی خارج از حالت عادی برای مثال : بازاریابی پارتیزانی

بازاریابی آفلاین Offline Marketing : تمام بازاریابی‌هایی که آنلاین اتفاق نمی‌افتند یا همان بازاریابی سنتی

بازاریابی یک‌به‌یک One-To-One Marketing : بازاریابی برای یک نفر مصرف‌کننده خاص : شناختن ، تمایز قائل شدن ، تعامل مناسب و سفارشی‌سازی ( 1:1 Marketing ) –

شامل دو نوع بازاریابی است Personalization / Customization

بازاریابی آنلاین Online Marketing : مترادف با بازاریابی اینترنتی یا بازاریابی تحت وب

بازاریابی دوردست Outbound Marketing : تماس با مشتری از طریق تبلیغات تماس‌های سرد و غیره . برعکس بازاریابی درون‌گرا

بازاریابی خارج از منزل Outdoor Marketing : برای مثال : تبلیغات روی ماشین ، بیلبوردها و بادکنک‌ها

بازاریابی بیرون از خانه Out-Of-Home Marketing : بازاریابی مردم در مکان‌های عمومی و غیره .

بازاریابی اجرایی Performance Marketing : بازاریابی ناشی از معیارهای اجرایی

بازاریابی اجازه Permission Marketing : اثرگذاری بر مخاطبان برای گوش فرادادن بیشتر به پیام برند شما

بازاریابی ترغیب Persuasion Marketing : برگرفته از معماری ترغیب برای تأثیر بر بازاریابی تحت وب

بازاریابی نقطه فروش Point-Of-Sale Marketing : تبلیغ برای مشتری‌ها در نقطه فروش در مغازه

بازاریابی کلیک بر روی پست Post-Click Marketing : تجربه مشتری بعد از کلیک بر روی یک تبلیغ یا ایمیل

بازاریابی PPC Marketing : پرداخت با هر کلیک روی تبلیغات موتورهای جستجو، تبلیغ شبکه‌ها و سایت‌های اجتماعی

بازاریابی محصولات Product Marketing : بازاریابی حول یک محصول خاص ، در مقابل بازاریابی شرکت‌های بزرگ

بازاریابی ترویجی Promotional Marketing : انتشار گسترده پیام برند برای افزایش آگاهی از برند، تقریبا در هر نوعی از بازاریابی برای جذب مشتری انجام می‌شود.

بازاریابی مجاورتی Proximity Marketing : محلی نمودن بازاریابی، توزیع تبلیغات مرتبط با یک مکان جغرافیایی خاص

بازاریابی کشش Pull Marketing : هر نوع روش برای ایجاد تقاضا برای محصول. دریافت پیام از سوی مشتری‌ها مخصوصا از شبکه‌های اجتماعی. مترادف با بازاریابی درون‌گرا

بازاریابی فشار Push Marketing : مشتری به دنبال دریافت پیام از سوی شماست. مترادف با برونگرا

بازاریابی بلادرنگ Real-Time Marketing : شتاب‌ده‌ی به فرایند بازاریابی در عصر سرعت

بازاریابی مراجعه Referral Marketing : تشویق و انگیزش مشتری‌های موجود برای مراجعه مشتریان جدید

بازاریابی رابطه / بازایابی ارتباطی Relationship Marketing : تاکید برساخت روابط بلندمدت بین مشتری‌ها

تکرار بازاریابی Re-marketing : بازاریابی مجدد یک مخاطب بر اساس تبلیغات هوشمند و پس از شناخت رفتار وی – در حوزه تبلیغات آنلاین بکار گرفته می‌شود

بازاریابی پاسخ Reply Marketing : پاسخ دادن به مشتری با پیام‌های شخصی‌سازی‌شده

بازاریابی علمی Scientific Marketing : به‌کارگیری برنامه‌های آنالیز و تحلیل آماری در بازاریابی

بازاریابی موتورهای جستجو Search (Engine) Marketing : تبلیغات طبیعی و تبلیغات خریداری‌شده به‌وسیله موتورهای جستجوهای گوگل ، بینگ و …

بازاریابی خویشتن Self-Marketing : همان بازاریابی فردی یا بازاریابی شخصی Personal Branding است

بازاریابی خدماتی Services Marketing : بازاریابی برای فروختن خدمات به‌جای محصولات است

بازاریابی سایه‌ای Shadow Marketing : بازاریابی غیرمنتظره و خارج از کنترل بخش بازاریابی سازمان

بازاریابی خریدار Shopper Marketing : فهمیدن اینکه خریدار چگونه و از چه کانال و شیوه‌هایی خرید می‌کند

بازاریابی اجتماعی Social Marketing : تغیر رفتار مردم به سمت بهتر شدن ، این مترادف با بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی نیست.

بازاریابی رسانه‌های اجتماعی Social Media Marketing : رابطه برقرار کردن با مشتری‌ها از کانال رسانه‌های اجتماعی

بازاریابی ورزشی Sports Marketing : استفاده از رخدادهای ورزشی ، تیم‌ها و ورزشکاران برای تبلیغ محصولات

بازاریابی نهان Stealth Marketing : راه‌های بازاریابی مخفیانه، بازاریابی مخفی

بازاریابی خیابانی Street Marketing : بازاریابی غیر عرفی در مکان‌های عمومی به‌منظور دستیابی به مشتری آماده

بازاریابی تکنیکی Technical Marketing : بازاریابی تکنیکی برای مخاطبان فنی و تخصصی.

بازاریابی تلفنی Telemarketing : تماس با مردم از طریق تلفن ، تماس به صورت ناخواسته است.

بازاریابی آزمون محور Test-Driven Marketing : امتحان ایده‌های بازاریابی به شیوه سیستماتیک و مستمر

بازاریابی زمان Time Marketing : تحقیق در خصوص زمان انتشار و ترویج محصولات در عرصه بازار

بازاریابی نمایشگاه تجاری Exhibition Marketing : زیرمجموعه بازاریابی رخدادی ، تبلیغ در نمایشگاه‌های تجاری

بازاریابی سنتی Traditional Marketing : متدها و کانال‌های بازاریابی قبل از بازاریابی اینترنتی

بازاریابی تحت پوشش Undercover Marketing : هنگامی‌که مشتری نداند که پنهانی نشان شده است

بازاریابی User-Generated Marketing : بازاریابیاز طریق محتوای تولیدشده توسط مشتری UGM

بازاریابی عمودی Vertical Marketing : به‌کارگیری یک راه‌حل به شیوهای مختلف برای صنایع گوناگون

بازاریابی ویدئویی Video Marketing : استفاده از قدرت ویدیوها در بازاریابی اینترنتی، با استفاده از یوتیوب

بازاریابی ویروسی Viral Marketing : ورود به یک شبکه اجتماعی جدید برای پخش یک ایده بازاریابی

بازاریابی اینترنتی Web Marketing : خریدوفروش تحت وب . مترادف است با بازاریابی آنلاین

بازاریابی دهان‌به‌دهان WOM) Word-Of-Mouth Marketing) : هنگامی‌که مشتری راضی پیام بازاریابی شما را پخش کند

بازاریابی جوانان Youth Marketing : مخاطبان جوان را هدف قرار می‌دهد . اغلب از کانال‌های نوظهور



:: برچسب‌ها: بازاریابی , انواع بازاریابی ,
:: بازدید از این مطلب : 43
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

بازاریابی Marketing چیست؟ ( تعاریف مختلف بازاریابی )

بازاریابی یا مارکتینگ عبارت است از یک استراتژی که توسط یک شرکت در جهت برقراری ارتباط با مشتری استفاده می‌شود.

عملیات بازاریابی موجب آگهی مشتری از ویژگی‌های مختلف محصولات و خدمات می‌شود.

برای جذب و جلب نظر مشتری به یک محصول یا خدمت در بازار هدف، شرکت‌ها از روش‌های خلاقانه و یا قبلا بکار گرفته‌شده برای مواجه‌شدن با رقبا و حضور در عرصه بازار خود را آماده می‌نمایند.

اصطلاح بازاریابی در واژگان روزانه ما واردشده است و اغلب مدیران/سرمایه‌گذاران/فروشندگان کالا و خدمات به دنبال پاسخ این سوال هستند که :

“بازاریابی چیست” یا ” تعریف بازاریابی چیست”.

این یک سوال تقریبا اساسی و کلیدی است.

بازاریابی، بازاریابی است. منظورتان از اینکه میگویید ” بازاریابی چیست؟ ” واقعا چیست ؟

اجازه دهید کمی سوال را تغییر دهم:

به عنوان یک صاحب کسب و کار کوچک، چه زمان بازاریابی می‌کنید و زمانی نمی‌کنید ؟

فرض کنید که قصد دارید تا تبلیغاتی برای محصولات و خدمات خود به صورت تبلیغات آنلاین یا محیطی انجام دهید،

در این صورت شما در حال بازاریابی برای جذب مخاطب به سوی محصولات خدمات برای خود هستید ( صرف‌نظر از اینکه تفاوت بازاریابی با تبلیغات در چیست . اینجا قصد باز نمودن این بحث را نداریم ) .

  • حال اگر شما در شبکه‌های اجتماعی نظیر فیس-بوک / توییتر یک مطلبی پست نمایید . آیا قصد بازاریابی داشته‌اید ؟
  • یا اگر پاسخ مشتری را به صورت تلفنی یا از طریق ایمیل دهید ، آیا قصد بازاریابی داشته‌اید ؟
  • یا اگر در خانه بمانید و فقط در مورد یک محصول جدید رؤیاپردازی کنید . آیا این بازاریابی است ؟

شاید کمی متعجب شوید ، اما همه این‌ها بازاریابی هستند. هر تلاشی که در مسیر رونق کسب و کار باشد.

حالا چند سوال مهم پیش می‌آید :

  • چگونه باید یک برنامه بازاریابی بنویسم ؟
  • چگونه این برنامه بازاریابی را باید اجرا نمود ؟

اینجاست که ابتدا باید تعریف بازاریابی را دانست.

 

تعریف بازاریابی از نگاه انجمن بازاریابی آمریکا (American Marketing Association (AMA

بازاریابی عبارت است از مجموعه ای از روش‌ها و فرآیندها در جهت برقراری ارتباط و انتقال وسیع پیشنهادات ارزشمند به مشتریان کالا و خدمات، ذینفعان و جامعه مدنظر.

 

تعریف بازاریابی از نگاه متخصصین :

  • هدف بازاریابی ، ایجاد فروش بیشتر است. Peter Drucker
  • کسب سود و حفظ مشتریان فوق‌العاده است. Jeffery J. Fox
  • هدف بازاریابی ایجاد و حفظ فروش بیشتر است.  Tom Asacker 
  • بازاریابی ، حلقه واسط بین مشتریان ، محصولات و برند است. Sam Decker
  • بازاریابی در مورد کمک به افراد در خرید محصول یا خدمت است. Jason Falls 
  • پیام‌ها یا عملیاتی که خود سبب ایجاد پیام‌ها و یا عملیاتی دیگر میشوند. Jay Baer
  • بازاریابی به معنای ارائه یک وعده بزرگ و ارائه چیزی بیش از آن است. Seth Godin
  • بازاریابی عبارت است از ایجاد رابطه پایدار بین مشتریان و محصولات . Jeremiah Owyang
  • بازاریابی به معنای برآورده ساختن نیازها و خواسته‌های مصرف کننده است. Andrew Cohen
  • بازاریابی فرایند ایجاد علاقه در مشتری نسبت به محصولات و خدمات شرکت است. Wikipedia
  • بازاریابی سبب می شود که محصولاتی فروخته شده و باز نگردند اما مصرف کنندگانشان برگردند. Steve Dawson
  • پیدا کردن فردی است که نیاز دارد شما را بشناسد، به شما علاقه داشته باشد و به شما اعتماد نماید. John Jantsch
  • فرایند پیش‌بینی ، مدیریت ، رضایت از محصولات مورد تقاضا ، خدمات و ایده‌ها است. Wharton Business School
  • بازاریابی مسیری برای شاد کردن مشتری یا مصرف کننده بر اساس یک هدف از پیش تعیین شده است. Steve Dickstein 
  • بازاریابی عبارت است از فرایندی که یک شرکت از طریق مسیری سود آورانه می‌تواند نیاز مشتری را به درآمد تبدیل نماید. Mark Burgess
  • بازاریابی همان برندینگ ، انتخاب نام تجاری ، قیمت‌گذاری و پلی بین هزینه و درآمد ناشی از تبلیغات در رسانه‌هاست. بازاریابی همان فروش نیست. Gini Dietrich
  • بازاریابی به معنای برندسازی است . اینکه مردم را متقاعدسازی که محصولات/خدمات/ شرکت شما ، بهترین است و رابطه خود با مشتری را تضمین نمایید. Marjorie Clayman
  • بازاریابی امروز تمرکز بر مشتری نهایی دارد. شبکه‌های اجتماعی این امر را محقق ساخته است. بازارها یک ‌بار دیگر به حرف می‌آیند. بازاریابی در خصوص شناخت بازار و تولید محصول مناسب برای بازار هدف مناسب است. Sally Falkow
  • شامل تحقیقات بازار، انتخاب بازار هدف ، برقراری ارتباط ( تبلیغات ) و روابط عمومی است. بازاریابی برای فروش مانند شخم زدن برای کشاورز است. زیرا مشتری را برای شنیدن سخنان فروشنده ، آماده می‌سازد. Mary Ellen Bianco
  • بازاریابی اساسا در خصوص ارتباطات رو به بیرون است و هدفش ترویج اهداف شرکتی یک شرکت در حوزه خدمات قابل ارائه است. بازاریابی فرآیندی است که از طریق آن شرکتها با هماهنگ کردن تمام اهداف ارتباطی (تبلیغات، بازاریابی، فروش و غیره)، به دنبال رسیدن به تمام اهداف سازمان هستند. Antoine Didienne
  • بازاریابی ، موجب خلق تجربه‌ای پایدار برای مشتری خواهد بود که در زمان تعامل آن مشتری با افراد و اشخاص دیگر ، با شوق و علاقه این تجربه را با دیگران به اشتراک خواهد گذاشت. Saul Colt
  • چند ده قبل به معنای ابزاری برای انتقال پیام ، برقراری رابطه ، نزدیک شدن به مخاطبین هدف در جهت انتقال ارزش و در نهایت فروش محصولات و خدمات است. اما با ظهور رسانه‌های دیجیتال ، به خصوص شبکه‌های اجتماعی و نوآوری‌های تکنولوژیک ، امروزه به معنای ایجاد رابطه عمیق و بامعنا با مشتری راغب و تبدیل آنان به مشتری بالفعل می‌باشد که محصول شما را خواهند خرید. با توجه به پیچیده شدن دنیای تجاری کنونی ، توانایی برقراری ارتباط با مشتری موجود و نیز هم‌زمان ، معرفی محصول به جغرافیایی جدید به عنوان یک فرصت خارق‌العاده ، وظیفه بازاریابی است . Julie Barile
  • بازاریابی به معنی ایجاد یک کانال ارتباطی دوسویه با مشتری برای آموزش و انتقال اطلاعات به مشتری است.البته گذشت زمان بسیار مهم است ، زیرا با گذشت زمان ، مشتری به فروشنده اعتماد می‌کند. با ایجاد اعتماد در پیرامون محصولات و خدمات است که فروش رخ می‌دهد. اگر مشتری اعتماد نماید به هوادار تبدیل می‌شود و سپس جزء اولین گروه مشتریانی خواهد بود که محصولات و خدمات جدید را سفارش می‌دهند و همواره به دنبال خرید مجدد خواهند بود. بازاریابی یک راه بسیار فوق‌العاده برای شناخت سلایق ، درک هیجانات و فرایند تصمیم‌گیری خرید مشتریان است.  Renee Blodgett
  • دکتر فیلیپ کاتلر می‌فرمایند که بازاریابی عبارت است از برآورده ساختن نیازهای مشتریان برای کسب یک سود مشخص. برای من بازاریابی به معنای معرفی مشخصات محصولات نیست. بازاریابان باید تجربه‌ای ۳۶۰ درجه برای مشتری ایجاد نمایند. برای مثال در دنیای شبکه‌های اجتماعی، نیازهای مشتریان در توییتر با نیاز مشتریان در شبکه اجتماعی طرفداران بازی‌های آنلاین متفاوت است. Toby Bloomberg
  • بازاریابی به معنای گفتن داستان برند است به‌طوری‌که مشتریان ، شرکا ، سرمایه‌گذاران ، کارکنان و هر کسی دیگری که به شرکت شما علاقه دارد را جذب نماید. بازاریابی یک سناریو برای کمک به تصمیم گیری مشتریان برای خرید است. Jeff Cutler
  • بازاریابی هنگامی به خوبی انجام شده است که (الف) در استراتژی کسب و کار ، راه ورود ” ارزش قابل پیشنهاد به مشتری” در سند استراتژی بازاریابی و جایگاه برند دیده شده باشد. بازاریابی زمانی که به خوبی انجام نشده است (ب) یک لیست بی‌پایان از تبلیغات و ترفیعات فروش است که پایانی ندارد . بازاریابی در قرن بیست و یکم باید به طور وسیع ، اما نه به طور صددرصدی، قابل‌اندازه گیری و هدایت در مسیر اهداف شرکت باشد. هنگامی  که بازاریابی به صورت صحیح انجام می‌شود (الف) شامل اجزا منظم و دقیقی در خصوص تاکتیک‌ها و تکنیک‌هاست (ب) سیاست‌های فرهنگ‌ساز سازمانی را شامل خواهد شد. Matt Blumberg
  • بازاریابی عبارت است طراحی یک پیام مناسب برای انتقال به فرد مناسب . پیدا کردن فردی که ارتباط خاصی با محصول یا خدمت شما پیدا نموده یا خواهد نمود. بازاریابی می‌تواند به صورت یک رویداد ساده تعریف شود و یا تحت عنوان یک کمپین پیچیده جهانی چند میلیون دلار که ترکیبی از تبلیغات چاپی، دیجیتال، روابط عمومی، شبکه‌های اجتماعی باشد. برخی از بهترین نتایج بازاریابی از ناشی ساده‌ترین اقدامات است. ساده نگه‌داشتن استراتژی بازاریابی بهترین استراتژی است. Lisa Buyer
  • در راستای اهداف کسب و کار شرکت، بازاریابی با بهره‌گیری از منابع کمیاب به دنبال جذب مصرف‌کننده  و کسب درآمد است. بازاریابی فرآیند ارائه یک محصول یا خدمات به مشتریان نهایی و ارائه خدمات پس از خرید به آنان است. برای این منظور، استراتژی بازاریابی شامل اهداف کسب و کار، مشتریان هدف، استراتژی‌های بازاریابی، تاکتیک‌های بازاریابی و معیارهای مرتبط است. بازاریابی ، کل فرایند خرید مشتری که شامل تحقیق، تعامل، خرید، خدمات پس از خرید ( ازجمله پشتیبانی با محصولات مکمل و یا وجود شرایط باز پس دادن محصول) را پشتیبانی و مدیریت می‌نماید. Heidi Cohen
  • بازاریابی اثر کوچکی بر ارائه‌دهنده خدمات و اثر بزرگی بر مشتری دارد. درحالی‌که هم‌زمان ارائه‌دهنده خدمات به عنوان یک مشاور و منبع مورد اعتماد مشتری عمل می‌نماید. بازاریابی برنامه برای آموزش مشتریان و نزدیک شدن به آنان است که سعی دارد بر اساس نیاز آنان ، موجب رضایتشان شود. بازاریابی خوب یک خیابان دوطرفه است. بازاریابی خوب موجب درک نیاز مشتری و پاسخ صحیح به آن نیاز است. Shennandoah Diaz

چرا بازاریابی مهم است ؟

بازاریابی یکی از مهم‌ترین کارهایی است که یک کسب و کار می‌تواند برای موفقیت خود انجام دهد.

نه فقط موجب ایجاد آگاهی از برند می‌گردد، بلکه موجب افزایش فروش ، رشد کسب و کار و نزدیکی مشتریان سازمان خواهد شد.

شش دلیلی که نشان می‌دهد که چرا بازاریابی مهم است :

  • اطلاع رسانی

بازاریابی اطلاعاتی در اختیار مخاطبان محصولات و خدماتی قرار می‌دهد.

اطلاعاتی که در خصوص ارزش ویژگی‌های محصول اصلی ( هسته مرکز محصول ) است. اطلاعاتی اضافی که مشتریان معمولا می می‌خواهند بدانند.

همچنین کمک می‌نماید تا تبلیغات در اختیار آگاهی از برند باشد.

  • شناخت مشتری

بازاریابی به شما کمک می‌کند که مشتری خود را درک کنید.

در مراحل اولیه چرخه عمر محصول هر کس باید تحقیق بازار را انجام دهد که در آن تقسیم‌بندی بازار بر اساس روانشناسی، رفتار، جغرافیا یا معیارهای جمعیت‌شناسی صورت می‌گیرد.

پس از شناسایی بخش‌های بازار و پس از ارزیابی بازار هدف ، محصول یا خدمات شرکت مطابق با مشتریان آن بازار فراهم و ارائه می‌گردد.

  • افزایش فروش

بازاریابی موجب افزایش فروش می‌شود و با استفاده از روش‌های مختلف موجب جلب نظر مشتری به محصول یا خدمات می‌گردد.

این کار را می‌توان از طریق انواع رسانه‌های تبلیغاتی ( کانال تبلیغاتی ) انجام داد که عبارتند از :

تبلیغات دهان به دهان ، رسانه‌های اجتماعی، بازاریابی مستقیم، مطبوعات، رادیو، تلویزیون، برنامه‌های متنوع فروش، وب‌سایت شرکت و کانال‌های دیگر که به جذب و متقاعد کردن افراد برای خرید محصول یا خدمات کمک می‌نمایند.

با استفاده از ترکیبی از این رسانه‌ها، می‌توان فروش را افزایش داد که تاثیر مثبت بر سودآوری خواهد داشت.

  • جذب مشتری

جذب مشتریان خود با ارائه اطلاعات مربوط به شرکت و محصول جدید ، بسیار مهم است.

این باعث می‌شود مشتری احساس مهم بودن و به حساب آمدن نماید.

بازاریابی در این زمینه، به ویژه در رسانه‌های اجتماعی، از طریق مسابقه‌ها و رقابت‌ها یا حتی تبلیغات در فروشگاه یا بازاریابی تجربی رخ می‌دهد.

  • ایجاد رقابت

بازاریابی مانند یک اعلام حضور در بازار است ، بیان این مسئله ما با چه محصولات و خدماتی در بازار حضور خواهیم داشت و این سطح رقابت را افزایش خواهد داد.

  • برندینگ / برندسازی

بازاریابی به دنبال برندینگ و ایجاد یک نام تجاری قوی است.

شهرت برند چیزی است که یک نام تجاری را ایجاد می‌کند یا آن را می‌شکند. برای اینکه محصول یا خدمات شناخت شود، باید از طریق استفاده از رسانه‌های بازاریابی موثر، شهرت خوبی در بازار ایجاد نماید.

هنگامی‌که نام تجاری شما با یک استاندارد خاص عمل می‌نماید، حتما با افزایش فروش و گسترش تجارت روبرو خواهد شد.

 

استراتژی بازاریابی  و ذهن مشتری :

مشتری، محصولی که توسط شما عرضه می‌شود را خریداری نمی‌نماید، بلکه ارزش ایجادی توسط کالا را خریداری می‌نماید.

برای درک چگونگی آن باید روانشناسی مصرف کننده / شناخت رفتار مصرف کننده Consumer Behavior را به درستی درک نمایید.

 روزانه یک مشتری با صدها پیام بازاریابی مواجه است. چرا مشتری باید به همه آن‌ها توجه نماید ؟

توجه همه‌جانبه به این همه پیام چیزی جز آشوب ذهنی به همراه نخواهد داشت.

در مقابل ، مشتریان اکثر پیام‌های را نادیده گرفته و فقط به مواردی که به خصوصیات شخصیتشان نزدیک باشد ، توجه می‌نمایند.

مغز انسان برای نادیده گرفتن پیام‌هایی که به آن نیاز یا احتیاج ندارد، بسیار خوب عمل می‌نماید. این یک سیستم ضد اسپم ناخودآگاه در مغز انسان است.

شاید زمانی که کودک بودید و لغات جدیدی را می‌آموختید را به یاد بیاورید –  این لغات را همه‌جا می‌دیدید و به آن لغات حساس شده بودید – اما حالا همان لغات را همه‌جا می‌بینید و می‌شنوید و دیگر مانند قبل توجه شما را به خود جلب نمی‌نماید.

این مثالی برای این است که ذهن ما چگونه خود را با محیط پیرامون تطبیق می‌دهد. لغات بسیاری هنوز وجود دارد که اصلا شاید تاکنون نشنیده باشید و بود و نبودشان برایتان نیز مهم نبوده است، اما هنگامی‌که نیازمند دانستن و بکارگیری این لغات هستید، توجه شما به آنان صدچندان می‌شود.

حالا این لغات برای ذهنتان جادویی می‌شود. این دقیقا کاری است که پیام بازاریابی انجام می‌دهد.

خصوصیت استراتژی بازاریابی چیست ؟

سه جز اصلی مدیریت بازاریابی استراتژیک  : ۱- استراتژی   ۲- تاکتیک  ۳- تکنیک

استراتژی بازاریابی از تعداد زیادی از تاکتیک‌های عملیاتی و تکنیک‌های حرفه‌ای تشکیل‌شده است.

اگر استراتژی بازاریابی به خوبی تعریف شده باشد به راحتی می‌تواند نیازهای مشتری را از طریق هدف‌های قابل دستیابی ، برآورده سازد.

در حالی که اکثر شرکت‌ها در حال انجام فعالیت بازاریابی هستند، تنها تعداد اندکی از شرکت‌ها به دنبال فعالیت‌های برندسازی وفاداری مشتری از طریق تاکتیک‌های بازاریابی و تکنیک‌های بازاریابی است.

  • تاکتیک بازاریابی

مجموعه‌ای از روش‌های در نظر گرفته شده برای ترویج کالاها و خدمات یک کسب و کار با هدف افزایش فروش و حفظ موقعیت رقابتی محصول یا خدمت است.

تاکتیک بازاریابی اگر درست و مناسب باشند باید به صورت چشمگیری ، منجر به رضایت مشتری شوند. تاکتیکهای بازاریابی بر اساس منابع محدود و برای دستیابی به حداکثر اثربخشی باید تعریف شوند.

  • تکنیک بازاریابی

شیوه‌ها و حالت‌هایی هستند که تاکتیک‌های در نظر گرفته شده را قادر می سازد تا در مسیرهای متفاوتی به نتایج یکسان دست یابند.

بازاریاب سعی خواهد نمود که به تاکتیک‌ها به عنوان گزینه های روی میز نگاه کرده و با توجه نیاز سازمان و محدودیت‌ها و ابزارهای در دسترس ، گزینه یا گزینه ‌های اصلی را انتخاب نماید.

تکنیک‌های مختلف بازاریابی آنلاین و آفلاین وجود دارد.

نمونه های عمده آنلاین عبارتند از نمایشگاه‌های تجاری، شبکه‌ها و تعاملات گفتاری شخصی. تکنیک‌های کلیدی آنلاین عبارتند از وب سایت شرکت، بهینه‌سازی برای موتور جستجو و وبینارها.

 

هدف از استراتژی بازاریابی چیست ؟

استراتژی بازاریابی عبارت است از فرایند برنامه‌ریزی ، توسعه و اجرای عملیاتی در جهت به دست آوردن یک مزیت رقابتی در بخش مشخص از بازار ( بازار نیش ).

این فرایند برای تعیین نقشه اهداف شرکت و چگونگی دستیابی به آن‌ها ضروری است.

هر شرکتی که نیاز دار تا بخشی از سهم بازار را به صورت مشخصی و با احتمال زیادی در اختیار داشته باشد، باید بیانیه ماموریت خود به صورت واضح تعریف نماید؛ تحقیقات بازار انجام دهد ، اهداف مشخصی را تعریف ، ایجاد ، پیاده‌سازی و ارزیابی نماید تا نیاز مشتری را به درستی درک و محصول مناسب را به وی تحویل دهد.

قلب تمام هدف‌ها ، رضایت مشتری و تسلط بر بازار و رهبری بازار است.

بنابراین برای خوشنودی و رضایت مشتری و پیشی گیری از رقبا ، باید سه فاز استراتژی بازاریابی با صورت کامل و دقیق انجام شود.

 

اجرای موفقیت آمیز بازاریابی نیاز به رعایت چه نکاتی دارد ؟

  • هماهنگی موثر و کارآمد بین اقدامات بازاریابی – چه کسی و در چه زمانی باید چه وظیفه‌ای را انجام دهد.
  • جلوگیری از هرگونه حواس پرتی یا اعتراض با تمرکز بر روی وظایف محوله و تعیین بهترین زمان انجام هریک از وظایف.
  • توجه به اجزا و رابطه بین این اجزا.
  • فقط با اینکه روی کاغذ بنویسید “چه کسی چه کاری را انجام می دهد” هرگز نباید تصور شود که آن افراد، کارها را اتوماتیک انجام خواهند داد.
  • همه کارهای برنامه‌ریزی شده باید در زمان دقیق خود اجرا شود.
  • به هیچ عنوان نباید کمتر از قول داده شده به مشتری کالا و خدمات داد. با ایجاد رضایت در مشتری ، اقدامات و تلاش‌های بازاریابی شما راحت‌تر به فروش تبدیل خواهد شد.
  • یا تمام کارها را درست انجام دهید یا اگر بخشی از آن با مشکل روبرو است ، آن را برونسپاری نمایید.

معرفی محبوب‌ترین انواع بازاریابی : 

 

بازاریابی سببی Affinity Marketing

بازاریابی سببی را بازاریابی مشارکتی Partnership Marketing نیز خوانده می‌شود، این تکنیک سبب ایجاد یک رابطه عمیق بین برندهای مکمل می‌گردد، از سوی دیگر این استراتژی مشارکتی دارای منافع بر هر دو برند(شرکت) خواهد بود.

هنگامی‌که یکی از شرکت‌ها در جهت کسب درآمد برای خود موجب خلق ارزش برای یک مشتری می‌شود، دیگر درحال ایجاد ارتباط با مشتریان جدید است.

بازاریابی اتحاد متقابل ( ائتلافی ) Alliance Marketing

دو یا چند شرکت که با یکدیگر بر سر منابع خویش ائتلاف نموده تا یک محصول یا خدمت ترویج نموده و به فروش برسانند.

در این حالت، نه تنها سود بیشتری برای سهامداران خویش ایجاد می نمایند، بلکه سهم بازار خویش را نیز افزایش و تاثیری بیشتری بر بازار خواهند داشت.

بازاریابی تله‌ای / حمله گاز انبری Ambush Marketing

حضور در محل کمپین برندینگ یک شرکت، برای انجام تبلیغات در خصوص یک برند دیگر ، بدون پرداخت هیچ مبلغی به عنوان اسپانسر به شرکت برگزارکننده آن کمپین، که این امر موجب کاهش ارزش سرمایه‌گذاری بر آن کمپین نقطه‌نظر اسپانسرها می‌گردد.

این نوع بازاریابی ( مارکتینگ ) در زمان کمپین‌های بین‌المللی بزرگ اتفاق می‌افتد. مانند کمپین‌های برندینگ در بازی‌های جام جهانی یا المپیک.

بازاریابی تله‌ای به دو دسته تقسیم می‌گردد:

۱-  تله گذاری درنده :

  • با ادعاهای کلاهبردارانه ، خود را حامی رسمی آن کمپین اعلام می‌نمایند.

۲- تله گذاری مستقیم : 

  • برند تله گذار بدون اینکه در کمپین سرمایه‌گذاری کرده باشد، خود را بخشی از آن می‌داند اما سعی می‌نمایند اما ادعای علنی ندارد.

 

بازاریابی درخواست به اقدام Call to Action Marketing : CTA

بخشی از بازاریابی درون سیستمی است که در داخل وب‌سایت از طریق بنر، متن یا یک تصویر اتفاق می‌افتد، این ابزارها، تلاش می‌نمایند تا فرد را به کلیک بر روی آن ترغیب نموده وارد دالان ارتباط با سایت گردد که نهایتاً به یک فروشگاه آنلاین ختم شده و آن را به فروش تبدیل نماید.

بازاریابی محدود Close Range Marketing ) CRM )

آن را بازاریابی از نوع نزدیک Proximity Marketing نیز میگویند.

CRM از فنّاوری‌هایی نظیر Wi-Fi یا Bluetooth در جهت ترویج محصولات و خدمات در نزدیکی محل حضور مشتریان بهره می‌گیرد.

بازاریابی اَبری Cloud Marketing

در مورد بازاریابی در فضای وب است، جایی که تمام منابع و امکانات تحت شبکه آنلاین جابجا می‌گردد و مشارکت‌کنندگان در فرایند این نوع مارکتینگ قادر به توسعه، اصلاح، استفاده و یا به اشتراک‌گذاری آن هستند.

بازاریابی گروه اجتماعی Community Marketing

این نوع بازاریابی در خصوص برآوردن نیازها و احتیاجات مشتریان حاضر در یک گروه اجتماعی در یک منطقه جغرافیایی خاص است و با جذب مصرف‌کنندگان جدید از خارج آن گروه نیز مخالف است.

بازاریابی محتوا Content Marketing

این بازاریابی در مورد، تولید محتوا و انتشار محتوا در کانال‌ها و بسترهای متفاوت است .

این محتوا در جهت ارائه اطلاعاتی در مورد خدمات و محصولات مشخص به مشتری بالقوه و تأثیرگذاری بر آن، بدون استفاده از هیاهوی سنتی فروش و فروشندگی است.

بازاریابی مفهوم Context Marketing

بازاریابی مفهومی به معنای انتقال محتوا به افراد مناسب، از کانال مناسب و در زمان مناسب است.

تمرکز بر مشخصات محصول و خدمات نیست، بلکه تمرکز بر ایجاد رابطه و معرفی و تبیین یک سبک زندگی است.

بازاریابی رسانه متقاطع Cross-media Marketing

همان‌طور که از اسمش هویداست، استفاده از کانال‌های چندگانه نظیر ایمیل، نامه، صفحات وب و نظیر آن در جهت ارائه اطلاعات در خصوص محصولات و خدمات به مشتری در جریان ترویج متقابل Cross-promotion ، بکار گرفته می‌شود.

بازاریابی پایگاه داده Database Marketing

با به‌کارگیری اطلاعات موجود در پایگاه داده مرتبط با مشتریان موجود و یا مشتریان بالقوه در جهت سفارشی نمودن استراتژی ارتباط با مشتری و با به‌کارگیری آن استراتژی در هرگونه کانال در جهت ترویج محصول یا خدمت اتفاق می‌افتد.

بازاریابی دیجیتال Digital Marketing

با به‌کارگیری تجهیزات دیجیتال مثل تلفن همراه هوشمند، رایانه، تبلت و بیلبوردهای دیجیتال برای مطلع نمودن مشتریان و شرکای تجاری در مورد کالا و خدمات می‌پردازد.

بازاریابی اینترنتی ، عنصر کلیدی در بازاریابی دیجیتال است.

بازاریابی مستقیم Direct Marketing

بازاریابی مستقیم اشاره به تکنیکی دارد که سازمان از طریق آن به صورت مستقیم با مشتری خویش ارتباط برقرار می‌نمایند، نظیر: نامه، ایمیل، اس.ام.اس، پوستر و سایر ابزارهای ترویجی.

بازاریابی متنوع Diversity Marketing

هدف از این نوع بازاریابی ، جلب نظر فرهنگ‌های گوناگون است.

این فرهنگ‌ها دارای اعتقادات، باورها، انتظارات، سلایق و نیازهایی هستند که باید با در نظر گرفتن این عناوین، یک برنامه بازاریابی اختصاصی برای اثرگذاری بر این دسته از مشتریان هدف تبیین و پایه سازی گردد.

بازاریابی بشارتی Evangelism Marketing 

شبیه به بازاریابی دهان‌به‌دهان است.

برای به‌کارگیری بازاریابی بشارتی ، شرکت می‌بایست میزان مشتریان حامی برند خویش را افزایش دهد، این به دین معناست که این مشتریان ویژگی‌های محصول یا خدمات را ترویج می‌دهند و سود شرکت را افزایش خواهند داد.

بازاریابی بدون عوض ؛ شبه رایگان Freebie Marketing

در این حالت، محصول را با قیمت بسیار ناچیز فروخته و یا کاملاً رایگان به مشتری ارائه می‌نمایند.

هدف این بازاریابی ، فروش سایر تجهیزات تکمیل‌کننده این نوع محصولات یا خدمات در مراحل بعدی به همان مشتری است.

بازاریابی با نمونه رایگان Free Sample Marketing

شبیه به بازاریابی شبه رایگان نیست، زیرا صرف‌نظر از آنکه بر ارائه محصول رایگان تکیه دارد، اما این ارائه رایگان در جهت آشنایی مشتری با محصول است.

شرکت امیدوار است تا با تأثیر مناسب بر مشتری، او را برای خرید در آینده ترغیب نماید.

بازاریابی چریکی یا بازاریابی پارتیزانی Guerrilla Marketing

تکنیک غیر قراردادی و ارزان‌قیمت که سعی دارد بر تصویر ذهنی مشتری اثر گذارد.

بازاریابی چریکی در محلی اتفاق می‌افتد که جمعیت زیادی آن را دیده و سورپرایز شوند.

بهترین مثال برای آن فلش موبز است (متخصص به‌کارگیری این روش بازاریابی شرکت ردبول است. ردبول از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ در حدود ۲۵۰ برنامه فلش موبز در ۵ قاره جهان برگزار نموده است.)

با توجه به هوشمندی خرید در عصر اطلاعات و جامعه پست‌مدرن امروزی، هر شرکتی که قصد موفقیت دارد می‌باید، ترکیبی از انواع بازاریابی را در برنامه بازاریابی خویش تبیین نموده باشد.

همان‌طور که مطالعه نمودید ، با ظهور فن‌آوری‌های نوین و با هر جهش تکنولوژیک، به این نوع‌ها اضافه میگردد.

حتی روندهای اجتماعی-اقتصادی بر ماهیت و ساختار بازار تأثیر خود را خواهند گذاشت.



:: برچسب‌ها: بازاریابی ,
:: بازدید از این مطلب : 45
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

انواع استراتژی‌های بازاریابی

انواع مختلف استراتژی های بازاریابی در هر کسب و کار وجود دارد. ساختار استراتژی های بازاریابی شامل تجزیه و تحلیل نیازهای کسب و کار شما، مخاطبان هدف شما و مشخصات محصولات شما می‌شود.

دو نوع اصلی از استراتژی های بازاریابی عبارتند از:

  • بازاریابی کسب و کار به کسب و کار (B2B)
  • بازاریابی کسب و کار به مصرف کننده (B2C)

شایع ترین نوع بازاریابی، بازاریابی کسب و کار به مشتری است که در اینجا به استراتژی های این نوع بازاریابی می‌پردازیم.

بازاریابی پرداختی (تبلیغاتی)

این نوع بازاریابی شامل رویکردهای چندگانه در بازاریابی است. مانند تبلیغات سنتی به صورت تبلیغات تلوزیونی یا تبلیغات چاپی. همچنین یکی از شناخته ترین انواع بازاریابی از این نوع بازاریابی اینترنتی است که بازاریابی اینترنتی نیز انواع مختلفی دارد مثل (PPC) یعنی پرداخت به ازای هر

بازاریابی سببی (بازاریابی مبتنی بر علت)

بازاریابی سببی باعث ایجاد پیوند بین خدمات و محصولات یک شرکت با یک علت یا موضوع اجتماعی می‌شود. این نوع بازاریابی به بازاریابی مبتنی به علت نیز شناخته می‌شود.

بازاریابی رابطه

این نوع بازاریابی اساسا بر روی ساختار مشتری تمرکز دارد که شامل بهبود روابط موجود با مشتریان و بهبود وفاداری مشتری است.

بازایابی مخفی

این نوع استراتژی بازاریابی بر بازاریابی محصول تمرکز دارد، در حال که مشتریان از استراتژی های بازاریابی بی اطلاع هستند. به این نوع بازاریابی بازاریابی نهان نیز گفته می‌شود.

کلامی یا شفاهی

این نوع بازاریابی کاملا بر این اساس است که شما چه احساسی به مرد منتقل می‌کنید. بازاریابی کلامی یا شفاهی به طور سنتی مهم ترین نوع استراتژی بازاریابی است. در دنیای کسب و کار شنیدن بسیار مهم است. زمانی که شما به مشتریان خدمات با کیفیت ارائه می‌دهید، احتمال اینکه آن ها شما را تبلیغ کنند بسیار مهم است.

بازاریابی اینترنتی

از دیگر استراتژی های بازاریابی بازاریابی اینترنتی است. بازاریابی اینترنتی به عنوان بازاریابی ابری نیز شناخته می‌شود که معمولا در اینترنت اتفاق می‌افتد. در این نوع بازاریابی تمام آیتم های بازاریابی در اینترنت به اشتراک گذاشته می‌شوند و از طریق روش های مختلف بر روی سیستم عامل های مختلف تبلیغ می‌شوند.

بازاریابی معاملاتی

بخش فروش در یک کسب و کار، چالش برانگیزترین کار است. حتی برای بزرگترین خرده فروشان نیز فروش همیشه دشوار است، به ویژه هنگامی که حجم بالایی از اهداف وجود دارد. با این حال با استراتژی های جدید بازاریابی، فروش آنقدرها هم سخت نیست. در بازاریابی معاملاتی، خرده فروشان مشتریان را با دادن کوپن های خرید، تخفیف و جایزه تشویق به خرید می‌کنند. این کار باعث افزایش شانس فروش و ایجاد انگیزه در مخاطبان هدف برای خرید محصولات تبلیغاتی می‌شود.

بازاریابی تنوع

در این نوع بازاریابی، مخاطبان هدف خود را با سفارشی سازی و ادغام استراتژی های بازریابی مختلف جذب می‌کند. این نوع بازاریابی جنبه های مختلف مانند فرهنگ، عقاید، نگرش ها، دیدگاه ها و دیگر نیازهای خاص را پوشش می‌دهد.

سخن پایانی

استراتژی های بازاریابی ترویج، تبلیغات و فروش محصولات و خدمات را بسیار ساده تر ساخته است. این استراتژی ها همچنین مخاطبان را هدف قرار می دهد و باعث ایجاد اطمینان از پیشرفت مناسب در کسب و کار خواهد شد. پس مدیران و رهبران هر کسب و کار باید برای پیشبرد اهداف خود و پیشرفت در کسب و کار انواع مختلف استراتژی های بازاریابی را بیاموزند .

انواع استراتژی‌های بازاریابی – قسمت دوم

استراتژی‌های بازاریابی توسط کسب و کارها برای تبلیغ محصولات و خدمات استفاده می‌شوند. بیایید تعریف استراتژی بازاریابی را بررسی کنیم.

تعریف استراتژی بازاریابی

استراتژی بازاریابی توسط شرکت‌های مختلف برای جلب توجه مصرف‌کنندگان استفاده می‌شود. همچنین برای آگاه‌سازی مشتریان درباره ویژگی‌ها، مشخصات و مزایای محصولات شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرد. این استراتژی اساسا متمرکز بر تشویق مشتریان هدف برای خرید محصولات و خدمات خاص است. استراتژی‌های بازاریابی می‌توانند کاملا نوآورانه باشند و یا آن‌هایی که قبلا توسط کسب و کارهای دیگر استفاده شده‌اند مورد استفاده مجدد قرار گیرند.

داشتن استراتژی بازاریابی اثربخش کمک می‌کند تا از رقبای خود پیشی بگیرید.

انواع مختلفی از استراتژی‌های بازاریابی وجود دارند. شما باید موضوعات مورد نیاز کسب و کار خود را انتخاب کنید. قبل از انتخاب استراتژی بازاریابی مناسب برای کسب و کار خود، نکات زیر را در نظر بگیرید.

۱- جمعیت و بازار هدف را تعیین کنید

تعیین جمعیت هدف یک گام ضروری در انتخاب استراتژی بازاریابی است. این امر اطلاعات جمعیتی مناسب را ارائه می‌دهد که به انتخاب مناسب‌ترین برنامه بازاریابی برای کسب و کار شما کمک می‌کند.

۲- مخاطبان خود را آزمایش کنید

ایجاد یک فرآیند فرضی خرید برای تست مخاطبان، موثر خواهد بود. هنگامی که رفتار خرید مخاطبان را در نظر می‌گیرید، می‌توانید استراتژی بازاریابی مناسب‌تری را انتخاب کنید.

۳- استراتژی‌های بازاریابی را در نظر بگیرید

وقتی اطلاعات جمعیت شناسی را بدست آوردید؛ دانش، نگرش و رفتار مشتریان را نیز بررسی کنید. اگر اطلاعاتتان کامل شود می‌توانید استراتژی بازاریابی مناسب‌تری را انتخاب نمایید.

۴- استراتژی‌ها را ارزیابی کنید

هنگامی که استراتژی‌های بازاریابی را در نظر گرفته و آن‌هایی را که قابل استفاده هستند پیدا کردید، آن‌ها را بررسی نموده، اعمال کنید و سپس طریقه عملکرد آن‌ها را مورد ارزیابی قرار دهید. این فرآیند باید برای اهداف آزمایشی انجام گیرد و از استراتژی مناسب و سازنده استفاده شود.

انواع استراتژی‌های بازاریابی

انواع مختلفی از استراتژی‌های بازاریابی وجود دارد. گردآوری یک استراتژی بازاریابی شامل تجزیه و تحلیل نیازهای کسب و کار، مخاطبان هدف و مشخصات محصولات شما است.

دو نوع اصلی از استراتژی بازاریابی عبارتند از:

۱- بازاریابی کسب و کار به کسب و کار یا B2B

۲- بازاریابی کسب و کار به مصرف‌کننده یا B2C

شایع‌ترین نوع بازاریابی، بازاریابی کسب و کار به مصرف‌کننده است.

در ادامه انواع مختلف استراتژی‌های بازاریابی که در دسترس هستند را معرفی کرده‌ایم.

۱- تبلیغات پولی

این امر شامل رویکردهای متعددی برای بازاریابی از جمله روش‌های سنتی مانند رسانه‌های چاپی می‌باشد. همچنین یکی از شناخته‌شده‌ترین روش‌های بازاریابی، بازاریابی اینترنتی است. این شامل روش‌های مختلف مانند PPC (تبلیغات پرداخت به ازای هر کلیک) و تبلیغات پولی گوگل ادز (Google Ads) می‌باشد.

۲- بازاریابی موضوعی

بازاریابی موضوعی، خدمات و محصولات شرکت را به یک مسئله اجتماعی مرتبط می‌کند. این به عنوان بازاریابی ارتباطی نیز شناخته شده است.

۳- بازاریابی ارتباطی

این نوع بازاریابی اساسا بر روی مشتری‌مداری متمرکز است. بهبود روابط موجود با مشتریان و بهبود وفاداری مشتری از اصلی‌ترین اهداف این نوع بازاریابی می‌باشد.

۴- بازاریابی پنهانی

این نوع استراتژی بر بازاریابی محصولات در حالی که مشتریان از استراتژی بازاریابی بی‌اطلاع هستند، تمرکز دارد. همچنین به عنوان بازاریابی در خفا نیز شناخته می‌شود.

۵- بازاریابی کلامی یا دهان به دهان

این نوع بازاریابی کاملا بر این مبنا است که شما چه احساسی را به مردم می‌دهید. بازاریابی دهان به دهان به طور سنتی مهم‌ترین نوع استراتژی بازاریابی می‌باشد. هنگامی که شما خدمات با کیفیت را به مشتریان ارائه دهید، احتمال دارد آن‌ها نزد دوستان و آشنایان خود از کسب و کار شما تعریف کنند.

۶- بازاریابی اینترنتی

این نوع بازاریابی که به عنوان بازاریابی ابری نیز شناخته می‌شود، معمولا در اینترنت اتفاق می‌افتد. تمام موارد بازاریابی در اینترنت به اشتراک گذاشته شده و از طریق روش‌های مختلف تبلیغ می‌شوند.

۷- بازاریابی معامله‌ای

فروش، چالش‌برانگیزترین قسمت بازاریابی است. حتی برای بزرگترین خرده‌فروشان، فروش همیشه دشوار است، به ویژه هنگامی که اهدافی با حجم بالا وجود دارد. با این حال با استفاده از استراتژی‌های بازاریابی جدید، فروش چندان سخت نخواهد بود. در بازاریابی معامله‌ای، خرده‌فروشان با کوپن‌های خرید، تخفیف و شرکت در رویدادهای بزرگ مشتریان را تشویق می‌کنند تا محصولاتشان را خریداری نمایند. این باعث افزایش شانس فروش و ایجاد انگیزه در مخاطبان هدف برای خرید محصولات تبلیغ‌شده می‌شود.

۸- بازاریابی گوناگون

این روش، با سفارشی کردن و ادغام استراتژی‌های بازاریابی مختلف و جذب مخاطبان گوناگون سر و کار دارد و جنبه‌های مختلف مانند فرهنگ، عقاید، نگرش‌ها، دیدگاه‌ها و دیگر نیازهای خاص مشتریان یا مخاطبان را پوشش می‌دهد.

۹- داستان‌سرایی

داستان‌سرایی یک راه احساسی برای دستیابی به مخاطب است. شما می‌توانید داستان‌های شخصی، داستان‌های برند یا داستانی از یکی از مشتریان خود پس از کسب اجازه از آن‌ها تولید کنید. یک روند دیگر وجود دارد که یک داستان را دقیقاً در شش کلمه بیان می‌کند. در اینجا نویسنده برای خلق یک داستان کوتاه و معنی‌دار به مهارت‌های نوشتاری بالایی نیاز دارد. این نوع استراتژی بازاریابی به شما کمک می‌کند تا اعتماد و وفاداری مشتریان خود را جلب کنید.

۱۰- برنامه ارجاع

این نوع استراتژی بازاریابی باعث می‌شود از مشتریان فعلی خود، برای جذب مشتریان جدید استفاده کنید. اگر مشتریان شما از دوستان خود بخواهند محصول یا خدماتتان را بخرند، مشوق یا مزایایی را به آن‌ها می‌پردازید. مردم معمولاً بازاریابی دهان به دهان را انجام می‌دهند تا از مزایای آن بهره‌مند شوند. مبلغی که به آن‌ها پرداخت می‌کنید در مقابل بازدهی که دریافت خواهید کرد بسیار ناچیز است. قبل از دادن مزایا، راهی برای پیگیری ارجاعات انجام‌شده توسط مشتریان خود پیدا کنید.

۱۱- رویدادهای شبکه‌سازی

بله، بازاریابی اینترنتی مخاطبان شما را جذب خواهد کرد؛ اما تکنیک‌های بازاریابی دیگری نیز وجود دارند که نمی‌توانید از پشت صفحه کامپیوتر انجام دهید. برای این کار، باید در دنیای واقعی قدم بردارید و رویدادهای شبکه‌سازی را سازماندهی کنید تا مخاطبان بالقوه‌ای را به دست آورید که ممکن است از خدمات شما لذت ببرند. به عنوان مثال، اگر در حال ارائه یک دوره آنلاین هستید، می‌توانید غرفه‌ای راه‌اندازی کنید که افراد بتوانند با شما تماس بگیرند و اطلاعات کافی را در مورد دوره خود با آن‌ها به اشتراک بگذارید و با ارائه تخفیف‌های اضافی آن‌ها را به شرکت در دوره تشویق نمایید.

۱۲- بازاریابی محتوا

مردم از شرکت در مسابقات لذت می‌برند. شما می‌توانید از پلتفرم‌های آنلاین مانند فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب یا سایر پلتفرم‌های آنلاین برای اجرای مسابقات استفاده کنید. برگزاری مسابقه بهترین راه برای هدایت ترافیک به وبسایت شما و بهینه‌سازی نرخ تبدیل است. می‌توانید دستگاه‌های دیجیتال یا بلیط سفر را به عنوان جایزه اهدا نمایید.

جمع‌بندی

برای جمع‌بندی می‌توانیم بگوییم که استراتژی‌های بازاریابی، محصولات و خدمات را تبلیغ می‌کنند. آن‌ها همچنین برای هدف قرار دادن مخاطبان و حصول اطمینان از پیشرفت مناسب کسب و کار تدوین می‌شوند.



:: برچسب‌ها: بازاریابی , استراتژی , استراتژی بازاریابی ,
:: بازدید از این مطلب : 48
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

محصول، قیمت، جایگاه و تبلیغات (پروموشن)، ۴ عنصر اصلی بازاریابی‌اند که باید به درستی برنامه‌ریزی و اجرا شوند

 
 آمیخته بازاریابی

برای بازاریابی کارآمد یک محصول، ۴ کار را باید به درستی انجام دهید: محصول، قیمت، جایگاه و تبلیغ. این چهار عنصر به عنوان آمیخته بازاریابی، آمیزه بازاریابی یا چهار p شناخته می‌شوند. به ۴ عنصر آمیخته بازاریابی باید به صورت واحد نگاه شود و برای حمایت از هم ساختاربندی شوند؛ در غیراینصورت، یک استراتژی بازاریابی در شرکت، شگفت انگیز و ناهماهنگ به نظر خواهید رسید، این مقاله معرفی خلاصه ای از هر عنصر آمیخته بازاریابی را ارائه می‌دهد.

دیاگرام زیر ۴ عامل را نشان می‌دهد که آمیخته بازاریابی را تشکیل می‌دهند:

آمیخته بازاریابی

استراتژی محصول در آمیخته بازاریابی

محصول، بخشی از آمیخته بازاریابی است چرا که آیتمی‌ برای فروش ارائه می‌شود، و لذا ویژگی‌ها و طراحی آن باید با ملاحظاتی محتاطانه صورت بگیرد. با توجه به این که آیا شرکت در حال ساخت و یا خرید محصول برای فروش مجدد است یا نه، باید تعیین کنند چه ویژگی‌هایی در محصول برای بازارهدفشان مناسب است. هنگامی‌که یک سازمان یک محصول را به بازار معرفی می‌کند، باید از خودشان سوالات ذیل را بپرسند:

  1. هدف محصول چه کسی است
  2. مشتریان از آن انتظار چه مزایایی را دارند
  3. مزیت آن در برابر دیگر محصولات رقبا چیست؟ و یا نقطه فروش منحصر به فرد آن چیست؟
  4. شرکت چگونه برای قرار دادن محصول در بازار برنامه ریزی کرده است؟

جواب این سوالات به شرکت کمک می‌کند تا طراحی، و بسته بندی اش را انجام دهد و محصول خود را ارزشمند کند. اپل دارای استراتژی امیخته بازاریابی عالی است؛ محصولات آن‌ها با احتیاط ساخته می‌شوند، و طراحی آن‌ها حمایتی است و دارای یک لوگوی نمادین از اپل می‌باشند.

 

استراتژی قیمت در آمیخته بازاریابی

قیمت بخشی از آمیخته بازاریابی است، اگر قیمت را اشتباه بزنید، محصول خود را نمی‌فروشید. استراتژی‌های متفاوتی برای قیمت گذاری وجود دارد که باید حداقل هزینه‌های شما را پوشش دهد مگر این که قیمت تنها برای جذب مشتری به کسب و کار استفاده شود. یک محصول به اندازه ای ارزش دارد که مردم حاضرند برای آن هزینه کنند. مقداری که بازار هدف شما حاضر است برای محصولاتتان بپردازد به ویژگی‌های محصول و بودجه بازار هدف بستگی دارد. شما هم چنین باید قیمت‌گذاری و فاکتورهای تصمیمات رقبا را نیز در محیط بازاریابی خود لحاظ کنید. استراتزی قیمت گذاری در آمیخته بازاریابی سامسونگ، عوامل فوق را با استفاده از چند استراتژی قیمت گذاری متفاوت برای چند نوع محصولی که می‌فروشند دخیل می‌کند. سامسونگ انواع متفاوتی تلفن همراه با قیمت‌های متفاوت می‌فروشد، به این استراتژی، خط تولید می‌گویند که راهی شناخته شده برای سامسونگ و دیگر شرکت‌ها در استفاده از آمیخته بازاریابی‌شان است.

استراتژی جایگاه در آمیخته بازاریابی

عنصر جایگاه در آمیخته بازاریابی درباره مکان ساخت محصول، نگهداری آن و چگونگی آن انتقالش به مشتری است. جایگاه هر کدام از این چیزها باید تضمین کند محصول در زمان مناسب بدون هیچ آسیب و زیانی در جایگاه درستی قرار می‌گیرد. یک جایگاه مناسب:

  • در صورتی که مکان فروش محصول است، برای فروش مشتری قابل دسترس باشد.
  • در صورتی که مکان فروش محصول است، هزینه کمی برای رفتن مشتری به آنجا در بر داشته باشد.
  • هزینه ای منطقی برای کسب و کار داشته باشد.

استراتژی تبلیغ در آمیخته بازاریابی

یک محصول و یا خدمات موفق هیچ است مگر اینکه مزایای محصول همانند خدماتش، با بازارهدف رابطه برقرار کند. تبلیغات هر نوع فعالیتی است که در خلال آن آگاهی از محصول بالا می‌رود و یا مشتریان را به خرید آن تشویق می‌کند.

 

موارد ذیل بر چگونگی انتخاب یک شرکت برای تبلیغ محصولش تاثیرگذارند:

  • هدف تبلیغ
  • بودجه تبلیغ
  • قوانین مجاز درباره چگونگی تبلیغ و چیزی که می‌خواهید تبلیغ کنید
  • بازارهدف برای محصول
  • محیط بازاریابی که شرکت در آن مشغول به کار است

دیگر پیوندهای آمیخته بازاریابی

یک استراتژی ایده‌آل برای فروش خدمات یک شرکت، شامل آمیخته سنتی بازاریابی و ۳ عنصر اضافی دیگر است: مردم، فرآیند و شاهدان فیزیکی. باید توجه داشت که عنصر مردم به این نکته اشاره می‌کند که کارمندان آموزش‌دیده، تضمین می‌کنند که به مشتریان اهمیت داده می‌شود و لذا آن‌ها برای استفاده از خدمات آن شرکت بازخواهند گشت.

آمیخته بازاریابی الکترونیکی

افزایش انبوه فروش‌های اینترنتی روش آمیخته بازاریابی که توسط شرکت‌ها استفاده می‌شود را تغییر داده است. آمازون دارای ایک استراتژی فوق العاده خوب آنلاین آمیخته بازاریابی است. طیف گسترده محصولات با قیمت‌های متفاوت، تحویل فوری، و شرکت‌هایی تبلیغی با تامین مالی خوب آن‌ها را به یکی از بزرگترین شرکت‌های اینترنتی کرده است.

آمیخته بازاریابی محیطی

در نهایت باید توجه داشت که افزایش تمرکز بر مسائل محیطی، باعث افزایش تقاضای محصولات و خدماتی سازگار با محیط شده است. ماشین تسلا الکتریک قصد دارد صنعت ماشین سازی را دگرگون کند. آمیخته بازاریابی تسلا  تضمین می‌کند که تمام چهار p را در ملاحظات محیطی خود بگنجاند. این تنها خواسته برند تسلا است.

بیشتر سازمان‌ها استراتژی‌های بازاریابی خود را با سرمایه گذاری بر تمایلات بیشتری در زمینه محصولاتی سازگار با محیط زیست، پایه ریزی کرده اند.

 

همان‌طور که در بیان شد، آمیخته بازاریابی (که به عنوان چهار P نیز از آن یاد می‌شود) یک مفهوم بنیادی در زمینه بازاریابی می‌باشد. آمیخته بازاریابی به عنوان «مجموعه‌ای از ابزارهای بازاریابی» تعریف می‌شود که شرکت از آن برای برآورده‌کردن اهداف بازاریابی‌اش در بازار هدف از آن استفاده می‌کند، لذا آمیخته بازاریابی به ۴ سطح گسترده از تصمیمات بازاریابی بر می‌گردد. این سطوح عبارتند از محصول، قیمت، تبلیغ و جایگاه.

از هزاره‌ها پیش عمل بازاریابی در حال انجام است، اما نظریه بازاریابی در قرن بیستم ظهور پیدا کرد. آمیخته بازاریابی معاصر و یا همان چهار p، که امروزه به یک چهارچوب غالب برای تصمیمات مدیریتی بازاریابی تبدیل شده است، ابتدا در سال ۱۹۶۰ منتشر شد. در بازاریابی خدمات، نوعی آمیخته بازاریابی گسترده و تغییریافته  استفاده می‌شود، که از  هفت p (چهار p به علاوه فرآیند، مردم و محیط فیزیکی) تشکیل شده است. بعضی اوقات بازاریابان خدمات هشت p را ترجیح می‌دهند؛ که از هفت p به علاوه عملکرد تشکیل شده است.

در دهه ۱۹۹۰، مفهوم ۴C به عنوان یک جایگزین مشتری محورتر به نسبت چهار p معرفی شد. ۲ نظریه در زمینه چهار C وجود دارد: چهار C متعلق به لاتربورن (مصرف کننده، هزینه، ارتباط، آسایش) و چهار C متعلق به شیمیزو (کالا، هزینه، ارتباط، مجرا).

با توجه به ارزش مشتری در برابر ویژگی‌های کالا ( در هر نوعی، همانند تبلیغ، محصول و غیره) و ویژگی محصولات فروخته شده توسط دیگر شرکت‌ها، مساله انتخاب ویژگی‌های یک محصول به منظور حداکثر سازی تعداد مشتریانی که آن محصول را ترجیح دهند، مساله ای است که تنها از نظر محاسباتی  دشوار به نظر می‌رسد.

آمیخته بازاریابی

ضرورت آمیخته بازاریابی

در سال ۱۹۴۸ کولیتون مقاله ای به نام مدیریت هزینه‌های بازاریابی را چاپ کرد، که در آن بازاریابان را «آمیخته‌گران عناصر» نامید. سال‌ها بعد، همکارش پروفسور نیل بوردن، یک مقاله بازنگری چاپ کرد که تاریخچه اولیه آمیخته بازاریابی را مورد بررسی قرار می‌داد که در آن او بیان می‌کرد او ایده اش را از آمیخته گران کالینگتون الهام گرفته، و خودش را با عمومی‌کردن مفهوم آمیخته بازاریابی معتبر کرد. بر طبق شرح بوردن، او از عبارت آمیخته بازاریابی هموار از دهه ۱۹۴۰ استفاده می‌کرده است. مقاله‌های بعدی نشان دادند که بازاریابان خدمات به دنبال تجدید نظر در آمیخته بازاریابی، بر اساس درک خدماتی‌اند که از نظر بنیادی با محصول متفاوتند؛ بنابراین به ابزارها و استراتژی‌های متفاوتی نیاز است. در سال ۱۹۸۱، بومز و بیتنر مدلی از هفت P ارائه دادند که شامل چهار P به علاوه فرایند، مردم و محیط فیزیکی بود، و برای بازاریابی خدمات نیز کاربردی‌تر بود. از آن زمان، پیشنهادات متفاوتی برای آمیخته بازاریابی ارائه شده است (با تعدادی متفاوت از P؛ شش، هفت، هشت، ۹ و حتی تعداد بیشتری P). منشا آمیخته بازاریابی و یا چهار P، توسط فردی دانشگاهی به نام جروم مکارتی ارائه شد، که چارچوبی را برای تصمیم گیری برای بازاریابی ارائه داد. از آن وقت، آمیخته بازاریابی به یکی از پایدارترین و مورد پذیرش ترین چارچوب در بازاریابی تبدیل شده است.

 

محصول به آن چه که کسب و کار برای فروش ارائه می‌دهد برمی‌گردد و شامل کالا و خدمات است. تصمیمات محصولات شامل «کیفیت، ویژگی‌ها، منافع، استایل، طراحی، برندینگ، بسته بندی، خدمات، وارانتی، گارانتی، طول عمر، سرمایه گذاری و بازده» می‌شود.

قیمت به تصمیماتی حول «لیست قیمت گذاری، قیمت گذاری تخفیفی، قیمت گذاری با پیشنهاد ویژه، پرداخت اعتباری، یا شرایط اعتبار» برمی‌گردد. قیمت‌ها به هزینه کلی‌ای بر می‌گردد که مشتری بتواند محصول را در خلال آن به دست بیاورد، و امکان دارد شامل  هزینه‌های مادی و معنوی نیز همانند زمان و تلاش برای به دست‌آوردن محصول نیز بشود.

جایگاه به عنوان «مجرای مستقیم یا غیرمستقیم در بازار، توزیع اقتصادی، پوشش قلمرویی، بازارخرده فروشان، مکان بازار، کاتالوگ، انبار، تدارکات، و تحویل سفارش» در نظر گرفته می‌شود. جایگاه به مکانی فیزیکی بر می‌گردد که در آن یک کسب و کار، کاری را انجام می‌دهد و یا مجراهای توزیعی برای دست یافتن به بازار از آن استفاده می‌کنند. جایگاه شاید به بازارخرده فروشی نیز برگردد، اما بیشتر به فروشگاه‌هایی مجازی همانند «کاتالوگ سفارش پستی، مرکز تلفن، و یا وب سایت» نسبت داده می‌شود.

تبلیغ به «ارتباطات بازاریابی برمی‌گردد که به مشتریان بالقوه پیشنهاداتی را ارائه می‌دهد و آن‌ها را برای سرمایه گذاری در آن قانع می‌کند». عناصر تبلیغ شامل «تبلیغات، روابط عمومی، فروش مستقیم، و تبلیغ فروش» می‌شوند.

آمیخته بازاریابی تغییریافته و توسعه یافته: هفت P

تا دهه ۱۹۸۰، تعدادی نظریه پرداز به دنبال چارچوبی تغییریافته و توسعه یافته بودند که برای بازاریابان خدمات سود بیشتری داشته باشد. چشم انداز توسعه و یا تغییر آمیخته بازاریابی برای خدمات، موضوع اصلی کنفرانس افتتاحیه AMA بود که به بازاریابی خدمات در دهه ۱۹۸۰ پرداخته بود و بر اساس کارهایی تئوری که به محدودیت‌های مهم مفهوم چهار P اشاره می‌کرد پایه‌ریزی شده بود. مقاله‌هایی که در کنفرانس ارائه شدند، نشان دادند که بازاریابان خدمات به دنبال تجدید نظر در آمیخته بازاریابی، بر اساس درک خدماتی اند که از نظر بنیادی با محصول متفاوتند. بنابراین به ابزارها و استراتژی‌های متفاوتی نیاز است. در سال ۱۹۸۱، بومز و بیتنر مدلی از هفت P ارائه دادند که شامل چهار P به علاوه فرآیند، مردم و محیط فیزیکی بود، و برای بازاریابی خدمات نیز کاربردی تر بود. از ان زمان، پیشنهادات متفاوتی برای آمیخته بازاریابی ارائه شده است (با تعدادی متفاوت از P؛ شش، هفت، هشت، ۹ و حتی تعداد بیشتری P). امروزه بیشتر متون حول چارچوب هفت P یا هشت P نوشته می‌شوند.  هفت P شامل چهار P به علاوه فرایند، مردم، و محیط فیزیکی است. چارچوب هشت P از هفت P به علاوه عملکرد تشکیل شده است که به استاندارد عملکرد و یا کیفیت خدمات برمی‌گردد.

 

فرآیند به مجموعه ای از اقدامات بر می‌گردد که منافع محصول را نمایان می‌کند. یک فرآیند ترتیبی متوالی از وظایف است که کارمند باید به عنوان بخشی از شغلش انجام آن را برعهده بگیرد. این فرآیند نشان دهنده گام‌هایی متوالی است که باید توسط کارمندان به هنگام تلاش برای تکمیل کارشان انجام شود. بعضی از افراد ،مسئولیت مدیریت چند فرآیند با هم را بر عهده می‌گیرند. برای مثال، یک مدیر رستوران باید بر عملکرد کارمندان نظارت کند و اطمینان حاصل کند که تمام فرایندها انجام می‌شوند. هم چنین از او انتظار می‌رود که زمانی که مشتریان وارد می‌شوند، به آن‌ها خوش امد گویی می‌شود، می‌نشینند، غذا برایشان اورده می‌شوند و خارج می‌شوند، نظارتی را به عمل آورد و لذا مشتری بعدی بتواند این فرآیند را شروع کند.

شواهد فیزیکی به عناصری غیرانسانی از خدمات بر می‌گردد، که شامل تجهیزات، مبلمان و تسهیلات می‌باشد. هم چنین شواهد فیزیکی به مولفه‌هایی خلاصه‌تر از محیط بر می‌گردند که در آن خدماتی همانند طراحی داخلی، تم رنگی و طرح کلی شامل شده‌اند. بعضی عناصر فیزیکی همیشگی‌اند و در خدمات رخ می‌دهند همانند یادگاری‌ها، سوغات، فاکتور فروش و … بر طبق چارچوب بومز و بیتنر، شواهد فیزیکی خدماتی است که ارائه می‌شود و یا هر کالایی که عملکرد و ارتباط خدمات را تسهیل می‌سازد. شواهد فیزیکی برای مشتری مهم است چرا که کالاهای مشخص همان شواهدی اند که فروشنده با توجه به انتظار مشتری تهیه کرده است. هرچه محیط فیزیکی اطراف محصول جذاب تر باشد، مردم بیشتر در رویارویی با آن خدمات دخیل می‌شوند.



:: برچسب‌ها: بازاریابی ,
:: بازدید از این مطلب : 49
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

عبارت بازاریابی در طول زمان تکامل یافته است، و امروزه بازاریابی چیزی فراتر از تبلیغ محصول است و شامل فعالیت‌هایی پیش از توسعه محصولتان و بعد از فروش آن به مشتری می‌شود

تعاریف بازاریابی بسیار متعدد است، حتی به اندازه تعداد کتاب‌ها و مقالاتی که در این زمینه موجود است. بسیار پژوهشگران، بازاریابی را این‌گونه تعریف می‌کنند:

«فرآیندی مدیریتی که برای تعیین انتظار، و برآورده کردن الزامات مشتری به گونه سودآور مسئول است»

در حالی که موسسه بازاریابی در آمریکا بیان می‌کند:

«بازاریابی مجموعه ای از وظایف، و فرآیندهایی برای ایجاد، ارتباط، تحویل، و مبادله پیشنهاداتی است که برای مشتریان، همکاران و جامعه در حوزه ای وسیع ارزشمند است»

فیلیپ کاتلر بازاریابی را به صورت ذیل تعریف می‌کند:

«برطرف کردن نیازها و تقاضاها در یک فرآیند مبادلاتی»

مشتریان تنها در صورتی که احساس کنند نیازهایشان برطرف شده مبادله را بر عهده می‌گیرند، قطعا مقدار تراکنش‌ها نمی‌تواند بیشتر از مشتریانی باشد که برای برطرف کردن نیازهایشان هزینه می‌کنند.

هم چنین تیلور بیان می‌کند:

«بازاریابی درباره تهیه محصول و خدمات نیست، بلکه درباره تهیه مزایایی متغیر برای نیازها و تقاضاهای متغیر مشتری است»

اگر به تعاریف به دقت بیشتری نگاه کنیم، بازاریابی یک مسئولیت مدیریتی است و نباید به یک موسسه و یک شخص خاص واگذار شود. در واقع هرکسی که برای یک شرکت کار می‌کند مسئول بازاریابی است، چرا که همکاری‌های آن‌ها در راستای شهرت و موفقیت شرکت است.

بازاریابی شامل چه چیزهایی است؟

بازاریابی نیاز به هماهنگ‌سازی، برنامه‌ریزی و پیاده سازی کارها و کارمندانی با مهارت‌های مناسب برای تضمین موفقیت بازاریابی دارد. اهداف و مقاصد بازاریابی باید تحت نظارت باشند و برآورده شوند و استراتژی‌های رقابتی تحلیل شوند. در کاربردی کارآمد از تحقیقات بازار و بازاریابی، یک سازمان باید قادر باشد نیازها و تقاضاهای مشتریان را تعیین کند و مزایایی که شیوه زندگی مشتریان را بهبود می‌دهد را تحویل آنان دهد، در حالی که همزمان برآورده سازی نیازهای آنان نیز منجر به ایجاد بازدهی سالم برای سازمان می‌شود.

نتیجه

همانطور که دیدیم بازاریابی چیزی بیش از تبلیغ است. برای برآورده سازی نیازها و تقاضاها، شما باید فرآیند بازاریابی را در مرحله تحقیقاتی شروع کنید تا بتوانید نیازها و تقاضاهای مشتریان را بیابید. بعد از تحقیق می‌توانید توسعه محصول را شروع کنید که به دنبال آن توزیع، تبلیغ و فروش محصول می‌آید. نهایتا، فروش محصولات باید با تحقیق همراه باشد تا موفقیت سازمان را ارزیابی کند.



:: برچسب‌ها: بازاریابی , تعریف ,
:: بازدید از این مطلب : 68
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

تعریف بازاریابی اجتماعی

تعدادی از اندیشمندان و صاحب‌نظران دانش بازاریابی، عقیده دارند که تأکید مفهوم بازاریابی تنها بر تأمین نیازها و خواسته‌های مشتریان است و سلامت جامعه، جایگاهی در این فلسفه ندارد. آن‌ها بر این باورند که مدیران سازمان‌ها موظفند اهداف و مقاصد خود را گسترش دهند و ضمن آن تلاش کنند تا نیازها، خواسته‌ها و منافع بازارهای هدف خود را تعیین نمایند تا شرکتشان بتواند در مقایسه با شرکت‌های رقیب این نیازها و خواسته‌ها را به صورت کارآمدتر تأمین نماید.

این اقدامات به نوبه خود موجب خواهد شد که رفاه و تندرستی مشتری و جامعه فراهم شود. براساس مفهوم بازاریابی اجتماعی، انتقادی که از مفهوم بازاریابی محض می‌شود این است که در مفهوم بازاریابی تضاد و تناقض بین نیازها و خواسته‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت در نظر گرفته نمی‌شود. این تناقضات موجب می‌گردد که بازاریابی اجتماعی جایگاه و اعتبار بالایی در نزد اندیشمندان و صاحب‌نظران بیابد.

بازاریابی اجتماعی چیست؟

براساس مفهوم بازاریابی اجتماعی، مدیران بازاریابی سازمان‌ها و شرکت‌های بزرگ ناگزیرند در تعیین خط مشی‌های بازاریابی خود عوامل مهمی نظیر منافع شرکت، خواسته‌های مصرف‌کننده و منافع جامعه را به صورت مشترک مدنظر قرار دهند. شرکت‌ها در ابتدا معتقد بودند هدف بازاریابی آن‌ها در کوتاه مدت عبارت است از کسب بازده بیشتر از سرمایه صاحبان سهام. اما آن‌ها بعداً دریافتند که تأمین نیازها و خواسته‌های مشتریان و منافع جامعه در بلندمدت، اهمیت فراوانی دارد. این امر منجر به تولد و ظهور بازاریابی اجتماعی (Societal Marketing) شد و در حال حاضر بسیاری از شرکت‌ها هنگام اتخاذ تصمیمات بازاریابی، منافع جامعه را مورد توجه قرار می دهند.

هدف آن است که با کمک اصول و فنون بازاریابی تجاری، به نیازها و خواسته‌های گروه مخاطب توجه نموده و با کاهش موانع و ترغیب آنان برای انجام یک رفتار اجتماعی، رفتار مورد نظر را در بین آن‌ها رواج دهد. به عبارت ساده‌تر، بازاریابی اجتماعی کاربرد فنون بازاریابی در مسائل اجتماعی است تا در افراد انگیزه انجام عمل یا رفتاری را که در نهایت برایشان سودمند است ایجاد نماید.

بازاریابی اجتماعی دو هدف عمده دارد: اول اینکه باید مشتریان کنونی محصولات و خدمات خود را حفظ نماید. دوم: مشتریان جدیدی را به سوی این محصولات و خدمات جلب کند. مفهوم بازاریابی اجتماعی ایجاب می‌کند بازاریابان در تعیین سیاست‌گذاری‌های بازاریابی بین ملاحظات سه‌گانه منافع شرکت، خواسته‌های مصرف‌کننده و منافع جامعه، تعادل لازم را برقرار سازند.

ابعاد بازاریابی اجتماعی

آندرسون بازاریابی اجتماعی را یک چشم‌انداز بلندمدت در برنامه‌ریزی می‌خواند و دانشمندان دیگر مفاهیم دیگری مانند مشتری‌مداری، یک فرآیند مبادله (داد و ستد) و غیره را به آن نسبت داده‌اند.

۱. به عنوان یک فرآیند مشتری‌محور: در بازاریابی اجتماعی، مشتری یک شرکت‌کننده (جزء) فعال در فرآیند تغییر رفتار است. در رویکرد مشتری‌مدارانه بازاریابی اجتماعی، ما سوال نمی‌کنیم که “اشتباه مردم چیست و یا چرا آن‌ها نمی‌خواهند بفهمند؟ ”؛ بلکه می‌پرسیم: “اشتباه ما چیست و چرا ما در مورد مخاطبین خود درک مناسبی نداریم؟ “.

۲. به عنوان یک فرآیند مبادله (داد و ستد): بازاریابی اجتماعی رخ نمی‌دهد مگر اینکه دو یا چند جزء وجود داشته باشد تا بتوانند با یکدیگر ارتباط داشته و مبادله کنند. در اینجا منظور از مبادله، مبادله منابع یا ارزش‌ها بین دو یا چند نفر با منابع مختلف است. البته در بازاریابی اجتماعی این کالا یا پول نیست که مبادله می‌شود، بلکه نیاز، فکر، ایده و یادگیری است و در نهایت تغییر رفتار حاصل می‌گردد.

 

۳. به عنوان یک برنامه بلندمدت (راهبردی): فرآیند بازاریابی یک برنامه کامل و تدریجی است، با فرآیند تحقیقات شروع می‌شود و با تحقیقات (ارزش‌یابی) نیز به پایان می‌رسد. در این فرآیند برای کشف و حل مشکلات اجتماعی (مانند بیماری‌ها، رفتارهای پر خطر و…) از روش‌های تحلیل مشکل (SWOT) استفاده می‌گردد، لذا بازاریابی اجتماعی یک برنامه راهبردی است. در نهایت می‌توان گفت بازاریابی اجتماعی تأثیر رفتار را نه تنها در افراد بلکه در گروه‌ها و سازمان‌ها دنبال می‌کند.

مزایای مفهوم بازاریابی اجتماعی برای کسب و کارها

  • به ایجاد تصویر بهتری از شرکت کمک می‌کند.
  • مزیت رقابتی نسبت به رقبا می‌دهد.
  • در حفظ مشتری و روابط طولانی‌مدت مفید است.
  • فروش و سهم بازار را افزایش می‌دهد.
  • تسهیل گسترش و رشد در بلندمدت
  • محصولات و سیاست‌های شرکت باید رفاه اجتماعی و به طور کلی جامعه را در اولویت قرار دهد.
  • از منابع اقتصادی به درستی استفاده شود.
  • سطح زندگی افراد جامعه را بالا می برد.
  • برنامه‌ریزی اقتصادی را برای جامعه بهتر و پربارتر تضمین می‌کند.

اهمیت مفهوم بازاریابی اجتماعی

  • بازاریابی اجتماعی برای جامعه، محیط زیست و کسب و کار ضروری است. این مفهوم برای مقابله با مصرف‌گرایی ایجاد شد.
  • مفهوم بازاریابی اجتماعی به حداکثر رساندن سود برای سازمان کمک می‌کند و به ایجاد یک رابطه بلندمدت با مشتریان منجر می‌گردد.
  • توسعه محصولاتی را تشویق می‌کند که در بلندمدت به نفع جامعه باشند و مصرف‌کنندگان را راضی نگه دارند.

جمع‌بندی

بازاریابی اجتماعی بر مسئولیت‌های اجتماعی تأکید می‌کند و پیشنهاد می‌دهد که برای حفظ موفقیت بلندمدت، شرکت باید یک استراتژی بهتر از رقبا برای ارائه ارزش به مشتریان جهت حفظ و بهبود رفاه آن‌ها و جامعه ایجاد کند. مفهوم بازاریابی اجتماعی از تضاد بین نیازهای کوتاه‌مدت مصرف‌کنندگان و رفاه بلندمدت جامعه ایجاد شده است.



:: برچسب‌ها: بازاریابی , بازاریابی اجتماعی ,
:: بازدید از این مطلب : 68
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 مهر 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : کاریاب

بازاریابی یا مارکتینگ (به انگلیسی: Marketing) مطالعه و مدیریت روابط در تبادلات است. بازاریابی فرایندی است که طی آن شرکت‌ها مشتریان را درگیر می‌کنند، با مشتری ارتباط قوی برقرار می‌کنند و برای مشتری ارزش ایجاد می‌کنند تا در ازای آن از مشتری ارزش دریافت کنند. از آنجایی که از بازاریابی برای جذب مشتری‌ها استفاده می‌شود، این فعالیت از اجزای اصلی مدیریت کسب و کار و بازرگانی محسوب می‌شود.

ممکن است بازاریاب‌ها محصولی را به کسب‌وکارهای دیگری بفروشند، که به آن بازاریابی کسب‌وکار به کسب‌وکار یا B2B می‌گویند، یا اینکه محصول را مستقیماً به مصرف‌کننده‌ها بفروشند که به آن بازاریابی کسب‌وکار به مصرف‌کننده یا B2C می‌گویند. همچنین به بازاریابی کسب‌وکارها به ارگان‌ها و سازمان‌های دولتی، B2G گفته می‌شود.

آمیخته بازاریابی، که مشخصات خاص محصول و نحوه فروش آن را مشخص می‌کند، تحت تأثیر محیط پیرامون محصول، نتایج تحقیقات بازاریابی و تحقیقات بازار، و مشخصات بازار هدف محصول است. پس از تعیین این عوامل، بازاریابان باید تصمیم بگیرند که از چه روش‌هایی برای تبلیغ محصول استفاده خواهد شد، از جمله استفاده از کوپن و سایر مشوق‌های خرید.

تعریف

فرایند بازاریابی به صورت خلاصه. بازاریاب‌ها با خلق ارزش برای مشتری، در عوض از او ارزش دریافت می‌کنند.

بازاریابی به تلاش برای ارتباط بین ارزش محصول (کالاها یا خدمات) و مشتری گفته می‌شود. بازاریابی به هنر فروش نیز معروف است؛ ولی فروش یکی از توابع کوچک بازاریابی به حساب می‌آید. تعریف لغت‌نامه‌ای بازاریابی عبارت است از «فراهم کردن کالاها یا خدمات برای برآورده ساختن نیازهای مصرف‌کنندگان.» به بیان دیگر، بازاریابی شامل درک خواسته‌های مشتری و تطابق محصولات شرکت، برای برآورده ساختن آن نیازها و در برگیرنده فرایند سودآوری برای شرکت است. بازاریابی موفق مستلزم برخورداری از محصول مناسب در زمان مناسب و مکان مناسب است و اطمینان از اینکه مشتری از وجود محصول مطلع است، از این رو موجب سفارش‌های آینده می‌شود.

در تعریفی دیگر بازاریابی به مجموعه‌ای از فعالیت‌ها اطلاق می‌شود که به منظور تبلیغ، فروش، و توسعه روابط با مشتریان و بازارها انجام می‌شود. این فرایند شامل برنامه‌ریزی استراتژیک، تحقیقات بازار، تبلیغات و ارتباطات تبلیغاتی، فروش، خدمات مشتری، و تحلیل عملکرد بازاریابی می‌شود. هدف اصلی بازاریابی بهبود فروش، افزایش نرخ بازگشت مشتریان، ایجاد شناخت و اعتماد به برند، و بهبود جایگاه در بازار است. استفاده از ابزارهای مختلفی مانند تبلیغات در رسانه‌های مختلف، بازاریابی دیجیتال، رویدادهای تبلیغاتی، و استراتژی‌های ترویجی برای دستیابی به اهداف بازاریابی اساسی است.

بازاریابی یک فعالیت راهبردی و راه و روشی است متمرکز بر فرجام اقدامات مربوط به جذب مصرف‌کننده بیشتر، برای خرید محصول شما در دفعات بیشتر به نحوی که شرکت شما پول بیشتری به دست آورد.

هر جا و هر گاه چهار اصل نیاز، نیازمند، عوامل رفع نیاز و داد و ستد وجود داشته باشد، در آنجا بازار و بازاریابی حاکم است.

بازاریابی با ارزیابی نیازی که محصولات و خدمات به آن پاسخ می‌دهند، شروع می‌شود. به‌طور منطقی، شناسایی و انتخاب برخی نیازها نشانه بی‌توجهی به دیگر نیازهاست.

گرایش‌های مختلف در بازاریابی

هدف مدیریت بازاریابی مشارکت با بازارهای هدف و ساخت روابط سودرسان با آنها می‌باشد. این کار بستگی به گرایش یا فلسفه بازاریابی هر سازمان دارد. گرایش بازاریابی به صورت «فلسفه مدیریت کسب و کار»، «ذهنیت یک شرکت»، یا «فرهنگ سازمانی» تعریف می‌شود. مهم‌ترین گرایش‌های بازاریابی عبارتند از:

محصول

گرایش محصول بر این ذهنیت و ایده استوار است که در شرایط مساوی، مشتری‌ها محصولاتی را خریداری می‌کنند که کیفیت و کارایی بالاتری داشته باشند. با چنین ذهنیتی، استراتژی بازاریابی بر روی «بهبود مستمر» متمرکز می‌شود.

تولید

گرایش تولید بر این ایده استوار است که مشتری‌ها محصولی را خریداری می‌کنند که به راحتی در دسترس بوده و قیمت مناسبی دارند. در نتیجه مدیریت باید بر روی افزایش تولید و بهبود عملکرد سیستم‌های توزیع تمرکز کند.

فروش

گرایش فروش می‌گوید مصرف‌کننده‌ها به اندازه کافی یک محصول را خریداری نخواهند کرد، مگر اینکه یک فروش گسترده انجام شود. این روش بازاریابی معمولاً برای محصولاتی انجام می‌شود که فروشی نیستند، محصولاتی که خریداران معمولاً فکر خرید آن را نمی‌کنند، برای مثال بیمه عمر یا اهدای خون.

بازاریابی

مفهوم بازاریابی اعتقاد دارد رسیدن به اهداف سازمان بستگی به شناخت نیازها و خواسته‌های بازارهای هدف و ارضای آنها بهتر از رقبا دارد. طبق گرایش بازاریابی، تمرکز بر روی مشتری و ارزش آفرینی، راه رسیدن به موفقیت در فروش و سودآوری است. برخلاف گرایش فروش که بر فلسفه بساز-و-بفروش استوار است، گرایش بازاریابی بر فلسفه احساس کن-و-واکنش نشان بده استوار است. در این فلسفه هدف پیدا کردن مشتری مناسب برای محصول نیست بلکه هدف پیدا کردن راه حل مناسب برای نیازهای مشتری است.

بازاریابی اجتماعی

بازاریابی اجتماعی به کاربرد اصول، مفاهیم و ابزار بازاریابی برای حل مشکلات تحولات اجتماعی اشاره دارد. برنامه‌های بازاریابی اجتماعی به منظور تأثیر بر رفتار افراد برای توسعهٔ رفاه خود و جامعه‌شان طراحی شده‌اند. بازاریابی اجتماعی با مسائل بازاریابی کلان درگیر است، اما در کل یک دیدگاه بازاریابی خرد را در پیش می‌گیرد؛ که بدین جهت برنامه‌های بازاریابی اجتماعی معمولاً توسط سازمان‌های جدا برنامه‌ریزی و اجرا می‌شوند که بر مورد خاصی تمرکز دارند.

کمپین‌های بازاریابی اجتماعی فراتر از تبلیغات در رسانه‌های چاپی، رادیو و تلویزیون هستند. آن‌ها ممکن است شامل ابزارهای وسیع تری مانند اسپانسرینگ یا بازاریابی آنلاین باشند. کمپین‌های سلامتی عمومی برای کاهش مصرف سیگار، نوشیدن الکل، مصرف مواد مخدر، پرخوری و رابطه جنسی پرخطر هدف گذاری کرده‌اند. کمپین‌های محیط زیستی گفتگو و حمایت از صحراها و بیابان‌ها، هوای پاک و بهره‌وری انرژی را ترویج می‌کنند. در حالی که سایرین مواردی همچون برنامه‌ریزی خانواده، حقوق انسانی، فساد و جنسیت را همچون برابری نژادی پیگیری می‌نمایند. کمپین‌های بازاریابی اجتماعی معمولاً توسط سازمان‌های دولتی و غیردولتی اداره می‌شوند. هر چند سازمان‌های شرکتی هم ممکن است در کمپین‌های بازاریابی اجتماعی فعالیت کنند.

مدیریت روابط با مشتری

مدیریت روابط با مشتری، فرایند کلی ساخت و حفظ روابط سودرسان با مشتری از طریق ارائه محصول یا خدمات ارزشمندتر و کسب رضایت مشتری است. تمام جنبه‌های جذب، مشارکت دادن و رشد بانک مشتری‌ها در حوزه مسئولیت‌های آن می‌باشد. «رضایت مشتری» بستگی به عملکرد قابل حس یک محصول و انتظارات مشتری دارد. اگر عملکرد یک محصول کمتر از انتظارات مشتری باشد، نارضایتی ایجاد خواهد شد. اگر عملکرد برابر انتظارات مشتری باشد حس رضایت در مشتری ایجاد شده و اگر عملکرد بالاتر از انتظارات مشتری باشد، در او حس رضایت بالا و خوشحالی ایجاد خواهد شد.



:: برچسب‌ها: بازاریابی , مارکتینگ , تعریف ,
:: بازدید از این مطلب : 73
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 2 مهر 1403 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 60 صفحه بعد